بنام خدا
آیا میدانستید که غیر از تهران در شهر رم پایتخت ایتالیا میدانی به نام میدان فردوسی وجود دارد که در آن مجسمه ای نیز از فردوسی شاعر حماسه سرای ایرانی نصب گردیده؟
سالها پیش در شهر رم پایتخت ایتالیا، میدانی به نام شاعر پرآوازه ایران حکیم ابوالقاسم فردوسی نام گذاری شده است.
میدان فردوسی در یکی از مناطق سرسبز شهر رم واقع شده است که هم گردشگاه اهالی این شهر و هم محل تردد گردشگران خارجی است.
در این میدان مانند میدان فردوسی ایران تندیسی از ابوالقاسم فردوسی نصب شده است که قدمتی بیش از 50 سال دارد.
این مجسمه که 185 سانتیمتر ارتفاع دارد و از مرمر سفید ساخته شده است، کار استاد صدیقی است که در20 ماه مه 1958 به رم برده شد و طی مراسمی در یکی از میدانهای رم نصب شد.

علی اصغر حکمت شیرازی، ادیب و مترجم، در خاطرات اوایل دهه 30 خود که در رم به تحریر درآورده است، می نویسد:
«پس از ساعتی به خانه مراجعت کردیم. در سر راه در یکی از میدانهای کوچک ویلابورگز، محلّ زیبایی که به نام "فردوسی" موسوم است به "پیاتزا فردوسی".
این مجسمه در پارک ویلا بورگزه (Villa borghese) پارک طبیعی بزرگی در شهر رم است که شامل ساختمانها، موزه ها و از جمله موزه گالریا بورگزه - galleria borghese می باشد. این پارک با مساحتی حدود 80 هکتار، بعد از پارک ویلا دوریا پامفیلی (Villa doria pamphili) بزرگترین پارک شهر رم است. در ابتدای قرن نوزدهم این پارک بازسازی شد و سال 1903 هم به پارک عمومی تبدیل شد.
منبع: عصرایران
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
عصارخانهها، آسيابهای ويژهای هستند كه در گذشته در ايران، از آنها برای خُرد کردن چيزهايی همچون زردچوبه و فلفل و برای گرفتنِ روغن از دانههای روغنی همچون كنجد، كرچک، بزرک و...، كاربری داشتهاست. اين روزها، عصارخانههايی چند، در ايران برجای ماندهاند.
از ميان برجای ماندهها، عصارخانهای نامور به عصارخانهی «اخلاقی» در نجفآباد اصفهان، است كه كهنترين و بزرگترين عصارخانهی جهان، نام گرفته است. این بنا هرچند 25 خوردادماه 1381 خورشيدی به شماره 5889 در سیاههی يادمانهای ملی ایران به ثبت رسیده است ولی هنوز در تملک شخصی است و تلاشی برای خريدش از سوی سازمان ميراث نشده است. ![]() با بارندگیهای چندهفتهی كنونی، نگرانی های دوستداران يادمانهای تاريخی از ريزش و نابودی اين يادمان كهن، چند برابر شده است. عصارخانه اخلاقی در مرکز شهر نجفآباد در کنار بازار اين شهر است.
![]() عصارخانهی «اخلاقي» كه بنابر نوشتهای كه بر سنگِ آسيابش، حک شده، ديرينگی اش به روزگار صفوی ميرسد از نظر شيوهی معماری و همچنين بنابر اصول فنی كاربردی، يكی از بی همتاترين يادمانهای بهجا مانده از آن روزگار است.
نجفآباد را كه می توان شهر عصارخانهها و خانههای تاریخی ناميد اين روزها با بیتوجهی مسوولان و با ويرانی هايی كه هر روز به بهانهی نوسازی بافت فرسوده، انجام می شود، هر روز خستهتر و خميدهتر از ديروز می شود. بر روی سنگ آسياب عصارخانهی اخلاقی، تاریخ 1094 هجری، حک شده(نزديک به 350 سال پيش) که با روزگار شاه سلیمان صفوی برابری دارد. از فضاهای اين عصارخانه تنها تیرخانهی آن و فضای سنگ آسیاب برجایمانده است. |
بنام خدا
همه ما با این علامت به خوبی آشنا هستیم!
نشانه انگشت وسط که امروزه تبدیل به ابزاری شده تا فحاشی و تحقیر با ایما و اشاره را جایگزین معادل زبانی خود کند.
اما فلسفه وجودی این نشانه چیست؟
انگلستان و فرانسه در خلال سالهای 1337 تا 1453، جنگهای زیادی را باهم انجام دادندکه به جنگهای صد ساله موسوم است. در خلال این جنگها و در سال 1415، در جنگی معروف، به نام نبرد آگینکورت، سپاه فرانسه شکست سختی از سپاه انگلستان خورد.
اما پیش از این شکست، فرانسوی ها طرحی را برای ناکارآمد کردن سپاه انگلستان ارائه داده بودند.بخش بسیار کارآمد سپاه مقابل را تیراندازان ماهر انگلیسی و ولزی شامل می شدند. همانطور که می دانید، کمانداران، زه کمان را با استفاده از انگشت وسطشان می کشند و تیر را رها می
کنند. از جانب مقامات فرانسوی، دستور رسید تا در صورت دستگیر کردن هر انگلیسی، فورا انگشت وسط او را قطع کنند.
به این ترتیب آنها دیگر قادر به پرتاب تیر نخواهند بود.
از آن پس، در جنگهای مقابل، میان انگلیسیها مد شده بود که در صورتی که سربازان فرانسوی را مشاهده می کنند، انگشت وسطشان را به سمت آنها بگیرند تا با این حرکت به آنها بفهمانند که من هنوز انگشت وسط دارم و با همین انگشت یک تیر به سمت تو شلیک خواهم کرد و تو را خواهم کشت.
بنام خدا
بنام خدا
قانون های ذهنی می گن خوشبختی یعنی رضایت.مهم نیست ...چی داشته باشی یا چقدر، مهم اینه که از همونی که داری راضی هستی یا نه؟!چون یه وقتهایی آدم خیلی چیزها داره اما باز هم احساس خوشبختی نداره! و بر عکسش...پس یه قانون وجود داره، که می گه:
میزان خوشبختی = میزان رضایت
حالا این پرسش مهم پیش می یاد که چه طوری میشه در کل زندگی احساس رضایت کرد؟
زندگی مجموعه ای از لحظه هاست! چون پشت این لحظه، لحظه ی بعدیه و پشت اون لحظه ی بعدی و بعدی و ...پس، اگه می خوای در کلیت بزرگ زندگی راضی باشی اول باید تمرین کنی تا در لحظه راضی باشی.استاد می گفت:
"اگه کسی تصمیم بگیره فقط توی لحظه ی اکنون راضی باشه، بعد ، به لحظه ی بعدی ، که رسید، باز در لحظه ی اکنون راضی باشه و بعد به لحظه ی بعدی که رسید باز ..... میدونی چی می شه؟
اون فقط برای راضی و شاد بودن در یک لحظه تلاش کرده، اما یک دفعه میبینه پنج ساله که راضی و خشنوده! اگه کسی از لحظه ی اکنونش نا راضی باشه، بعد، از لحظه ی بعد هم نا راضی باشه ، بعد... یکهو به خودش می یاد و می بینه پنجاه سالشه و همه ی این پنجاه سال رو نا راضی بوده! "
به همین دلیل دانشمندان ذهنی به لحظه ی اکنون می گن: لحظه ی ابدی اکنون.
شرط رضایت اینه که در لحظه ی ابدی اکنون راضی و شاد باشی
اصلا" مهم نیست داری در لحظه ی اکنون چی کار میکنی، فقط تصمیم بگیر مراقبه کنی که از هر کاری که داری در لحظه انجام میدی احساس رضایت و شادی کنی. به این کار میگن مراقبه ی لحظه ی ابدی اکنون. این کار، اتفاقا" بر خلاف تصور، کار خیلی راحتی نیست. دانشمندان ذهنی معتقدند در هر عمل و کاری که انجام میشه یه مقداری انرژی نهفته است و ما فقط در صورتی که روی اون کار مراقبه داشته باشیم میتونیم اون انرژی رو دریافت کنیم.
ببینین، مثلا" من از صبح شروع می کنم. از خواب بیدار می شیم، میریم مسواک می زنیم و در همون حال به صد تا چیز فکر میکنیم غیر از مسواک زدن. بعد میریم صبحونه میخوریم در حالی که فکرمون هزار جای دیگه است غیر از صبحانه خوردن. بعد... در واقع هر کاری که داریم انجام می دیم به همه چیز فکر می کنیم غیر از همون کار. این باعث می شه انرژی پنهان کارها رو دریافت که نمی کنیم، هیچ! کلی هم انرژی ذخیره شده مان را الکی خرج می کنیم!
شاید از مراسم چای در چین یا ژاپن شنیده باشین . اون در واقع یه جور مراقبه در لحظه ی ابدی اکنونه.
تمرین هایی برای درک و لذت بردن در لحظه ی ابدی اکنون:
تمرین 1 : برای خودتون یه استکان چای بریزین.با دقت سعی کنید فقط به کاری که دارین می کنین، فکر کنین. بعد در یه جای آروم بنشینید و با آرامش چای رو میل کنید. به این فکر کنید که با هر جرعه ی چای، همه ی انرژی موجود در آن را دریافت میکنید و لذت میبرید. به لحظه لحظه ی خوردن چای دقت کنید. (اگه فکر دیگهای اومد توی ذهنتون، خودتون رو شماتت نکنید. فقط آروم سعی کنید دوباره به خوردن چای برگردید.) بعد از اتمام، حتما" در دفتر مراقبه از خودتون تشکر کنید.
تمرین 2: مراقبه کنید در زمان مسواک زدن فقط به مسواک زدنتون فکر کنین. سعی کنید از این کار لذت ببرید.
تمرین 3: مراقبه کنید زمان خوردن غذا فقط به خوردن غذا فکر کنید. مجسم کنید با هر لقمه، انرژی موجود در غذا به همه ی سلول های بدنتون میرسه.از هر لقمه ی اون لذت ببرید.
نکته: غذایی که با مراقبه خورده میشه هرگز باعث چاقی های موضعی نمیشه. (در واقع وقتی ما غذا می خوریم در حالی که به صد چیز غیر از خوردن غذا فکر می کنیم، باعث انباشته شدن اون در جاهای نامناسب می شیم. بر عکسش هم صادقه. یعنی کسانی که هر چیزی که می خورن، چاق نمی شن، اگه روی غذا خوردن آگاهانه، مراقبه کنن، همه ی انرژی موجود در غذا رو دریافت می کنن. حتی میتونین مجسم کنین که دوست دارین غذا در چه قسمتی از بدن شما باعث چاقی بشه! وقتی دارین غذا می خورین توی دلتون با لقمه هاتون حرف بزنید! از لقمه ی نون و پنیر صبحتون بخواهید که همه ی نیروش رو به شما انتقال بده. (نخندین! جدی می گم! این یکی از مراقبه های هندوهاست!)
تمرین 4: این تمرین برای سیگاری هاست. اگه روی کشیدن هر سیگار مراقبه کنید، خیلی زودتر ارضا می شید و به تدریج تعداد سیگارهاتون کم و کمتر می شه.
به تدریج خودتون رو عادت بدید که هر کاری که دارین انجام می دین، فقط به اون فکر کنید و تصور کنید با این کار همه ی انرژی نهفته در اون کار رو دارین دریافت می کنین. خیلی سخته، اما شدنیه! شاید باورتون نشه اما به تدریج حتی از کارهایی که دوست نداشتید، به شدت لذت می برید. این قانون رو به یاد بسپرین: بر هر چیز که تمرکز کنیم، انرژی اون رو دریافت می کنیم. (در بعضی از مکاتب هندی حتی بر گریه کردن و اندوه هم مراقبه می کنند و معتقدند از اون هم میشه انرژی دریافت کرد اما چون این بحث دیگه ایه و باید فرق بین ایجاد ماند با دریافت انرژی از اندوه رو بدونیم خواهش می کنم فعلا" در این مورد اقدامی نکنید!)
یک حکایت:
خوب می خوام یه حکایت از یه گورو ی ( استاد بزرگ) هندی بگم که توی یه کتاب خوندم. اون با مریدانش دسته جمعی با هم، در جایی بیرون شهر، زندگی می کردند. همه ی مرید های اون موظف بودند سالها پیش اون زندگی کنند و آموزش ببینند. یک روز یه نفر به اون استاد مراجعه می کنه و می گه شما چه طوری به این قدرت رسیدین که می تونین با نگاه دیگران رو شفا بدین؟ وقتی من مرید شما بشم، در طی این همه سال که باید پیش شما بمونم، چه تمرین هایی انجام میدیم؟ در طول روز چه کار می کنیم؟
استاد می گه: ما صبح ورزش می کنیم. سپس صبحانه می خوریم. بعد کار می کنیم تا ناهار. پس از ناهار می خوریم. کمی استراحت می کنیم ، باز کار می کنیم و شب می خوابیم!
اون شاگرد عصبانی میشه و میگه امکان نداره! ما همه ی این کارها رو انجام میدیم اما قدرت شما رو نداریم. استاد می گه: هرگز شما مثل ما این کارها رو انجام نمیدید. شما صبحانه می خورید، کار می کنید، تفریح می کنید، در حالی که به چیز دیگه ای دارین فکر می کنین، اما ما وقتی صبحانه می خوریم فقط به خوردن اون فکر می کنیم! وقتی کار میکنیم فقط به اون کار فکر می کنیم. وقتی.....
بنابراین شما هیچ انرژی ای دریافت نمی کنید! اما ما همه ی انرژی های موجود در طبیعت رو دریافت می کنیم و با بخشیدن فقط مقداری از اون به بیمارها، باعث شفای اون ها میشیم!
خوب و حالا تمرین آخر:
یک بار دیگه این پست رو بخون و تصمیم بگیر همه ی انرژی موجود در کلمات اون رو دریافت کنی. لبخند بر لب داشته باش. حالا آماده باش تا در لحظه ی ابدی اکنون، شاد و راضی باشی. از همین حالا شروع کن! چون امروز اولین روز از روز های باقیمانده ی عمر توست!
بنام خدا
گویند سلطان محمود غزنوی جلوی پلکان قصر ایستاده بود که یکی از شعرای درباری (احتمالا عوفی) را دید و از او خواست که وقتی سلطان پا به پله اول میگذارد مصراعی بگوید که سلطان حکم قتلش را بدهد و وقتی سلطان پا به پله دوم گذاشت مصراع دوم را چنان بگوید که نه تنها اثر مصراع اول را از بین ببرد بلکه شاعر را شایسته پاداشی گران کند و همینطور در ادامه ...
شاعر قبول کرد و سلطان پا به پله اول گذاشت.
شاعر سرود :
سال ها بود تو را می کردم
همه شب تا به سحرگاه دعا
یاد داری که به من می دادی
درس آزادگی و مهر و وفا
همه کردند چرا ما نکنیم
وصف روی گل زیبای تو را
تا ته دسته فرو خواهم کرد
خنجر خود به گلوگاه نگاه
تو اگر خم نشوی تو نرود
قد رعنای تو از این درگاه
مادرت خوان کرم بود و بداد از پس و پیش
به یتیمان زر و مال و به فقیران بز و میش
یاد داری که تو را شب به سحر میکردم
صد دعا از دل مجروح پریشان احوال
وه که بر پشت تو افتادن و جنبش چه خوشست
کاکل مشک فشان با وزش باد شمال
عوفی خسته اگر بر تو نهد منع مکن
نام عاشق کشی و شیوه آشوب احوال
بنام خدا
فال و طالع بینی سال ۱۳۹۱( سال نهنگ)
لحظه تحويل سال نو به وقت ايران : ساعت 8 و 44 دقيقه و 27 ثانيه روز سه شنبه 1 فروردين
نام سال : نهنگ
فال و طالع بینی سال 1391( سال نهنگ)
چینیها معتقدند بودند در شروع سال نو از میان تمام حیوانات تنها دوازده حیوان را برای گردش زمین انتخاب کرده است که به ترتیب ظاهر می شوند وانسانها برحسب تولد در سال مورد نظر دارای همان خصوصیات می باشند .این حیوانات به ترتیب : موش ، گاو ، ببر ( پلنگ ) ،گربه ( خرگوش ) ،اژدها ( نهنگ ) ،مار اسب ، بز (گوسفند) ،میمون ، خروس ( مرغ وجوجه ) سگ وبالاخره خوک می باشند . شبیه همین اعتقاد نیز بین ما ایرانیان وجود دارد. سال ۱۳۹۱ به نام نهنگ می باشد ببینیم سال نهنگ برای ما چگونه خواهد بود .
خصوصیات متولدین سال نهنگ یا اژدها :
پاک و مخالف پستی و دوروئی . بسیار قوی و پشت کاردار . اکثراً مجرد . ساده و معصوم و بی گناه . بسیار خوش شانس . هیچ چیز برایش غیر ممکن نیست . هرچه در زندگی بخواهد، براحتی بدست می آورد . زود گول می خورد . در سیاست بسیار ضعیف است . دل به هرچیز که ببندد، بالاخره آن را بدست می آورد . در کارها بسیار بدپیله . هر کاری را تا ابد تعقیب می کند تا موفق شود . عاشق آتش بازی . گاهی سر صحبت را بدست می گیرد و سخنران مطلق می شود . حرفهایش واقعاً مؤثر است . گاهی ندانم کاری و سهل انگاری می کند . خیلی بداخلاق و تندخو و جاه طلب . یک شخصیت باشکوه و کمال گرا و باادب و بزرگ دارد . در تمام عمر، بسیار قوی و سالم و نیرومند . همیشه بهترین را می خواهد . بسیار بخشنده و محبوب القلوب و دوست داشتنی . از ابتدا، پایان هرکاری را می بیند . هرگز ناامید نمی شود . بسیار قوی و محکم و بااراده . مشکل دل به کسی می بندد و هرگز عاشق نمی شود . از همین رو خیلی دیر ازدواج می کند . زبانش قبل از تفکر بکار می افتد . بسیار شاداب و خنده رو . از زندگی واقعاً لذت می برد . مثل ستاره در جمع می درخشد . ورزشکار است . خیلی پرحرفی می کند . و بالاخره او همیشه از کارها موفق بیرون می آید !
سازگاری نهنگ در امر ازدواج :
با مــــوش : یکی از بهترین پیوندهای ممکن.
با گـــــــــاو : نه، این دو دائماً با هم در جنگ هستند.
با ببـــــــــر : علیرغم وجود مشکلات ناچیز، می تواند پیوند خوبی باشد.
با خرگوش : زوجی مناسب و خوب.
با اژدهـــــا : آنها همیشه باهم رقابت می کنند.
با مـــــــــار : ممکن است چنین پیوندی اتفاق بیفتد.
با اســـــب : … که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد مشکل ها !
با بـــــــــــز : یک پیوند عمیق، استوار، خوب و پایدار.
با میمــون : باوجود تفاوتها، می تواند خوب باشد .
با خــروس : موزون ولی نه چندان پر شور.
با ســـــگ : سگ به خاطر خویشتن داری و تحمل ممکن است صدمه ببیند و از این پیوند رنج ببرد.
با خــــــوک : یک پیوند عالی.
می توانند موشها را انتخاب کنند. موش عاشق پیشه می تواند هرچه را که اژدها (نهنگ) از دست می دهد بدست بیاورد و از آن نگه داری کند.
روح شوخ مار هم همیشه مانند ترمز ملایمی، جلوی افراط کاریهای غرور اژدها را خواهد گرفت.
خروس مغرور و خودنما نیز براحتی می تواند شریک زندگی اژدها( نهنگ) بشود. او تابع پیروزی های اژدها خواهد شد و از آنها لذت می برد.
اما نیمه کامل وجود اژدها چه در عشق و چه در ازدواج، میمون است. ایندو به یکدیگر به شدت محتاج اند ولی این حقیقتی است که تنها میمون از آن خبر دارد. فقط میمون است که می تواند اژدها را فریب دهد!
ارتباط اژدها و ببر به ندرت می تواند ارتباط آرامی باشد.
اما قبل از هرچیز اژدها باید از سگها حذر کند. سگ بدبین و عصبی و واقع گرا هرگز نمی تواند اعتقادی به اژدها داشته باشد.
پیشگویی های سال ۱۳۹۱ :
نمونه ای از پیشگویی ترکان اویغوری : و چون سال نهنگ در آید باران ها و فراوانى باشد، چون جایگاه نهنگ در آب است.
در زمان فعلی نیز مردم روستایی و کشاورزان آمدن یا نیامدن باران را در فصل کشت به این نسبت می دهند که سال بر پشت چیست ؛ به عنوان مثال می گویند امسال بر پشت خرگوش است و چون خرگوش در راه رفتن جست می زند باران امسال پراکنده است یا فلان سال بر پشت نهنگ بود و چون نهنگ در اقیانوس زندگی می کند سالی پر باران بود و یا سالی که بر پشت مرغ است و چون مرغ در یک جایی می تپد ( می خوابد ) پس در یک منطقه باران خوب آمد و سال خوب بود.
بنام خدا
اکثر ما تلاش میکنیم که یک یا دو کار را خیلی خوب یاد بگیریم—چیزهایی که به کار مربوط میشوند یا یک یا دو سرگرمی و کار تفریحی. اما بااینکه خیلی مهم است درمورد چیزهایی که برایمان مهم هستند اطلاعات عمیق و کامل به دست آوریم، به همان اندازه مهم است که درک کلی خود از دنیا را هم بالا ببریم.
خیلی افراد تصور میکنند که یادگیری فقط به خاطر نفس یادگیری برای بچههای مدرسهای است. چیزهایی که در زندگی آنها تاثیر مستقیم نداشته باشند به نظرشان پیش پا افتاده میرسد. آنها تصور میکنند که برای یاد گرفتن این مطالب وقت نیست و کارهای مهمتری برای انجام دادن دارند.
اما دلایل زیادی وجود دارد که ثابت میکند یاد گرفتن یک مطلب جدید در روز بسیار مفید است اما بهترین دلیل آن هیچ ارتباطی با عملی بودن آن مطالب ندارد—ما موجوداتی علمآموز هستیم و یادگیری بخشی از انسان بودن ما است و زندگیمان را ارزشمند میکند. در زیر به فواید دیگر آن اشاره میکنیم:
• یادگیری موضوعات مختلف دیدگاه ما را در زمینههای تخصصی روزانه تقویت میکند.
• یادگیری به ما کمک می کند با موقعیتهای جدید راحتتر و آمادهتر خودمان را تطبیق دهیم.
• داشتن دانش گسترده در موضوعات مختلف با کمک به ما برای خلاقانه اندیشیدن و فراهم کردن الگو، ابتکار و نوآوری را در ما تقویت میکند.
• یادگیری شخصیت ما را عمیقتر میکند و باعث میشود در نظر اطرافیانمان الهامبخشتر باشیم.
• یادگیری اعتمادبهنفس ما را افزایش میدهد.
• یادگیری درکی از فرایندهای تاریخی، اجتماعی و طبیعی در اختیار ما قرار می دهد که موجب تاثیر گذاردن بر زندگیهای ما میشود.
• یادگیری زندگی ما را ارزشمندتر میکند.
آیا آرزو دارید وقتی دوستانتان از شما میپرسند، "امروز چه یاد گرفتی؟" پاسخی به جز "هیچ چیز" برای آنها داشته باشید؟ در این مقاله ایدههایی برایتان آوردهایم که کمکتان میکند هر روز یک چیز تازه یاد بگیرید.
مراحل
1. از اینترنت استفاده کنید. از موتورهای جستجو (مثل گوگل، یاهو و MSN) استفاده کرده و چیزی که همیشه دوست داشتید درمورد آن اطلاعات داشته باشید را در آن تایپ کنید. میتواند هر چیزی باشد، از تاریخچه یک بازی تا فرایند بستهبندی خوراکی موردعلاقهتان.
2. یک کتاب مثل لغتنامه یا دایرهالمعارف بردارید. یک صفحه را به طور تصادفی باز کنید و نخستین کلمه یا مقالهای که میبینید را مطالعه کنید.
3. با یکی از آشنایان صحبت کنید. معلم، دوست، اقوام یا حتی پدر و مادرتان. از آنها بخواهید در مورد یکی از تجربیاتشان با شما صحبت کنند.
4. با یک غریبه حرف بزنید. وقتی بعنوان گردشگر به یک کشور خارجی میروید، مردم آنجا میتوانند محلهای دیدنی را به شما نشان دهند.
5. طی کلاس/سخنرانی/تمرین خوب دقت کنید. مطمئناً چیز تازه ای یاد خواهید گرفت.
6. برنامههای آموزشی تلویزیون را تماشا کنید. کانال National Geography ، Animal Planet، شبکه خبری موردعلاقهتان و از این قبیل. تلویزیون میتواند منبع اطلاعاتی بسیار خوبی باشد. فرصتهای زیادی برای یادگیری درمورد موضوعاتی که دانش ناقصی درمورد آن داشتید، از طریق آن میسر میشود.
7. مطالعه کنید. مهم نیست که چه چیزی فقط مطالعه داشته باشید. روزنامه، لیست مواد و ترکیبات روی موادغذایی، بیلبوردها و علائم و نشانههای خیابانی، مجلات و از این قبیل. خواندن روزنامه کمکتان میکند بفهمید در جهان چه اتفاقاتی میافتد. مجلات معمولاً حاوی اطلاعات مختلف درمورد موضوعات مختلف هستند.
8. از سایت WikiPedia استفاده کنید. مقالات مختلف آن درمورد موضوعات متفاوت را مطالعه کنید.
نکات
• وقت گذاشتن برای خودتان و فکر کردن و فهمیدن اینکه که هستید، راه خوبی برای یاد گرفتن چیزهای جدید است!
• هر چیزی که یاد میگیرید را جایی یادداشت کنید تا هیچوقت آن را فراموش نکنید. این اطلاعات را میتوانید در یک فایل کامپیوتری تایپ کرده و یا در یک دفترچه یادداشت کنید. باید بفهمید که کیفیت دنیای شما توانایی شما برای فرق گذاشتن است. پس متوجه تفاوتها شوید و آنها را یادداشت کنید.
• اگر تصور میکنید یاد گرفتن کار کسالتباری است، سعی کنید کتابهای مفرحتر با زمینه علمی بخوانید.
هشدارها
• هیچوقت تصور نکنید که برای یاد گرفتن پیر شدهاید. وقتی فکر کنید برای یاد گرفتن پیر هستید، خیلی زودتر پیر خواهید شد!
چیزهایی که ممکن است نیاز داشته باشید
• یک منبع اطلاعاتی
• مداد، خودکار، ماژیک شبرنگ و از این قبیل
• کاغد و دفتر
بنام خدا

افشای قرارداد ترکمانچای ارزی با چین
تهران-خبرگزاری ایران نیوز24:سرانجام پس از گذشت سه سال، جزئیات یکی از زیان بار ترین قراردادهای اقتصادی پس از انقلاب با کشور چین برملا شد.
به گزارش خبرگزاری ایران نیوز24،سه سال پیش مطابق با یک قرار داد عجیب، دولت ایران درآمد حاصل از فروش نفت را نزد دولت چین در اختیار این کشور می گذارد تا به عنوان پشتوانه ال سی های خرید کالای چینی برای ایران استفاده گردد.
بنابر این قرارداد، دولت چین علاوه بر آن که پول خرید نفت ایران را نزد خود نگه می دارد ، مدیریت این پول را نیز به عهده دارد و خود این پول را به ارزهای مختلف می تواند تبدیل کند.
یکی از نکات جالب و البته تاسف بار در این قرارداد، این بوده است که دولت چین ، هیچ گونه تعهدی نسبت به نتیجه اقدام خود ندارد و اگر به خاطر اشتباه سهوی یا عمدی دولت چین بخشی از سود یا اصل پول ایران با نوسانات نرخهای ارز از بین برود، مسئولیت آن بر عهده ایران است.
اما ترکمانچای بودن این قرارداد به اینجا ختم نشده و دیگر مفاد قرارداد عجیب تر است؛ از جمله اینکه دولت چین برای افتتاح ال سی یا فروش نسیه کالا به ایران، در حالی که پول نقد ایران به عنوان پشتوانه در اختیار آن است، اقدام به دریافت بیمه از ایران می کند که امری عجیب و کم سابقه در بانکداری جهان است.
این موضوع به این معناست که فروشنده در حالی که مبلغی بسیار بیشتر از پول کالا به صورت نقد در اختیار دارد، اقدام به کشیدن درصد قابل توجهی بر روی مبلغ کالا به عنوان حق بیمه یا هزینه ریسک کرده که این مبلغ در سالهای قبل 4 درصد بوده و احتمالا در شرایط فعلی به دو برابر این رقم افزایش یافته است که در مقیاس کلی میلیاردها دلار می شود.
محور سوم این قرارداد ترکمانچای، عدم استفاده کامل ایران از انبوه سرمایه کشور است که نزد چین سرمایه گذاری شده است و گفته می شود این رقم در حال حاضر از مرز 25 میلیارد دلار گذشته است.
به بیان دیگر، 25 میلیارد دلار از سرمایه کشور طبق این قرارداد در اختیار دولت چین می باشد، اما به جای پرداخت سود به ایران، از ایران مبالغ سنگینی به عنوان بیمه و ریسک دریافت می شود.
برای مشخص شدن ابعاد زیان کشور از محل این قرارداد، تنها به ذکر این نکته بسنده می کنیم که اگر این مبلغ هنگفت به جای سپرده گذاری نزد برادران چینی به خرید طلا اختصاص یافته بود، طی این مدت ارزش آن چندین برابر شده بود و علاوه بر آنکه اصل 25 میلیارد دلار موجود بود، حدود 50 میلیارد دلار دیگر که یارانه دو سال مردم است، سود عاید ایران شده بود.
هرچند مطابق قانون امکان افزایش محورهای سوال از رئیس جمهور نیست، نمایندگان سوال کننده از احمدی نژاد در حاشیه سوالات خود به این موضوع هم اشاره ای کلی کنند، به ویژه که یکی از سوالات مربوط به عدم پرداخت بودجه مصوب مترو از ذخیره ارزی است که مسوولان دولتی خالی بودن این صندوق را بهانه می کردند و اینک برخی زمینه های آن روشن شده است.
بنام خدا
دزدیده شدن قدیمیترین کوبههای ایران در کاشان
کوبه های در مسجد آقا بزرگ کاشان که قدمتی 170 سال دارند و جزو قدیمیترین کوبههای ایران بودند در روزهای گذشته به سرقت رفت.
به گزارش مهر، سارقان دو کوبه ارزشمند وکم نظیر از کوبه های به یادگار مانده از دوره قاجار بر روی در ورودی مسجد تاریخی آقا بزرگ کاشان را شبانه دزدیدند. این در حالی است که این مسجد بزرگ به سیستم مدار بسته مجهز نبود و تنها دو نفر برای جلوگیری از تخریب و سرقت تزئینات به کار برده شده در آن نگهبانی می دانند.
تنها واکنش سرپرست اداره میراث فرهنگی کاشان به این اقدام اعلام هشدار به هیات امنای مساجد، بقاع متبرکه و مالکان خانه های تاریخی این شهرستان بود به نحوی که در اطلاعیه این اداره کل به مالکان خانه های تاریخی اعلام شده است: پس از اخذ گزارشهایی مبنی بر چند فقره دزدی اشیای تاریخی، یگان حفاظت این اداره ضمن هماهنگی و مکاتبه با نیروی انتظامی و نیز مراجع قضایی اقدام های حفاظتی لازم را معمول داشته است.
وی از هیات امنای مساجد، بقاع متبرکه و صاحبان خانه های تاریخی و همچنین دارندگان اشیای تاریخی خواست مراقبت ویژه ای برای پیشگیری از سرقت های مشابه انجام دهند.
مسجد آقا بزرگ کاشان که در خیابان فاضل نراقی این شهر واقع شده، طی سالهای 1250 تا 1260 هجری قمری توسط حاج محمدتقی خانبان ساخته شده است.
این مسجد یکی از بزرگ ترین بناهای اسلامی کاشان است که با گنبد عظیم آجری و مناره کاشیکاری، در حال حاضر از زیباترین ابنیه تاریخی کاشان محسوب می شود.
بنای مسجد و مدرسه آقابزرگ آذرماه 1330 به شماره 382 در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
بنام خدا
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 20 تا 26 اسفند |
گروه مردم :
یکشنبه 21 اسفند:
- اخطار تاریخی اردشیر سوم به پادشاه مقدونیه مبنی بر دفاع ایران از کشورهای ضعیف، آن دسته از «کشور ــ شهر» های یونانی که از سوی فیلیپ دوم پادشاه مقدونیه تهدید میشدند در مارس 342 پیش از میلاد برای رفع خطر از خود به اردشیر سوم شاه ایران از دودمان هخامنشی متوسل شدند و اردشیر در این زمینه به پادشاه مقدونیه اخطار داد و ضمن آن تهدید کرد که اگر به این شهرهای کوچک که خطری برای او ندارند و حاکمیت و استقلال دارند حمله نظامی برد، در این جنگ نابرابر، ایران به دفاع از این شهرها که حق دارند راه خود را بروند خواهد پرداخت. این تهدید موثر واقع شد و فیلیپ دوم تا اردشیر سوم در قید حیات بود از تصرف بقیه این «کشور ــ شهرها» خودداری کرد. فیلیپ دوم (پدر اسکندر) قبل از مارس 342 پیش از میلاد چند شهر یونانی را متصرف شده بود.
چهارشنبه 24 اسفند:
- کارنامک اردشیر پاپکان، بازتاب تمدن پیشرفته ایرانیان و اقتباس از آن در دنیای معاصر، کار جمعآوری کارهای روزمره اردشیر ـ بنیادگذار دودمان ساسانیان در یک کتاب [مجموعه] تحت عنوان «کارنامک اردشیر پاپکان» مارس سال 300 میلادی (اسفندماه) پایان یافت و چند روز بعد نسخه اصلی آن به مناسبت نوروز در تالار پذیرایی کاخ سلطنتی در تیسفون [جنوب بغداد] قرار گرفت. به نوشته مورخان رومی، «نرسی» شاه وقت پس از خواندن کارنامه اردشیر، از این که نتوانسته بود بمانند او رومیان را از نزدیک شدن به قلمرو ایران بازدارد از فرط اندوه بیمار شد و به نفع پسرش «هرمز» کناره گیری کرد.
پنجشنبه 25 اسفند:
- درباره مراسم نوروز سال 401 پیش از میلاد، دربار هخامنشی ایران در مارس 401 پیش از میلاد، یک هفته مانده به نوروز تصمیم گرفت که به دلیل قرارداشتن کشور در لبه پرتگاه جنگ داخلی ناشی از مخالفت کوروش کوچک با شاه شدن برادرش اردشیر دوم، مراسم نوروز آن سال به طور خصوصی برگزار شود و مراتب به بزرگان کشور اطلاع داده شود که مراسم عمومی در دربار برگزار نخواهد شد. ساختمان تخت جمشید هنوز تکمیل نشده بود و دربار در گوشه ای از آن جای داشت.
- رسمیت یافتن تاریخ هجری خورشیدی، از 16 مارس سال 1079 میلادی به دستور شاه وقت ــ ملکشاه سلجوقی ــ مقرر شد که در ایران، تاریخ اسناد به هر دو تقویم هجری قمری و هجری خورشیدی نوشته شود. این روال از چهار قرن بعد به تدریج فراموش شد که در دوران معاصر ازسرگرفته شده است. تقویم هجری خورشیدی را عمر خیام نیشابوری تنظیم کرده بود.
برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده
بنام خدا
کسانی که در غم اندوه به هم خوردن رابطه یی هستند، گرایش خیلی زیادی دارند که دقیقا برعکس آنچه که باید را انجام دهند. به همین خاطر گاهی صدمه ی جبران ناپذیری را به رابطه شان می زنند. در هر فاجعه یی، اولین قدم متوقف کردن خونریزی و بعد حل مشکل است. رابطه ی عاطفی شما هم از این امر مستثنی نیست. زن ها دنبال مردهای قوی هستند که بتوانند از آنها محافظت کنند و مردها به هیچ وجه به زن هایی که به آن ها اجازه نمی دهند هر کاری که می خواهند بکنند، احترام نمی گذارند پس اگر می خواهید عشق سابقتان را دوباره به رابطه برگردانید چند اشتباه زیر را مرتکب نشوید. با ترک این ده اشتباه به خودتان ثابت خواهید کرد که ارزش یک عشق واقعی را دارید.
1. بیش از حد مهربان نباشید
نباید این قدر راحت هر چه طرف تان می گوید را گوش دهید و انتظار داشته باشید که رابطه تان هم خیلی عالی باشد! اینطور در موردش فکر کنید؛ در همه ی داستان های خوب یک تضاد یا کشمکش وجود دارد. در فیلم جنگ ستارگان، هم آدم های خوب بودند و هم آدم های بد! پس این تضادهاست که باعث جالب و جذاب شدن مسایل می شود و یک رابطه بدون تضاد و کشمکش واقعاً خسته کننده خواهد شد. خیلی مهربان و خوب بودن یعنی منفعل، بی اعتماد به خود مضطرب و قابل پیش بینی هستید. یادتان باشد که برای روشن کردن شعله ی آتش، اصطحکاک لازم است پس روی حرف خودتان بایستید.
2. او را مجبور نکنید
نمی توانید با یک بحث منطقی رابطه تان را از نو بسازید. شاید بتوانید برای خودتان دلیل و منطق بیاورید. اما برای طرف مقابل تان نمی توانید! شما نمی توانید یک نفر را قانع کنید دوست تان بدارد یا بخواهد که با شما باشد. احساسات به این طریق عمل نمی کنند. قلب انسان ها واکنشی است. نه منطقی، پس به جای این که با بحث منطقی طرف تان را برگردانید، کارهای دیگری انجام دهید تا قلب او واکنش دهد.
3. التماس نکنید
خیلی ها برای نگه داشتن طرف شان دست به عجز و لابه می زنند؛ "خواهش می کنم نرو، هر کاری که بخواهی برایت می کنم..." به هیچ وجه این کار را نکنید! این هیچ شباهتی به یک رابطه ی عاشقانه ندارد. شاید برای چند وقت طرف مقابل با شما بماند، اما همه احترامتان را پیش او از دست خواهید داد. این یعنی به محض اینکه یک نفر بهتر سر راه او قرار بگیرد، شما را ترک می کند.
4. مرتب هدیه نخرید
تا به حال شنیده اید: "عشق من را نمی توانی بخری!" شاید وقتش شده خوب به این حرف گوش کنید. گل و هدیه برای تشکر یا ابراز عشق هستند، اما برای شما جذابیت نمی خرند. در واقع، حتی می تواند تنفرآور هم باشد. این کار به طرف تان می گوید که شما فکر می کنید به اندازه ی کافی خوب نیستید و نمی توانید روی خوبی های خودتان تکیه کنید. به همین خاطر برای پوشاندن اشکالات خود برای او هدیه می خرید.
5. هر ۵ دقیقه یکبار نگویید "دوستت دارم"
افتادن در دام این اشتباه خیلی ساده است، اینکه بخواهید تند و تند به طرف تان بگویید که چقدر برایتان ارزش دارد و چقدر دوستش دارید. خسته کردن طرف تان با "دوستت دارم" ها چندان کار رمانتیکی نیست. احساسات قوی شما ممکن است تنها چیزی باشد که طرفتان را از شما دور کرده است، چون نشان می دهد که گدای عشق و محبت هستید.
6. تفاوت های جنسی را فراموش نکنید
خیلی وقت ها افراد نمی توانند نظر جنس مخالف شان را به خود جلب کنند، چون کارهایی انجام می دهند و طوری رفتار می کنند که نظر خودشان و هم جنسان شان را جلب می کند. مردها و زن ها به چیزهای مختلفی جذب می شوند. نمی توانید از چیزهایی که برای خودتان جذاب است برای جلب توجه جنس مخالف استفاده کنید. مثلامردها بیشتر جذب ظاهر زن ها می شوند. در حالی که برای زن ها بیشتر شخصیت مردها مهم است. این به آن معنی نیست که مردها نباید به ظاهرشان برسند یا زن ها نباید سعی کنند آدمهای خوبی باشند. معنی آن این است که باید تلاش تان را بکنید که روی چیزهایی که برای طرف مقابل تان جذاب است بیشتر کار کنید.
7. همه قدرت را به او ندهید
طوری رفتار نکنید که اگر طرفتان شما را ترک می کند انگار زندگی تان به پایان رسیده است. این کار همه قدرت را به او می دهد و باعث می شود شما یک بدبخت بیچاره به نظر برسید که هر کس می تواند شما را راحت دور بیندازد. این چیز جالبی نیست و فقط تا زمانی ادامه پیدا می کند که یک فرد جدید از راه برسد. اگر می خواهید طرفتان را برگردانید باید احترام خودتان را نگه دارید.
8. در دام ظاهر و پول نیفتید
فرهنگ ما طوری است که همه تصور می کنند ظاهر و پول برای همه در درجه اول اهمیت قرار دارد. اما واقعیت این است که مردم ما با این قدر کوته بین نیستند، مخصوصاً وقتی رابطه یی نزدیک با طرف مقابل داشته باشید. ظاهر و پول نمی توانند پایه و اساس یک رابطه ی پایدار را بسازند. اینها فقط مثل پرده ی خانه می مانند که بعد از یک مدت کهنه شده و دل صاحبخانه را می زند. بعضی ها اشتباه کرده و می گویند: "فوقش اینقدر پول از دست می دهم، اما باز او را به دست می آورم. نه! باید وارد عمل شوید و برای برگرداندن عشقتان اقدام کنید.
9. اشتباه نشانه ها را درک نکنید
وقتی طرف مقابل تان می خواهد برای اصلاح اوضاع به شما فرصتی بدهد، یک نشانه وجود دارد. باید این نشانه ها را درست درک کنید تا دچار اشتباه نشده و به موقع به آن نشانه ها واکنش دهید. این مورد کمی سخت می شود، اما می توانید در مورد رفتارهای انسانی مطالعه کنید. مخصوصاً در مورد دینامیک های مرد و زن و روابط عاشقانه، وقتی اطلاعات تان در این زمینه زیاد شد. آن وقت می توانید با نشان دادن علامت های خاص خودتان، شروع به تأثیر گذاری و گرفتن کنترل هر رابطه یی کنید.
10. کمک بگیرید!
خیلی ها با اشتباهات مختلفی که پشت سر هم مرتکب می شوند، رابطه شان به طور دردناکی به هم می خورد. در این گونه مواقع اکثر افراد نمی دانند چه باید بکنند، اما اگر وقت بگذارید و کمی در مورد روانشناسی و نیازها و امیال پایه ای انسان مطالعه کنید، می توانید کنترل از دست رفته رابطه را برگردانده و دوباره دل طرفتان را به دست آورید. باید تلاش کنید و این یعنی کمک بگیرید.
بنام خدا
11 اشتباه مهلک آقایون حین رابطه جنسی با همسر
با اینکه هم آقایون و هم خانمها در رابطه جنسی مرتکب اشتباه میشوند، اما اینبار فقط میخواهیم اشتباهات آقایون را طرح کنیم.
1- اینکه فقط در تختخواب دنبالش باشید. پس از یک روز طولانی و خسته کننده، وقتی با هم روی ملحفهها میغلتید، اگر از پیش هیچ پیشدرآمدی نبوده باشد، احتمال اینکه وارد اتفاق اصلی شوید بسیار کم است. دنبال کردن همسرتان یک کار تماموقت است. زنها خیلی دوست دارند که مردشان دنبالشان باشد و بهترین روش دنبال کردنشان، دنبال کردن فکری است. بگذارید بفهمد که به او فکر میکنید و تمایلاتتان تمام روز متوجه اوست.
2- حرف نزدن و مستقیم عمل کردن. خیلی از مردها به اشتباه تصور میکنند که رابطه جنسی حتماً پیش میآید. به نظرتان رابطه جنسی بخشی از زندگی زناشویی است، درست است؟ اگر این باور را دارید، باید بیشتر از این جمله ساده که، "عزیزم میخوای سکس داشته باشیم؟" تلاش کنید. بااینکه ممکن است تصور کنید که این جمله هیچ ایراد و اشکالی ندارد اما گفتن آن به این شکل آن را یک اجبار نشان میدهد. سعی کنید کمی رکتر بگویید، "عزیزم، میخوامت!"
3- رها کردن خودتان. ممکن است پس از ازدواج خودتان را رها کنید، به خودتان رسیدگی نکنید و حتی وزنتان بالا برود. خودتان را کامل رها نکنید. بااینکه برگرداندن همه چیز به وضع قبل از مجردی و تبدیل این شکم پر از چربی به شکم ششتکه قبل از ازدواج کمی سخت است، اما عجله نکنید. همسرتان شوهری میخواهد که از خودش مراقبت کند، از بهداشت عمومی گرفته تا نحوه لباس پوشیدنتان و وضعیتتان—چه از نظر جسمی، چه فکری و چه روحی.
4- زود رفتن سر کار اصلی. اگر بخواهید زود سراغ اندام اصلی در رابطه جنسی بروید، چه با دست باشد و چه اندام جنسیتان، اصلاً ایده خوبی نیست. همسرتان باید قبل از اینکه سراغ آن بروید خوب تحریک شده باشد. روی کل بدن او تمرکز کنید. از نوک سر تا نوک پا. و ذهنش را فراموش نکنید. شده است تابحال درمورد افکارش در این مورد بپرسید؟
5- نادیده گرفتن کلیتوریس (چوچوله). خیلی از مردها ممکن است تصور کنند که توانایی ارگاسم خانمها به دخول بستگی دارد. بااینکه دخول همراه با لذت است اما راه اصلی برای ارضاء کردن او جای دیگری است.
تنها عملکرد کلیتوریس لذت دهی است. پیس هیچوقت آن را نادیده نگیرید. اگر شما یکی از بسیار مردانی هستید که میدانید چه میگوییم، به کتابخانه رفته و یک کتاب آناتومی پیدا کنید. درمورد بدن او مطالعه کنید و مطمئن باشید که او قدردانتان خواهد بود.
6- فراموش کردن محرکهای جنسی دیگر. بیشتر زنها نواحی تحریککننده دیگری هم به جز سینهها، نوکسینهها و اندام جنسیشان دارند. این سه متداولترین این نواحی هستند که برای مردان حین پیشدرآمد رابطه جنسی تحریککننده تر هستند اما باید صبر کنید که همسرتان اجازه آن را به شما بدهد. از او بپرسید که چه دوست دارد و بعد چیزی که میگوید را به خاطر بسپرید. برای پیدا کردن نواحی تحریک کننده همسرتان وقت بگذارید: گردن، شانهها، پشت، باسن، پاها هم جزء نواحی متداول تحریک کننده در بدن هستند. همیشه یادتان باشد یکی از تحریککننده ترین جاهای بدن او، گوشهایش است.
7- دنبال امتیاز بودن. خیلی از مردها میخواهند فقط "کمی" به دست بیاورند. باید بفهمید که رابطه جنسی زمانی خوب است که هر دوی شما در آن شریک باشید. تلاش کنید در همان لحظه زندگی کنید.
8- اکتشاف نکردن خیالپردازیهای همسرتان. همه زنها یک روی شهوانی دارند. بااینکه بعضی از آنها نمیدانند که این جنبهشان کجاست اما تحقیقات نشان داده است که زنان با خیالپردازیهای واضح و آشکار خیلی بیشتر از خیالپردازیهای رمانتیک تحریک میشوند. اگر دوست دارید که همسرتان برای شما "لباس دلخواهتان" را تن کند اما او حوصله ندارد، چرا شما نباید چنین کاری برای او بکنید؟
9- اینکه فکر کنید باید مثل یک هنرپیشه فیلم پورنو رفتار کند. یکی از بدترین چیزهایی که ممکن است مردی از همسرش انتظار داشته باشد این است که خیالپردازیهایی که فقط در فیلمهای پورنو میتواند ببیند را برای او انجام دهد. این واقعیت نیست. او یک شیء نیست، با او مثل یک ابزار رفتار نکنید.
10- اینکه فکر کنید یکبار برای او کافی است. یکبار ارگاسم کامل شده است و کاملاً راضی است، درست است نه اشتباه میکنید! خیلی از زنان مثل مردان با یک ارگاسم راضی نمیشوند. حتی اگر به ارگاسم شدن دوباره خودتان هم راضی باشید اما باید بدانید که دخول تنها راه ارضا کردن همسرتان نیست. راههای دیگری هم برای لذت دادن به او وجود دارد.
البته باید اول مطمئن باشید که به ادامه کار تمایل دارد. مردها ممکن است تصور کنند که اگر ارگاسم بیشتری نصیب همسرشان کنند، معشوق بهتری هستند. اگر او کاملاً ارضا شده باشد و دیگر تمایلی به ادامه کار نداشته باشد، این درست نیست. اگر با این شرایط بخواهید کار را ادامه بدهید آنوقت از جسم او برای ارضاء نفستان استفاده میکنید و این اصلاً کار جالبی نیست!
11- اینکه خیلی زود پیش بروید. کُند پیش بروید. تلاش کنید از با هم بودن لذت ببرید. اما اگر زمانتان کم است ممکن است نتوانید اما اگر وقت کافی دارید، عجله نکنید. کند پیش بروید، ریلکس باشید و لذت ببرید!
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
سورنا لطفينيا : | ||
|
بنام خدا
در زندگی فردی ما مهمترین "بله " های ما توسط "نه" های قاطعانه حمایت می شود، مثلاً اگر می خواهم به تنها بودن خود پاسخ مثبت بدهم، هم مجبور خواهم بود که نه های دشواری را به دوستانم بگوییم و هم به کسانی که از زندگی من توقعاتی دارند
اطراف ما را کسانی گرفته اند که تقاضاهای زیاد و توقعات زیادی دارند، به همین دلیل اگر نتوانید در زمان لازم از "نه" استفاده کنید، کنترل خود را بر زندگی از دست می دهید اما اغلب مردم این واژه را دشوارترین کلمه ای یافته اند که می توان به طور رو در رو گفت
برخی روش های مختلف نه گفتن عبارتند از
نه طبیعی
بسیاری از افراد راههای منحصر به فرد خود را برای نه گفتن دارند.
نه انعکاسی
به این معنی که ابتدا احساسات و خواست های فرد مقابل را درک کنید و به او بگویید و سپس بگویید نه.
نه معقول و مستدل
فرد می گوید نه و سپس توضیح مختصری در مورد علت پاسخ خود بیان می کند. دلیل باید به شکل مؤدبانه مطرح شود ولی عذر خواهی نباشد.
نه تعویقی
فرد به این درخواست خاص نه می گوید اما چنین اظهار می کند که اگر در وقت دیگری دوباره همان خواست مطرح شود، می پذیرد.
نه تکراری
این شیوه از بیان نه، شامل کاربرد عبارتی یک جمله برای رد درخواست و تکرار آن است. این نه در برخورد با با افراد بسیار پرخاشگر و خود محور مفید است: عبارت کوتاهی را برای رد درخواست انتخاب کنید و بدون توجه به گفته های فرد دیگر، فقط از همان استفاده کنید، تلاش کنید جمله تان را بدون هیجان و آرام بگویید و روی این روش خود، هرچند دفعه که نیاز است پافشاری کنید.
نه بی مقدمه
فرد نه می کوید و توضیحی نمی دهد و صریح و بی پرده است
نه شکوهمند
گاهی پاسخ نه، اعلامیه ی مهمی است که به شکل احساسی می توان آن را تقویت کرد. مثل روش گاندی در نه گفتن به ستمکاری
اثر بخشی "نه" به اراده ی شما بستگی دارد و از این طریق می توانید از حریم شخصی خود دفاع کنید. هرگاه نه گفتن خود را با عزم راسخ درونی تان همراه کنید، فرد دیگر برای همیشه حریم شما را محترم خواهد داشت.
بنام خدا
آرزوهایی که حرام شدند
جادوگری که روی درخت انجیر زندگی میکند
به لستر گفت: یه آرزو کن تا برآورده کنم
لستر هم با زرنگی آرزو کرد
دو تا آرزوی دیگر هم داشته باشد
بعد با هر کدام از این سه آرزو
سه آرزوی دیگر آرزو کرد
آرزوهایش شد نه آرزو با سه آرزوی قبلی
بعد با هر کدام از این دوازده آرزو
سه آرزوی دیگر خواست
که تعداد آرزوهایش رسید به ۴۶ یا ۵۲ یا...
به هر حال از هر آرزویش استفاده کرد
برای خواستن یه آرزوی دیگر
تا وقتی که تعداد آرزوهایش رسید به...
۵ میلیارد و هفت میلیون و ۱۸ هزار و ۳۴ آرزو
بعد آرزو هایش را پهن کرد روی زمین و شروع کرد به کف زدن و رقصیدن
جست و خیز کردن و آواز خواندن
و آرزو کردن برای داشتن آرزوهای بیشتر
بیشتر و بیشتر
در حالی که دیگران میخندیدند و گریه میکردند
عشق می ورزیدند و محبت میکردند
لستر وسط آرزوهایش نشست
آنها را روی هم ریخت تا شد مثل یک تپه طلا
و نشست به شمردنشان تا .......
پیر شد
و بعد یک شب او را پیدا کردند در حالی که مرده بود
و آرزوهایش دور و برش تلنبار شده بودند
آرزوهایش را شمردند
حتی یکی از آنها هم گم نشده بود
همشان نو بودند و برق میزدند
بفرمائید چند تا بردارید
به یاد لستر هم باشید
که در دنیای سیب ها و بوسه ها و کفش ها
همه آرزوهایش را با خواستن آرزوهای بیشتر حرام کرد!!!!
گاه آنچه امروز داریم و از آن لذت نمی بریم آرزوهای دیروزمان هستند!
شل سیلوراستاین
بنام خدا
نکاتی عالی برای بوسیدن
واقعاً چه لزومی دارد زوجهای عاشق درمورد نکات بوسیدن بدانند؟ چرا نباید خودشان تجربه کنند و از راه آزمون و خطا اسرار بوسیدن را کشف کنند. پاسخ مشخص است: بوسیدن نمودی فیزیکی و احساسی از عشق و علاقه است. نکات بوسیدن میتواند به ما کمک کند کمی اعتمادبهنفس پیدا کنیم تا بتوانیم بیشتر روی تجربه طرفمقابل خود متمرکز شویم، تا خودآگاهیمان.
1. آماده کردن موقعیت
نکته1: بهداشت ضروری است!
خیلی مهم است که دندانها خوب و تمیزی داشته باشید، نفستان خوشبو باشد، بوی خوش بدهید و به بهداشت شخصیتان توجه کنید. توجه به بهداشت فردی نشاندهنده احترامی است که برای فردمقابل قائل هستید. این انگیزه موجب جذابتر شدن شما برای طرفمقابل میشود.
2. به طرفمقابلتان توجه کنید
نکته2: این فقط برای شما نیست!
مشخص است که بوسیدن یکی از لذتبخشترین و صمیمانهترین زمانی است که زوجها در کنار هم میگذرانند. به همسرتان فکر کنید، نه فقط به حسی که خودتان پیدا میکنید. آرام پیش بروید، عجله نکنید. تا جایی که میتوانید ریلکس باشید و به حس طرفتان هم توجه داشته باشید. معمولاً خانمها بخاطر پیوند عاطفی بوسیدن را بیشتر از آقایان دوست دارند.
3. از زبان بدن به درستی استفاده کنید
نکته 3: اجازه بدهید زبان بدنتان صحبت کند!
ممکن است همسرتان خیلی خوب به شما واکنش دهد: آیا ریلکس هستید؟ بوسیدن را با تماس فیزیکی مناسب آغاز کنید: نزدیک شده و او را در آغوش بگیرید، از تماس بدنتان با یکدیگر و صمیمیت فیزیکی و احساسی که ایجاد میکند لذت ببرید. قبل از بوسیدن، لبخند بزنید تا لذتی که حس میکنید را به طرفتان منتقل کنید. به آرامی صورت او را در دستانتان گرفته یا دستتان را روی پشت یا پهلوهای او قرار دهید. کمی سرتان را به جلو خم کنید تا سرهایتان به هم نزدیک شوند. تماس بعدی باید با لبهایتان باشد نه بینیهایتان.
4. اینکه چطور شروع کنید اهمیت دارد
نکته 4: نرم و آرام شروع کنید!
قبل از اینکه به سراغ بوسههای طولانیتر بروید، به آرامی لبها را لمس کنید، آهسته، آرام و نرم. بستن چشمها در این نقطه باعث میشود بتوانید روی حس لبهایتان تمرکز کنید. یادتان باشد، نرم و ساده، لبها روی لب. عجله نکنید! اکثر مردها دچار حمله آدرنالین میشوند که باعث میشود بخواهند سریعتر به سراغ رابطه جنسی بروند. از طرف دیگر زنان به زمان بیشتر برای آماده شدن برای سکس نیاز دارند.
5. حرف بزنید
نکته 5: ارتباط کلامی اهمیت دارد!
برخی از انواع ارتباط لذتبخشتر از سایر انواع آن هستند! بله موقع بوسیدن در حال ارتباط هستید! با بوسیدن، آغوش گرفتن و نوازش کردن نوعی ارتباط غیرکلامی حاصل میشود. اما نباید ارتباط کلامی را هم نادیده بگیرید: با هم حرف بزنید. عشق ورزیدن و به زبان آوردن جملات و کلمات عاشقانه و احساسی لذت آن صمیمیت را دوچندان میکند و آن را به سطحهای مختلفی میکشاند: فیزیکی، احساسی، عقلانی و روحانی.
6. مزه بینالمللی
نکته 6: بوسه فرانسوی
تا اینجا درمورد بوسیدن با لبهای بسته صحبت کردیم. با متمرکز شدن روی طرفمقابل، با واکنشی که از خود نشان میدهد میفهمید که تجربه او تا آن زمان چگونه بوده است. تلاش کنید به آرامی نوک زبانتان را از میان لبهای او رد کنید. سپس به نرمی نوک زبانتان را روی لبهای او بکشید. زبانتان را با زور وارد دهان او نکنید: صبر کنید، عقب بکشید و منتظر واکنش او باشید.
چه به تازگی ازدواج کرده باشید یا سالیان سال، استفاده از این نکات برای بوسیدن به شما و همسرتان کمک میکند به سطح عمیقتری از صمیمیت برسید. یادتان باشد بوسیدن یک بخش مهم از آمادگی و پیشمقدمه برای رابطه جنسی است، از اینرو با استفاده از نکات میتوانید صمیمیت خود و همسرتان را چندبرابر کنید.
بنام خدا
مهارتهای کنترل عصبانیت را بیاموزید تا استرس را در خود کاهش دهید. یکی از بزرگترین موانع در راه تحقق موفقیت شخصی و شغلی عصبانیت میباشد.
وقتی نمیتوانیم عصبانیت خود را کنترل نمائیم از چند جهت دچار آسیب میگردیم:
▪ عصبانیت توانائی ما را برای خوشحالی از بین میبرد، زیرا عصبانیت و خوشحالی در تضاد با یکدیگر هستند.
▪ عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان میگردد.
▪ عصبانیت موجب کاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
▪ عصبانیت به معنای از دست دادن کار است، زیرا روابط را نابود میکند.
▪ همچنین عصبانیت به معنای شکست در کاری است که در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرمتر میتوان موفقیتی در پی داشت.
▪ عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس میگردد (و این رابطه دو طرفه است عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است).
▪ در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیار میگردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشکل میباشد.
▪ اکنون افراد از خطرات عصبانیت و نیاز برای مدیریت و کنترل آن با سوختن مهارتها و راهکارهای لازم آگاهی یافتهاند.
برای برخی از افراد مدیریت و کنترل عصبانیت آسان و راحت است.
آنها نیز عصبانی میکردند. در واقع همه افراد عصبانی میگردند، اما کنترل آن برای برخی آسانتر است. اکثر افراد نیاز به یادگیری و رشد مهارتهای کنترل عصبانیت دارند.
● مهارتهای کنترل عصبانیت را در خود رشد و توسعه دهید:
افرادی که کنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامهای برای کنترل عصبانیت دارند. نکات زیر، مسائل مهمی میباشند که به شما در کنترل عصبانیت کمک میکنند. این نکات را به خاطر سپرده و بهکار بندید.
۱) نکته اول در کنترل عصبانیت
این سؤال را از خود بپرسید: ”آیا این موضوع ده سال دیگر هم برایم مهم است؟“ به این وسیله میتوانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید.
۲) نکته دوم در کنترل عصبانیت
از خود بپرسید: ”بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟“ اگر کسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری کردن سه دقیقه بیشتر، مسئلهای آنچنان مهم نمیباشد.
۳) نکته سوم در کنترل عصبانیت
تصور کنید که خود شما نیز همان کار (کاری که موجب عصبانیتان شده است) را انجام میدهید. با خود رو راست باشید. قبول کنید که گاهی اوقات شما نیز جلوی یک راننده دیگر درمیآئید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی میشوید؟
۴) نکته چهارم در کنترل عصبانیت
از خود بپرسید: ”آیا طرف مقابل این کار را بهطور عمدی نسبت به من انجام داده است؟“ در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد که این مسئله فقط در اثر بیدقتی و تعجیل رخ داده و کسی نمیخواسته شما را ناراحت کرده و بیازارد.
۵) نکته پنجم در کنترل عصبانیت
سعی کنید قبل از گفتن هر کلامی تا عدد ده بشمارید. انجام این کار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی میتواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند.
۶) نکته ششم در کنترل عصبانیت
شمارش تا ده را با روشهای جدید و بهتر انجام دهید مثلاً این کار را با یک تنفس که در عمق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق - از دیافراگم - به افراد کمک میکند تا احساس راحتی کنند.
۷) نکته هفتم در کنترل عصبانیت
میتوانید سرعت شمارش اعداد را کندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یک کشتی بخار، دو کشتی بخار و ... شاید شمارش کشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، بهجای آن میتوانید بشمارید: یک شکلات، دو شکلات و .. و یا هر چیز دیگری که برای شما خوشایند و خندهدار باشد.
۸) نکته هشتم در کنترل عصبانیت
تجربهای آرامشبخش را تجسم نمائید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر کنید. این کار را در مکانهای امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
سلامت نیوز
▪ عصبانیت موجب خارج شدن روابط خانوادگی و دیگر روابط از مسیر صحیحشان میگردد.
▪ عصبانیت موجب کاهش مهارتهای اجتماعی، سازش و مصالحه شده و دیگر روابط را نیز در معرض خطر قرار میدهد.
▪ عصبانیت به معنای از دست دادن کار است، زیرا روابط را نابود میکند.
▪ همچنین عصبانیت به معنای شکست در کاری است که در صورت عدم عصبانیت و داشتن خلقی نرمتر میتوان موفقیتی در پی داشت.
▪ عصبانیت منجر به افزایش فشار و استرس میگردد (و این رابطه دو طرفه است عصبانیت منجر به افزایش استرس و استرس موجب عصبانیت بیشتر است).
▪ در هنگام عصبانی بودن ما دچار اشتباهات بسیار میگردیم، زیرا پردازش اطلاعات در آن هنگام برای ما مشکل میباشد.
▪ اکنون افراد از خطرات عصبانیت و نیاز برای مدیریت و کنترل آن با سوختن مهارتها و راهکارهای لازم آگاهی یافتهاند.
برای برخی از افراد مدیریت و کنترل عصبانیت آسان و راحت است.
آنها نیز عصبانی میکردند. در واقع همه افراد عصبانی میگردند، اما کنترل آن برای برخی آسانتر است. اکثر افراد نیاز به یادگیری و رشد مهارتهای کنترل عصبانیت دارند.
افرادی که کنترل عصبانیت در آنها سخت و دشوار است نیاز به برنامهای برای کنترل عصبانیت دارند. نکات زیر، مسائل مهمی میباشند که به شما در کنترل عصبانیت کمک میکنند. این نکات را به خاطر سپرده و بهکار بندید.
این سؤال را از خود بپرسید: ”آیا این موضوع ده سال دیگر هم برایم مهم است؟“ به این وسیله میتوانید مسئله را از دیدگاهی آرامتر بنگرید.
از خود بپرسید: ”بدترین نتیجه مورد عصبانیت من چیست؟“ اگر کسی در پای صندوق فروشگاه از شما سبقت گرفت، سپری کردن سه دقیقه بیشتر، مسئلهای آنچنان مهم نمیباشد.
تصور کنید که خود شما نیز همان کار (کاری که موجب عصبانیتان شده است) را انجام میدهید. با خود رو راست باشید. قبول کنید که گاهی اوقات شما نیز جلوی یک راننده دیگر درمیآئید... بعضی مواقع این مسئله تصادفی است. آیا نسبت به خود نیز عصبانی میشوید؟
از خود بپرسید: ”آیا طرف مقابل این کار را بهطور عمدی نسبت به من انجام داده است؟“ در بسیاری از مواقع متوجه خواهید شد که این مسئله فقط در اثر بیدقتی و تعجیل رخ داده و کسی نمیخواسته شما را ناراحت کرده و بیازارد.
سعی کنید قبل از گفتن هر کلامی تا عدد ده بشمارید. انجام این کار رابطه مستقیمی با عصبانیت ندارد ولی میتواند صدمات ناشی از عصبانیت را به حداقل برساند.
شمارش تا ده را با روشهای جدید و بهتر انجام دهید مثلاً این کار را با یک تنفس که در عمق بین هر شماره عملی سازید. تنفس عمیق - از دیافراگم - به افراد کمک میکند تا احساس راحتی کنند.
میتوانید سرعت شمارش اعداد را کندتر سازید. مثل شمارش شیوه قدیمی، یک کشتی بخار، دو کشتی بخار و ... شاید شمارش کشتی بخار زیاد خوشایند نباشد، بهجای آن میتوانید بشمارید: یک شکلات، دو شکلات و .. و یا هر چیز دیگری که برای شما خوشایند و خندهدار باشد.
تجربهای آرامشبخش را تجسم نمائید. چشمانتان را ببندید و در ذهن خود سفر کنید. این کار را در مکانهای امیدبخش و به دور از استرس انجام دهید.
سلامت نیوز
بنام خدا
درسهای بزرگی که میتوان از مورچه ها آموخت
همه ما تلاش میکنیم که از افراد بزرگ درس زندگی بگیریم و دوست داریم رمز و
راز موفقیت آنها را بدانیم. اما فراموش میکنیم که گاهی بزرگترین درسهای زندگی
از کوچکترین موجودات کنار ما گرفته میشوند.
مثلاً مورچهها را در نظر بگیرید. آیا باور میکنید که این موجودات کوچک میتوانند به
ما یاد بدهند که چطور باید زندگی بهتری داشته باشیم؟
از رفتار مورچهها میتوانیم چهار درس مهم بگیریم که به ما برای داشتن زندگی بهتر
کمک میکنند.
1. مورچهها هیچوقت تسلیم نمی شوند. آیا متوجه شدهاید که چطور مورچهها
همیشه به دنبال راهی برای رد شدن از موانع هستند؟ انگشتتان را در راه یک مورچه
قرار دهید و آن را دنبال او بکشانید، یا حتی روی او. مدام به دنبال راهی برای گذر از
انگشت شما خواهد بود. هیچوقت یکجا نمیایستد و گیج نمیماند. هیچوقت دست
از تلاش بر نمیدارد و عقب نمیکشد.
همه ما باید یاد بگیریم که اینچنین باشیم. همیشه موانعی در زندگی ما وجود دارد.
چالش این است که دست از تلاش برنداریم و به دنبال راههای جایگزین برای رسیدن
به اهدافمان باشیم.
2. مورچهها همه تابستان به فکر زمستان هستند. داستان قدیمی گنجشک و مورچه
را یادتان هست؟ در اواسط تابستان، مورچهها به شدت مشغول جمع کردن آذوقه
برای زمستان خود هستند—درحالیکه گنجشک برای خود خوش میگذراند. مورچهها
میدانند که تابستان—اوقات خوش—برای همیشه نمیماند. سرانجام زمستان
میآید.
این درس خیلی خوبی است. وقتی زندگی خوب میشود، نباید مغرور شوید و تصور
کنید که هیچوقت زندگیتان با شکست روبهرو نخواهد شد. با دیگران با ملاطفت و
مهربانی رفتار کنید. برای روزهای سخت پسانداز کنید و به فکر آینده باشید. و یادتان
باشد که اوقات خوب همیشه نیستند اما انسان های خوب همیشه هستند.
3. مورچهها همه زمستان به فکر تابستان هستند. وقتی با سرمای طاقتفرسای
زمستان مواجه میشوند، همیشه به خودشان یادآور میشوند که این همیشگی
نخواهد بود و بالاخره تابستان فرا میرسد. و با نخستین اشعه های خورشید
تابستان،
مورچهها بیرون میآیند و آماده کار و تلاش و تفریح هستند. وقتی ناراحت و افسرده
هستید و وقتی تصور میکنید مشکلات تمامی ندارند، خوب است که به خودتان
یادآور شوید که این نیز میگذرد. اوقات خوش فرا میرسد و خیلی مهم است که
همیشه رویکری مثبت به زندگی داشته باشید.
4. مورچهها هرچه از توانشان برمیآید را انجام میدهند. مورچهها چه مقدار غذا در
تابستان جمع میکنند؟ هرچقدر که بتوانند! این الگوی خیلی خوبی برای کار است.
هرچه که از دستتان برمیآید را انجام دهید. یک مورچه نگران این نیست که مورچه
دیگر چقدر غذا جمع کرده است. عقب نمیکشد و به این فکر نمیکند که چرا باید
اینقدر سخت تلاش کند. از حقوق کم خود هم شکایت نمیکند. آنها فقط سهمشان
را از کار انجام میدهند. موقیت و خوشبختی معمولاً در نتیجه 100% به دست
میآید—یعنی همه آنچه که در توان دارید را به کار گیرید. اگر به اطرافتان نگاه کنید،
افراد موفقی را میبینید که با هرچه در توانشان هست زحمت میکشند.
پس:
1) عقب نکشید.
2) به فکر آینده باشید.
3) مثبتاندیش باشید.
4) تا منتهای توان خود تلاش کنید.
و یک درس دیگر هم هست که میتوانید از مورچهها یاد بگیرید. آیا میدانستید که
مورچهها میتوانند شیئی با 20 برابر وزن خود حمل کنند؟ شاید ما هم همینطور
باشیم. ما میتوانیم سختیها را به دوش بکشیم و حجم کارهای سخت و زیاد را
مدیریت کنیم. بار بعد که چیزی موجب ناراحتیتان شد و تصور کردید که قادر به
تحمل آن نیستید، دلسرد نشوید. به آن مورچه کوچک فکر کنید و یادتان باشد که
شما هم میتوانید وزن بیشتری را به دوش بکشید!
بنام خدا
8 مهارت ضروری برای ارتباطات مردمی
برای برقرار کردن ارتباط موثر با دیگران نیاز به مهارتهای مردمی و اجتماعی دارید که در زیر به 8 مورد از ضروریترین این مهارتها اشاره میکنیم. آدمها نه تنها دارای شکلها و سایزهای مختلفی هستند، بلکه انواع و اقسام شخصیتها را هم دارند. تفاوتهای آدمها با همدیگر درست به اندازه شباهتهای آنها به هم است. برای اینکه بتوانید به بهترین نحو با آدمها ارتباط برقرار کنید، باید با سبک و سیاق خاص هرکدام، زبان خاصشان، حالات و اشارات و سرعت و تن صدای خودشان با آنها ارتباط برقرار کنید.
1. درک دیگران
آدمها نهتنها دارای شکلها و سایزهای مختلفی هستند، بلکه انواع و اقسام شخصیتها را هم دارند. تفاوتهای آدمها با همدیگر درست به اندازه شباهتهای آنها به هم است. برای اینکه بتوانید به بهترین نحو با آدمها ارتباط برقرار کنید، باید با سبک و سیاق خاص هرکدام، زبان خاصشان، حالات و اشارات و سرعت و تن صدای خودشان با آنها ارتباط برقرار کنید.
پس از کجا باید بفهمید چطور میتوانید به بهترین نحو با کسی ارتباط برقرار کنید؟ باید با آنها وقت بگذرانید! نباید انتظار داشته باشید با کسی که تازه آشنا شدهاید بتوانید طی یک دقیقه صمیمانه حرف بزنید. درک یک موضوع زمان میبرد—چه آن موضوع موضوعی علمی باشد و چه اجتماعی.
2. ابراز مشخص افکار و احساسات
مغز ما مقدار مشخصی اطلاعات را میتواند در یک زمان دریافت کند. در هر ثانیه ما با بمبارانی از پیامها روبهرو هستیم و به همین دلیل پیامی که به دیگران میرسانید باید مشخص و واضح باشد.
برای اینکه مطمئن شوید کمترین مدت زمان لازم برای ابراز افکار و احساساتتان را به طریق درست صرف میکنید، خیلی خوب است که برای ارتباطتان برنامهریزی داشته باشید—مهم نیست که با چه روشی میخواهید ارتباط برقرار کنید.
3. وقتی نیازهایتان برآورده نمیشود، اعتراض کنید
اعتراض کردن برای اطمینان از اینکه نیازهایتان برآورده میشوند—چه در روابط کاری و چه اجتماعی—بخش مهمی از یک رابطه است.
اما پنج راه وجود دارد که میتوانید در ارتباط و گفتگویتان به جای اینکه خشن به نظر برسید، قاطع دیده شوید: با تمرین رفتارتان قبل از برقراری ارتباط و گفتگو؛ با تکرار گفتگو؛ درخواست فیدبک منفی؛ توافق آزمایشی با فیدبک منفی؛ و ایجاد مصالحه عملی.
قاطعیت ابزار بسیار مفیدی در ارتباط است. کارایی این ابزار بسته به موقعیت است و درست نیست که در همه موقعیتها قاطع باشید. به خاطر داشته باشید، استفاده ناگهانی از قاطعیت ممکن است در نظر دیگران خشونت به نظر برسد.
4. درخواست فیدبک از دیگران و ارائه فیدبک در مقابل
درکنار تکنیک قاطعیت، دادن و گرفتن فیدبک یک امر مهم در مهارتهای ارتباطی است که اگر بخواهید روابط کاری طولانیمدت و بادوامی ایجاد کنید حتماً باید آن را یاد بگیرید.
یک روش برای ارائه فیدبک مفید این است که ابتدا تمجید کرده و بعد از آن توصیهها و پیشنهادات عملی برای بهبود وضعیت ارائه کنید و بعد دوباره آن را با تحسین و تمجید صادقانه جمعآوری کنید.
در این مورد هم باید به خاطر داشته باشید که صداقت دیدگاهی نسبی و فردی است. خصوصیتی در کسی که ممکن است به نظر شما ناخوشایند بیاید، ممکن است دیدگاه فردی دیگر عالی و ایدآل به نظر برسد.
5. تاثیر گذاشتن بر افکار و اعمال دیگران
همه ما فرصت این را داریم که بر افکار و اعمال دیگران اثر بگذاریم. ما این قدرت را داریم که نحوه فکر کردن و عمل کردن دیگران را شکل دهیم.
از یک چیز ساده مثل لبخند زدن و سلام کردن بعنوان راهی برای تاثیر گذاشتن بر روحیه دیگران تا الگو شدن برای دیکران در شرایط سخت، راههای زیادی برای تحتتاثیر قرار دادن افکار و اعمال دیگران دارید.
یادتان باشد که یک نگرش منجر به یک احساس میشود که در مقابل به عمل میانجامد. شما باید نگرشها را شکل دهید تا بتوانید اعمال آنها را پیشبینی کنید.
6. رو کردن مشکلات و تعارضات و حل کردن آنها
ممکن است کارمندانتان خصومتی پنهان در دلشان از شما انباشته باشند و تازمانیکه نفهمید این مشکلات چه هستند، نخواهدید توانست به خوبی با آنها کنار بیایید.
خجالتآور و تحقیرآمیز است و نیاز به صبر و حوصله بسیار دارد تا به حالت دفاعی نروید و به دیگران فرصت دهید نگرانیها، ناامیدیها و عصبانیتهایشان را رودررو ابراز کنند اما با این روش میتوانید فرصت پیدا کنید همه چیز را درست کنید یا به آنها کمک کنید سوءتفاهماتشان برطرف شود.
7. همکاری با دیگران به جای تنها انجام دادن کارها
اینکه یاد بگیرید با همکاری دیگران کارهایتان را انجام بدهید، نقش بسیار مهمی در رشد و پیشرفت کارتان خواهد داشت.
سریعترین راه برای اینکه خودتان را زیر کوهی از جزئیات و حجم کار مدفون کنید این است که سعی کنید همه کارها را خودتان انجام دهید. تقسیم کردن حجم کاری با دیگران هوشمندانهترین اقدام است. دلیل آن این است: استفاده از مهارتها و تواناییهایتان و اجازه دادن به دیگران برای بالا بردن حجم کار شما. شما آنها را آموزش میدهید تا کارهایی که خودتان انجام میدهید را انجام دهند و خودتان کار دیگری انجام میدهید.
درسی که از این نکته میگیرید ساده است: اگر بخواهید همه کارها را خودتان انجام دهید، زیر حجم کار مدفون خواهید شد. پس به دیگران کاری که باید انجام دهید را آموزش دهید و خواهید دید که چقدر کارتان پیشرفت خواهد کرد.
8. تعویض دنده وقتی روابط دیگر کارایی ندارند
بعضی وقتها لازم است که دست بکشید و بروید. بعضی وقتها باید از شر بار ناسالم خودتان را خلاص کنید. و بعضی وقتها لازم است گامهایی بزرگ بردارید تا تعادل و شتاب حرکت خودتان را بازیابید.
بنام خدا
رمـز عاشـقی ...
تو آیا عاشقی کردی بفهمی عشق یعنی چه؟
تو آیا با شقایق بودهای گاهی؟
نشستی پای اشکِ شمعِ گریان تا سحر یک شب؟
تو آیا قاصدکهای رها را دیدهای هرگز،
که از شرم نبود شادپیغامی،
میان کوچهها سرگشته میچرخند؟
نپرسیدی چرا وقتی که یاسی، عطر خود تقدیم باغی میکند
چیزی نمیخواهد
و چشمان تو آیا سورهای از این کتاب هستی زیبا،
تلاوت کرده با تدبیر؟
تو از خورشید پرسیدی، چرا
بیمنت و با مهر میتابد؟
تو رمز عاشقی، از بال پروانه، میان شعلههای شمع، پرسیدی؟
تو آیا در شبی، با کرم شبتابی سخن گفتی
از او پرسیدهای راز هدایت، در شبی تاریک؟
تو آیا، یاکریمی دیدهای در آشیان، بیعشق بنشیند؟
تو ماه آسمان را دیدهای، رخ از نگاه عاشقان نیمهشبها بربتاباند؟
تو آیا دیدهای برگی برنجد از حضور خار بنشسته کنار قامت یک گل؟
و گلبرگ گلی، عطر خودش، پنهان کند، از ساحت باغی؟
تو آیا خواندهای با بلبلان، آواز آزادی؟
تو آیا هیچ میدانی،
اگر عاشق نباشی، مردهای در خویش؟
نمیدانی که گاهی، شانهای، دستی، کلامی را نمییابی ولیکن سینهات لبریز از عشق است…
تو پرسیدی شبی، احوال ماه و خوشه زیبای پروین را؟
جواب چشمک یک از هزاران اخترِ آسمان را، دادهای آیا ؟!
ببینم، با محبت، مهر، زیبایی،
تو آیا جمله میسازی؟
نفهمیدی چرا دلبستِ فالِ فالگیری میشوی با ذوق!
که فردا میرسد پیغام شادی!
یک نفر با اسب میآید!
و گنجی هم تو را خوشبخت خواهد کرد!
تو فهمیدی چرا همسایهات دیگر نمیخندد؟
چرا گلدان پشت پنجره، خشکیده از بیآبیِ احساس؟
نفهمیدی چرا آیینه هم، اخمِ نشسته بر جبینِ مردمان را برنمیتابد؟
نپرسیدی خدا را، در کدامین پیچ، ره گم کردهای آیا؟
جوابم را نمیخواهی تو پاسخ داد، ای آیینه دیوار!!؟
ز خود پرسیدهام در تو!
که عاشق بودهام آیا!!؟
جوابش را تو هم، البته میدانی
سکوت مانده بر لب را
تو هم ای من!
به گوش بسته میخوانی
قسمتهایی از شعر بسیار زیبای "کیوان شاهبداغی"
به نقل از سایت لبخند زندگی
بنام خدا
زمان پایان دادن به روابط عاشقانه
همه توانایی تان را گذاشتهاید. حتی مشاوره را هم امتحان کردهاید. فکر میکنید شاید باید رابطه را برهم بزنید و بااینکه هنوز مشکلاتتان درست نشده اما مطمئن نیستید که ترک رابطه بهترین کاری است که باید انجام دهید. اینجا به شما میگوییم که چه زمان وقت برهم زدن یک رابطه است تا بفهمید که ترک رابطهای که در آن هستید تصمیم درستی است یا خیر.
دکتر دنیس نیدر (Dennis Neder) نویسنده کتاب “Being a Man in a Woman’s World” میگوید، تازمانیکه بچهای درمیان نباشد، وقتی دیگر هیچ سود متقابلی وجود نداشته باشد زمان برهم زدن رابطه است. او میگوید، "اگر آنچه که میخواهید یا نیاز دارید را از بودن با کسی به دست نمیآورید، زمانش رسیده که رابطه را ترک کنید."
بااینکه خیلیها این طرز فکر را خودخواهانه میپندارند اما دکتر نیدر اعتقاد دارد که وقتی نیازهای یکی از طرفین برآورده نمیشود، آن رابطه برای هر دو آنها خوب نیست. بهتر است که رابطهای پیدا کنید که به دردتان بخورد و نیازهایتان را برآورده کند تا اینکه خود را در رابطهای گرفتار کنید که مایه نارضایتیتان است.
دکتر نیدر میگوید، "همه ما آدمهایی را میشناسیم که در روابطی ناسالم گرفتار هستند، اما هیچکدام از طرفین نمیتوانند یا نمیخواهند که آن رابطه را ترک کنند. این افراد همه انرژی خود را برای ادامه دادن یک رابطه بی حاصل تلف میکنند. زندگی کوتاهتر از این است که وقتتان را اینطور تلف کنید." به نظر دکتر نیدر، روابط آدمها باید موجب تقویت زندگی آنها شود. مشکل اینجاست که خیلیها برای تقویت زندگی دیگران، دست از زندگی خود میکشند. باید تصمیم بگیرید که به کجا میروید و بعد کسانی را پیدا کنید که با شما همراه باشند. دکتر نیدر توصیه میکند، "قبل از شروع هر رابطهای، بیشتر درمورد اینکه دنبال چه هستید فکر کنید." با این روش احتمال اینکه روابطی سالم داشته باشید بیشتر خواهد بود.
ترک رابطه کار سختی است
افراد زیادی که در روابط طولانیمدت هستند متوجه میشوند که دست از آرزوها و نقشههایشان در زندگی کشیدهاند تا بتوانند خود را با آرزوها و نقشههای طرفمقابلشان تطبیق دهند. دشواری برهم زدن رابطه معمولاً از این ناشی میشود که افراد فراموش میکنند در زندگی باید بینیاز از غیر باشند. این ترس از فقدان و عدمامنیت ایجاد میکند که باعث میشود افراد روابطی ناسالم و بیحاصل را ادامه دهند.
دکتر نیدر میگوید باید درک کنیم که ما در زندگی خود تنها هستیم—حتی وقتی با کسی هستیم. او میگوید، "این اصلاً چیز بدی نیست. درواقع، این آزادی ارزش بسیار بالایی دارد."
آبا باید رابطهتان را برهم بزنید؟
همه افراد در روابط خود پستیبلندیهای زیادی را تجربه میکنند. این کاملاً طبیعی است و اکثر زوجها میتوانند به اتفاق هم از پس مشکلات رابطه برآیند. بااینکه کارشناسان اعتقاد دارند هیچ فرمولی برای زمان تصمیم به برهم زدن رابطه وجود ندارد اما همیشه نشانهها و علائمی وجود دارد که میتواند کمکتان کند. اگر بیشتر از چند مورد این علائم در طول یک مدت برایتان اتفاق افتاد، احتمالاً زمانش رسیده که رابطه را ترک کنید.
از کجا بدانید کی وقت ترک رابطه است؟
در زیر به راههایی برای اینکه بفهمید چه زمان باید رابطهتان را برهم بزنید اشاره میکنیم:
• چند وقتی است که دیگر آنچه میخواهید یا نیاز دارید را از رابطه نمیگیرید. با آن مواجه شوید. اگر شاد نیستید این احتمال وجود دارد که طرفمقابلتان نیز همین احساس را داشته باشد.
• دیگر نمیتوانید با طرفمقابلتان حرف بزنید و ارتباط برقرار کنید. آدمها روشهای ارتباطی مختلفی دارند اما لازم نیست همه عمرتان را برای موفق شدن به برقراری این ارتباط در رابطهای حرام کنید.
• دیگر نمیتوانید دونفری با هم وقت بگذرانید. بااینکه ممکن است زندگی جنسیتان هنوز خوب باشد اما با هم حرف نمیزنید. ترجیح میدهید برای اینکه تنها نباشید همیشه به صورت گروهی وقت بگذرانید.
• از طرفمقابلتان مدام انتقاد میکنید. اگر همیشه نگران یک قسمت از شخصیت یا ظاهر طرفمقابلتان هستید، به او نگاه نکنید، به خودتان نگاه کنید. کسانیکه عاشقند از اشکالات کوچک میگذرند و به تصویر بزرگتر نگاه میکنند.
• طرفمقابلتان را با دیگران مقایسه میکنید. وقتی کسی را دوست دارید، نباید او را با فردی دیگر مقایسه کنید. اگر متوجه شدید که مدام اینکار را میکنید، باید رابطهتان را دوباره ارزیابی کنید.
• سعی در تغییر دادن طرفمقابلتان دارید. خیلی وقتها عاشق کسانی میشویم که به درد ما نمیخورند. اگر مدام سعی دارید که طرفتان را تغییر دهید، احتمالاً وقتش رسیده که رابطه را ترک کنید.
• دیگر نمیخندید. شوخ طبعی چیزی است که همه روابط نیازمند آن هستند. اگر جوکها طرفمقابلتان دیگر برایتان خندهدار نیست یا نمیتوانید با هم شوخی کنید، نشانه این است که رابطهتان دیگر روح و انرژی ندارد.
• همه دادنها (یا گرفتنها) با شماست. رابطه باید با سود متقابل باشد. اگر همه سودها در رابطه متوجه یکی از طرفین باشد، آن رابطه سالم نیست.
• وقتی با طرفمقابلتان هستید، دوستانتان دیگر نمیخواهند کنارتان باشند. ممکن است که دوستانتان طرف شما را دوست داشته باشند اما تاثیری که روی شما دارد را دوست ندارند. وقتی رابطهای درست نباشد، دوستانمان واقعیت را به ما میگویند و معمولاً آنها اولین کسانی هستند که میفهمند این رابطه دیگر به درد ما نمیخورد.
• دیگر حس خوبی نسبت به خودتان ندارید. اولین باری که عاشق او شدید را به خاطر بیاورید. اگر میبینید دیگر آن حس را ندارید، باید رابطهتان را بازنگری کنید.
مهم نیست که برهم زدن رابطه چقدر درست باشد، فقدان هر رابطه مهمی برای ما واقعاً دردناک است. باید با این ناراحتی و اندوه کنار بیایید. نمیتوانید از آن فرار کنید یا خودتان را از آن درد پنهان کنید، باید با آن روبهرو شوید تا آزاد و رها باشید.
بنام خدا
واقعیات شگفتانگیز در مورد قرآن
دکتر طریق السوادان آیاتی را در قرآن مجید پیدا کرده است که قید میکند موضوعی برابر با موضوعی دیگر است، مثلاً مرد برابر است با زن.
گرچه این مسئله از نظر صرفونحو دستوری بیاشکال است اما واقعیت اعجابآور این است که تعداد دفعاتی که کلمه مرد در قرآن دیده میشود 24 مرتبه و تعداد دفعاتی که کلمه زن در قرآن دیده میشود هم 24 مرتبه است، درنتیجه، نه تنها این عبارت از نظر دستوری صحیح است، بلکه از نظر ریاضیات نیز کاملاً بیاشکال است، یعنی 24=24.
با مطالعه بیشتر آیات مختلف، او کشف نمودهاست که این مسئله درمورد همه چیزهایی که در قرآن ذکر شده این با آن برابر است، صدق میکند. به کلماتی که دفعات بهکار بستن آن در قرآن ذکر شده، نگاه کنید:
دنیا 115 / آخرت 115
ملائک 88 / شیطان 88
زندگی 145 / مرگ 145
سود 50 / زیان 50
ملت (مردم) 50 / پیامبران 50
ابلیس 11 / پناه جستن از شر ابلیس 11
مصیبت 75 / شکر 75
صدقه ٧٣ / رضایت ٧٣
فریب خوردگان (گمراه شدگان) 17 / مردگان (مردم مرده) ١٧
مسلمین ۴١ / جهاد ۴١
طلا 8 / زندگی راحت ٨
جادو ۶٠ / فتنه ۶٠
زکات ٣٢ / برکت ٣٢
ذهن ۴٩ / نور ۴٩
زبان ٢۵ / موعظه (گفتار، اندرز) ٢۵
آرزو ٨ / ترس ٨
آشکارا سخن گفتن (سخنرانی) ١٨ / تبلیغ کردن ١٨
سختی ١١۴ / صبر١١۴
محمد (صلوات الله علیه) ۴ / شریعت (آموزه های حضرت محمد (ص) ۴
مرد ٢۴ / زن ٢۴
همچنین جالب است که نگاهی به دفعات تکرار کلمات زیر در قرآن داشته باشیم:
نماز 5، ماه ١٢، روز ٣۶۵
دریا ٣٢، زمین (خشکی) ١٣
دریا + خشکی = 45=13+32
دریا = %1111111/71= 100 × 45/3
خشکی = % 88888889/28 = 100 × 45/13
دریا + خشکی = % 00/100
دانش بشری اخیراً اثبات نموده که آب 111/71% و خشکی 889/28 % از کره زمین را فراگرفته است.
بنام خدا
حقیقتی کوچک از نگرش درست
حقیقتی کوچک برای آنانی که می خواهند زندگی خود را صد در صد بسازند
اگر
A B C D E F G H I J K L M N O P Q R S T U V W X Y Z
برابر باشد با
1 2 3 4 5 6 7 8 9 10 11 12 13 14 15 16 17 18 19 20 21 22 23 24 25 26
آیا برای خوشبختی و موفقیت تنها تلاش سخت كافیست؟
تلاش سخت (Hard work)
H+A+R+D+W+O+R+K
8+1+18+4+23+15+18+11= 98 %
آیا دانش صد در صد ما را به موفقیت می رساند؟
دانش (Knowledge)
K+N+O+W+L+E+D+G+E
11+14+15+23+12+5+4+7+5= 96 %
عشق چگونه ؟
عشق (Love)
L+O+V+E
12+15+22+5= 54 %
خیلی از ما فکر می کردیم که اینها مهمترین باشند، مگه نه ؟!
پس چه چیز 100 % را می سازد ؟؟؟
پول ؟
پول (Money)
M+O+N+E+Y
13+15+14+5+25= 72 %
نه
اینها كافی نیستند، پس برای رسیدن به اوج چه باید كرد؟!
.
.
.
نگرش (Attitude)
A+T+T+I+T+U+D+E
1+20+20+9+20+21+4+5= 100 %
آری !
اگر نگرشمان را به زندگی، گروه و کارمان عوض کنیم
زندگی 100% خواهد شد
نگرش، همه چیز را عوض می کند
نگاهت را تغییر بده و چشمهایت را دوباره بشوی
همه چیز عوض می شود.
بالابلندی، توپ چرخی، تیله بازی، خاله بزغاله، خروس جنگی، زو، شاه و وزیر، شمع گل پروانه، عمو زنجیر باف، قایم باشک، قلعه، کلاغ پر، گل یا پوچ، لی لی، هفتسنگ، وسطی و دهها بازی دیگر که هر یک نامی آشن...
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد : | ||
|
بنام خدا
دلدار گلچین : هفته ای 3 مرتبه دیالیز میشوم

پاسخ تلفنش را میدهد و بعد از دقایقی تلفن منزل را میدهد تا راحت تر صحبت کنیم. آن قدر بیمار و دل شکسته بود که هر لحظه ممکن بود بغضش بشکند. «نادیا دلدار گلچین» بازیگر سینما و تلویزیون کشورمان حدود 11 سال پیش کلیه هایش را از دست داده است و در حال حاضر هفته ای 3 مرتبه دیالیز میکند.
او میگوید: حتی منزلش را فروخته است تا بتواند از عهده مخارج سنگین درمان برآید. «گلچین» با بغضی در گلو خفته از مسئولان به دلیل حمایت نکردن و بی مهری شان گلایه میکند.
خانم «دلدار گلچین» خدا بد ندهد؛ چه زمانی متوجه بیماری تان شدید؟
** بیماری ام به دلیل وقوع تصادف و حادثه نبود، بلکه من در بدنم کلیه ندارم! حدود 11 سال پیش، زمانی که همسرم فوت کرد متوجه بیماری ام شدم و بعد از مراجعه به پزشک دریافتم که کلیه هایم از کار افتاده است و از همان سال با این بیماری دست و پنجه نرم میکنم. هفته ای 3 مرتبه دیالیز میشوم و پوکی استخوان گرفته ام، مهره های کمرم نیز جا به جا شده است و 2 مرتبه زیر تیغ جراحی رفته ام.
با توجه به وضعیت جسمیتان در این سال ها بازی هم کردید؟
** بله، بیکار ننشسته ام؛ باید گذران زندگی کنم چون زندگی خرج دارد.
آیا دستمزدی که در این سال ها دریافت کرده اید در اندازه ای بوده که گذران زندگی کنید؟
** خیر، متأسفانه دستمزدها کافی نبود، ولی خدا را شکر میکنم که دستم جلوی کسی دراز نشد.
مردم محبت دارند اما مسئولان ...
پس با این وجود، چگونه زندگی میکنید و خرج معالجه و دیالیزتان را چگونه فراهم میکنید؟
** چون خرج عمل جراحی و هزینه دیالیز بالا بود، خانه ام را فروختم. خوشبختانه هنگامیکه برای دیالیز به بیمارستان میروم، کارکنان آن جا رسیدگی خوبی میکنند. مردم هم به من محبت دارند، اما مسئولان بالا دست هیچ کدام به دادم نمیرسند!
بیمه هنرمندان هستید؟
** خیر، خودم را بیمه خویش فرمای تأمین اجتماعی کرده ام. خانه سینما هم من را بیمه تکمیلی کرده است.
میگویند هشت مان گرو نه مان است!
مسئولان چه حمایتی از شما میکنند؟
** هیچ حمایتی نمیکنند! ده ها بار به مسئولان نامه نوشته ام و حضوری نیز با برخی از آن ها از جمله با مسئول انجمن بازیگران درباره بیماری ام صحبت کرده ام اما پاسخ شان این بود که ما هشت مان گرو نه مان است حتی حقوق کارمندان خود را نمیتوانیم بدهیم و به شما هم نمیتوانیم کمکی بکنیم.
در گذشته انجمن بازیگران، از هنرمندان بیمار عیادت و حمایت میکردند؛ فکر میکنید تعطیلی خانه سینما تأثیری در عیادت نکردن از شما داشته است؟
** به احتمال زیاد تأثیر گذاشته است. وقتی مسئولان درگیر تعطیلی خانه سینما و مشکلات آن هستند، دیگر به یاد عیادت و دلجویی از من نمیافتند. البته برخی از مسئولان به دیدار من آمده اند اما به چه درد من میخورد. فقط یک دسته گل گرفتند و هیچ کمک مالی نکردند. اکنون من 15 میلیون تومان سنوات طلبکار هستم. مسئولان قول دادند که چون بیمار هستم من را در اولویت قرار دهند و زودتر پرداخت کنند اما تاکنون خبری نشده است. از مسئولان تقاضایی ندارم و تنها میخواهم به دادم برسند، چون سرپرست ندارم.
چرا تنها زندگی میکنید؟
** فرزندانم ازدواج کرده اند و سر زندگی خودشان هستند و چون دختر هستند نمیتوان از آن ها زیاد توقع داشت. اکنون در منزلی اجاره ای زندگی میکنم.
بیماری سبب فراموشی ام شد
آخرین اثر هنری که بازی کردید چه بود؟
** در مجموعه «توطئه فامیلی» به کارگردانی «رامبد جوان» نقش بسیار کوتاهی داشتم و سال هاست که در سینما کار نکرده ام. البته بیماری ام سبب فراموشی ام شد، چرا که هر زمان برای بازی با من تماس گرفتند یا در بیمارستان یا در منزل بستری بودم و وقتی از فضای سینما دور شوی، به فراموشی سپرده میشوی!
با چه فیلمی وارد سینما شدید؟
** نخستین فیلم سینمایی که بازی کردم «ابلیس» بود که با زنده یاد «خسرو شکیبایی» هم بازی بودم و بعد از آن در فیلم ها و مجموعه های زیادی بازی کردم.
بهترین نقشی که بازی کردید و خودتان دوست دارید، چیست؟
** من با نقش هایم زندگی میکنم – (بغضش میترکد) – همه نقش هایم را دوست داشتم ولی معتقدم بازی ام در مجموعه «پس از باران» جای کار داشت که در آن لهجه داشتم. این مجموعه اثری بود که به دل همه نشست و با مردم ارتباط بیشتری برقرار کرد.
میآیند و میروند و پشت سرشان را هم نگاه نمیکنند!
برای تان آرزوی سلامتی میکنم. در پایان هر سخنی با مسئولان دارید بفرمایید.
** چه بگویم! بارها درباره بیماری ام با مسئولان صحبت کرده ام ولی به نتیجه ای نرسیده ام. مسئولان میدانند که بیمارم ولی توجهی نمیکنند. «احمد میرعلایی» با جمعی از هنرمندان به دیدارم آمد و گفت که برای درمانم پیگیری میکند اما متأسفانه هر کسی به دیدارم میآید، میرود و دیگر پشت سرش را هم نگاه نمیکند. در مقطعی که «حسین مسافر آستانه» مسئولیت انجمن نمایش را بر عهده داشت به دیدن من آمد و گفت پیگیر سنواتم میشود اما 3 روز بعد از این دیدار استعفا داد و رفت! از این که به یادم بودید سپاسگزارم.
بنام خدا
مهمترین عوامل روانشناسی محیط کار
شاد بودن نه تنها مراحل زندگی هر فرد را تحت تاثیرات مثبت قرار می دهد بلکه در محیط کار نیز همین شاد بودن در جهت هر چه بهتر انجام شدن کار نقش بسزایی دارد. بطوریکه انرژی مثبتی که از یک فرد شاد انتقال می یابد اثرات معجزه آسایی دارد که نگو و نپرس :
• افراد شاد، بهتر از دیگران كار میكنند:
- افراد شاد، حامل پیامها و رفتارهای شادیبخش هستند و در محیط كار، روابط خوبی با همكاران دارند در نتیجه:
- در كار گروهی، همكاری بهتری خواهند داشت.
- اگر مدیر باشند، روابط خوبی با كاركنان دارند.
- اگر در مشاغل اداری و خدماتی باشند، مشتریان راضیتر خواهند بود.
- اگر در بخش فروش باشند، میزان فروش بیشتری خواهند داشت.
• افراد شاد، خلاقترند:
اگر افراد در یک روز كاری، دارای خلقوخوی شادی باشند، به احتمال زیاد نسبت به روزهای دیگر، خلاقتر هستند. از نظر فرآیند شناختی، افراد شاد به لحاظ روانی، منعطف و گشوده ذهن بوده و تفكر خلاق دارند.
• افراد شاد، بهجای آنكه مرتب شكایت كنند مشكلات را حل میكنند:
وقتی شغل خود را دوست نداشته باشید، هر كپهی خاك بهنظر یك كوه میآید. دشوار است بتوانید هر مشكلی را بدون زحمت و تلاش و فقط با نقزدن حلكنید. شادبودن موجب میشود که به مشكلات، از جنبههای مختلف بنگرید.
• افراد شاد، انرژی بیشتری دارند:
افراد شاد، از انرژی بیشتری برخوردارند بنابراین بهتر میتوانند از عهدهی كارها برآیند.
• افراد شاد، خوشبینترند:
افراد شاد، مثبتاندیشتر و دارای چشمانداز مثبتی هستند. دكتر "مارتین سیلگمن" خوشبینی را روشی برای موفقیت و بهرهوری بیشتر میداند.
• افراد شاد، باانگیزهترند:
انگیزهی كم بهمعنی بهرهوری پایین است. یكی از روشهای مطمئن افزایش انگیزش در افراد، تقویت روحیهی شادابی در آنان است.
• افراد شاد، كمتر بیمار میشوند:
اگر شغلتان را دوست نداشته باشید، احتمال اینكه به بیماریهایی مانند دیابت، فشارخون، سردرد، زخم معده، دیسك كمر و... مبتلا شوید، زیاد است. افراد غمگین، بیشتر مستعد استرسها و افسردگیهای شغلی هستند. نتایج مطالعهای كه در زمینهی تأثیر فشارهای شغلی بر سلامت در میان بیش از دوهزارنفر از پرستاران در "آمریكا" صورتگرفت، نشانمیدهد پرستارانی كه شغل خود را دوست ندارند، بیش از دیگران در معرض ابتلا به سایر بیماریها هستند و سلامت جسمی و درمانی آنان، بیشتر از كمتحركی و سیگاركشیدن، در معرض خطر میباشد.
• افراد شاد، آموزشپذیرترند:
وقتی شاد و در كمال آرامش هستید، ذهنتان برای یادگیری مطالب تازه، آمادهتر است؛ درنتیجه بهرهوری افزایش مییابد.
• افراد شاد، كمتر نگران خطاكردن هستند؛ در نتیجه كمتر مرتكب خطا میشوند:
وقتی در محیط كار، شاد هستید، خطاهای تصادفی، كمتر شما را دچار هراس میكند؛ به خودتان مسلط میشوید و از این خطا پند میآموزید و به كارتان ادامه میدهید، به دیگران نمیگویید: "دست و پایم را گمكردهام، كار را شما ادامه دهید"؛ بلكه استوار و محكم مسؤولیت خطا را پذیرفته، عذرخواهی كرده و آن را جبران میكنید. این نگرش همراه با آرامش، بدین معنیست كه احتمال بروز خطا را كم كردهاید.
• افراد شاد، بهتر تصمیم میگیرند:
روشهای كاری افراد غمگین، حادثهساز است چون تمركز حواس كافی ندارند، در چارچوب اهداف سازمان فعالیت نمیكنند و اینكه آنی تصمیمبگیرند، زیاد است؛ برعكس افراد شاد، تصمیمات بهتر و منطقیتری میگیرند و در كارشان همیشه اولویتبندی وجود دارد.
بنام خدا
هورمونهايی كه شما را عاشق و فارغ می كند !
همه مرد و زنهایی كه با هم ازدواج میكنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد. دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یك زندگی سعادتمند دخیل هستند.
سالهاست كه علم در حال كاوش منشأ عصبی- زیستی احساسات ماست. داستان پریان پر است از عشق در اولین نگاه، ازدواج، بچهدار شدن، خوشبخت زندگی كردن و مرگ. باوجود مشغلههای دنیای امروز، داشتن چنین زندگیای، آرزوی هر زوجی است...
به نوشته خبرآنلاین، همه مرد و زنهایی كه با هم ازدواج میكنند، دوست دارند زندگیشان دوام داشته باشد. دانش امروز نشان میدهد احتمالا نوع عمل هورمونهای ما در داشتن یک زندگی سعادتمند دخیل هستند.
در نخستین برخورد، بدن شما و فرد مقابلتان اطلاعات متفاوتی را رد و بدل میكنند. تبادل اطلاعات با فرومونها، نوعی تركیبات حیاتی كه از غدد لنفاوی زیر بغل و اطراف اندامهای جنسی ترشح میشوند، انجام میگیرد. فرومونهای آزاد شده از بدن فرد این اطلاعات را به طرف مقابل در غدهای واقع در زیربینی انتقال میدهند. به دلیل همین تركیبهای حیاتی است كه هر فردی بوی مخصوص به خود را دارد و طرف مقابل قادر به تشخیص این بو است. زنان بهتر از مردان میتوانند از روی بوی بدن افراد به اطلاعات آنها دست پیدا كنند و مثلا میزان جاذبه جنسی یا خیانتكار بودن یا نبودن مردان را تشخیص دهند.
پس از طی مرحله نخست، در صورتی كه نگاه، خنده یا ژستی از فرد مقابل باعث جذب زن یا مرد شود، شخص احساس میكند عاشق طرف مقابل است. دلیل آن هم افزایش آدرنالین در بدن است كه فعالیت مغزی را افزایش میدهد و باعث میشود فرد احساس خوبی داشته باشد.
وقتی فردی حس میكند عاشق طرف مقابل شده، حالت سرخوشی به او دست میدهد و این حالت نتیجه فعالیت فنیل اتیل آمین یا نوعی آمفتامین مغزی طبیعی است كه در شكلات هم وجود دارد و انرژی و اشتیاق فرد را افزایش میدهد. البته اثر فنیل اتیل آمین دوام چندانی ندارد و برای اینكه این حالت در فرد بماند به فعالیتهایی نیاز است تا دوباره سبب ترشح آن شوند.
طبیعت برای آنكه شما را همچنان مجذوب همسرتان نگه دارد، ماده دیگری در گنجه دارد. دوپامین، حامل عصبی، مسبب حس خوشبختی و آرامش است. اكسی توسین هم هورمونی است كه «بانوی عشق» لقب گرفته است. صدای فرد مورد علاقه، خاطرات شیرین، حتی یك نگاه مهربان باعث ترشح این هورمون در بدن میشود. اكسی توسین بهمقدار بسیار زیادی در اولین رابطه عاشقانه در بدن ترشح میشود و البته این هورمون عامل انقباضهای دوره زایمان است.
وقتی دو نفر به هم وابسته میشوند و اعتماد كامل بینشان شكل میگیرد، ترشح این هورمون در بدن آغاز میشود و در حقیقت میتوان گفت این هورمون جزو معدود هورمونهایی است كه ترشح آنها نه تنها دلایل فیزیولوژیک، بلكه احساسی دارد. اكسی توسین باعث وابسته شدن و عشق دو فرد به هم میشود و افراد را به داشتن رابطه زناشویی مكرر، یك زندگی بادوام، داشتن فرزندان و...ترغیب میكند. شاید این سوال در ذهنتان پیش بیاید كه با وجود ترشح این هورمون، چطور همسران عشق را فراموش میكنند و جدا میشوند؟
در پاسخ باید گفت برای ترشح مداوم این هورمون لازم است كه زوجین دینامیك و فعال باقی بمانند. به مرور زمان میزان دوپامین ترشحی بدن كاهش مییابد و از میزان اشتیاق كاسته میشود.
برای افزایش آن لازم است زن و مرد خلاق باشند و مدام در مورد خاطرات یا آرزوهایشان صحبت كنند. هر جرقهای میتواند سبب ترشح اكسی توسین شود. اگر جرقهای نباشد، طبیعی است كه به مرور آتش خاموش میشود.
برای تداوم زندگی، ایجاد خلاقیت و تازگی بر عهده جنس مونث است در غیر این صورت عشق به راحتی از بین میرود و كاری از دست هورمونها برنمیآید.
بنام خدا
فواید روغن نارگیل برای پوست و سلامتی
بحث بر سر فواید روغن نارگیل بسیار بالاست و متخصصین بسیاری فواید بسیار زیاد آن را بر سلامت بدن تایید میکنند.
از فواید روغن نارگیل وقتی در آشپزی مورد استفاده قرار بگیرد یا روی پوست مالیده شود میتوان بهره گرفت. روغن نارگیل برای پوست یک لوسیون طبیعی است که از ساخت رادیکالهای آزاد مخرب جلوگیری میکند.
به جلوگیری از ایجاد لک یا سایر آسیبهایی که با بالا رفتن سن یا قرار گرفتن در معرض آفتاب ایجاد میشود نیز کمک میکند. به محکمتر کردن بافت پیوندی کمک کرده که درمقابل بر جلوگیری از ایجاد چین و چروک روی پوست نیز تاثیر دارد. این روغن آسیب ناشی از نورخورشید را کاهش میدهد زیرا سریعاً جذب پوست و بافتهای سلولی زیر آن میشود. استفاده از روغن نارگیل به طور مرتب باعث نرمتر شدن پوست و ایجاد براقیتی سالم روی آن میشود. همچنین خواصی که به جوانسازی پوست و برگرداندن ظاهر جوانی به آن کمک میکند را التیام بخشیده و ترمیم میکند.
فواید روغن نارگیل برای قلب
جدا از فوایدی که روغن نارگیل برای پوست دارد، وقتی در آشپزی مورد استفاده قرار گیرد، برای قلب نیز بسیار فایدهبخش خوانده میشود. تحقیقات جدید روی تاثیرات روغن نارگیل نشان میدهد که این روغن جایگزین بهترین برای روغنهای هیدروژنه است. آزمایشات نشان میدهد که روغن گرفته شده از نارگیل مقدار بسیار کمی اسید چرب ترانس در خود دارد که یکی از دلایل اصلی بالا رفتن کلسترول در رگها است. برخی متخصصین تغذیه بر این عقیده هستند که روغن نارگیل حتی از روغن زیتون که مقدار بالایی اسید چرب ترانس دارد نیز بهتر است. اما برای گرفتن بهترین بهره از روغن نارگیل، نباید این روغن را تا دمای بسیار بالا گرم کرد زیرا میتواند موجب ساخته شدن اسید چرب بیشتر در آن شود.
ساختار شیمیایی خاص
فواید روغن نارگیل از ساختار شیمیایی خاص مولکولهای آن—طول زنجیرههای اسیدهای چرب آن-- ناشی میشود این روغن از اسید چرب زنجیره متوسط تشکیل شده است که تریگلیسیریدهای زنجیره متوسط هم نامیده میشوند. شکسته شدن این نوع اسیدهای چرب آسانتر است و باعث کاهش فشار وارد بر لوزالمعده،کبد و کل سیستم گوارش میشود. این زنجیرهها بهتر هستند زیرا مستقیماً به انرژی تبدیل میشوند تا اینکه به صورت چربی ذخیره شوند. یک نکته خوب دیگر درمورد این روغن سالم این است که بدن انسان برای هضم این زنجیرهها به انسولین نیاز ندارد و این باعث میشود که روغن نارگیل باکیفیتترین روغن طبیعی برای آندسته از افرادی باشد که نگران سطح قندخون خود هستند. این روغن سالم بهترین دوست افراد رژیمی است زیرا متابولیسم بدن را نیز تقویت میکند.
فواید روغن نارگیل بر سلامتی
روغن نارگیل موادمغذی بسیاری در خود دارد مثل اسید لوریک که یک ماده متداول است که در شیر مادر یافت میشود. وقتی این اسید جذب میشود به مادهای به نام مونولاورین تبدیل میشود که به قویتر کردن دستگاه ایمنی بدن کمک میکند. میتوانید با استفاده از روغن زیتون در پخت غذا و یا مالیدن آن روی پوست از فواید بیشمار آن بهره ببرید.
لقمان حکیم، غلام سیاهی بود که در سرزمین سودان چشم به جهان گشود. گرچه او چهره ای سیاه و نازیبا داشت، ولی از دلی روشن، فکری باز و ایمانی استوار برخوردار بود. او که در آغاز جوانی برده ای مملوک بود، به دلیل نبوغ عجیب و حکمت وسیعش آزاد شد و هر روز مقامش اوج گرفت تا شهره ی آفاق شد...
بنام خدا
در دروان نامزدی اگر دختر و پسر بخواهند به شخصیت واقعی یکدیگر پی ببرند، باید با هم روراست باشند؛ اما متاسفانه برخی افراد در این دوره صداقت نداشته و با اعمال فریبکارانه فرد مقابل خود را فریب میدهند. در اینباره «حسن میرزا حسینی» دکترای روانشناسی و استادیار دانشگاه، میگوید:
دوران نامزدی، دورهای کاملاً حساس است که در آن دختر و پسر باید به شناخت از همدیگر، بپردازند. در این دوران جوانان با فرصت دادن به همدیگر میتوانند بیشتر طرف مقابل را بشناسند. بنابراین اگر آنها هر چقدر باهم روراست تر باشند، به نفع همدیگر کار کرده اند. در این برهه از زمان، دختر و پسر باید آنچه که هستند، رفتار کنند.
البته باید بدانید که با یک و یا دوجلسه نمیتوان راهکارهایی را در نظر گرفت که دختر و پسر را همدیگر را بشناسند؛ زیرا آنها روانشناس ماهر و خبرهای نیستند که رفتار فریبکارانه و یا فیلم بازی کردن طرفین را حدس بزنند. اما با بررسی، تحقیق و تفحص میتوان به شخصیت ذاتی فرد تا حدودی پی برد.
هر چقدر دوران نامزدی طولانی باشد و به دختر و پسر فرصت بیشتر داده شود که در موقعیتهای اجتماعی قرارگیرند، به شخصیت اصلی و واقعی همدیگر بیشتر، دست پیدا خواهند کرد و حتی می توان رفتار آنها را متناسب با موقعیت سنجید.
بعضی از رفتارها در زندگی زناشویی ضعف آن زن و شوهر محسوب میشود که در دوران نامزدی میتوان تا حدودی به آن پی برد، مانند:
1.پنهانکاری
یکی از نشانههای پنهانکاری دختر و یا پسر از همدیگر این است زمانیکه دختر و یا پسر، برخی از مسائل را بازگو نمیکنند و یا از جواب دادن به نامزد خود طفره میروند، در نتیجه می توان خیلی راحت به این مسئله پی برد.
2.تناقضگویی
شاید به این مثال توجه کرده اید که «دروغگو، کم حافظه میشود» یکی دیگر از روشهای شناخت افراد این است که وقتی سوالی از او میپرسید، او به دروغ جواب شما را میدهد و اگر در زمان دیگری دوباره همان سوال را پرسید جوابی میدهد که اصلا با قبل مطابقت ندارد.
3.وانمودکردن یا نقش بازیکردن
از طریق تستهای روانشناختی تا حدی میتوان به این خصوصیات پی برد و محک زد که چقدر طرف مقابل میتواند خودش را خوب جلوه دهد و یا نقش بازی کند. البته ناگفته نماند، ممکن است بعضی دختر،پسرها واقعا خودشان را بدتر از آنچه که هستند، نشان دهند.
4.وسواس داشتن
گاهی وقتها فرد به آرایش و لباس پوشیدن طرف مقابل حساسیت نشان میدهد و به طرف مقابل تذکر میدهند، این رفتار نشان میدهد که طرف مقابل بسیار حساس بوده و ریزبین و نکته بین است.
5.پرتوقع بودن
توقع برخی افراد بیش از توان فرد مقابل است و خیلی راحت می توان این رفتار را شناخت.
6.عدم سازگاری
بارها اتفاق میافتد که دختر و پسر به علت عدم سازگاری از هم جدا میشوند و هیچ تفاهمی ندارد و هرکدام ساز مخالف طرف مقابل را میزند که این رفتار در دوران نامزدی قابل تشخیص است.
7.زود رنج بودن
یکی از ضعفهای زن وشوهر در دوران زناشویی زودرنج بودن آنهاست و خیلی راحت این رفتار را میتوان در دوران نامزدی تشخیص داد.
8.بیملاحظه بودن
یک رفتاری که باعث جدایی در بین زن و شوهر است، این است همسر آنها بیملاحظه است. زمانیکه دختر و یا پسر در دوران نامزدی ملاحظه طرف مقابل و یا خانواده و اطرافیان را نکنند؛ قطعاً آنها بیملاحظه بوده و فقط به فکر نیازهای خود هستند.
9.عمل نکردن به وعده و مقررات
زمانیکه در دوران نامزدی، بین دختر و پسر قرار ملاقات گذاشته میشود و فرد مقابل طبق همان وقت به محل قرار نمیرسد، میتوان متوجه شد که در آینده هم، به قول و وعده خود عمل نخواهد کرد.
10.عجول بودن
در بعضی اوقات شخص مقابل با کوچکترین اشتباه از طرف دختر و یا پسر عصبانی شده و واکنش های غیر منطقی از خود نشان میدهند.
یکی از بهترین روشهای آشنایی طرفین«مسافرت» است. اگر دختر و پسر در دوران نامزدی به مسافرت بروند، خیلی بهتر میتوانند به روحیات و شخصیت همدیگر آشنا شوند.
بنام خدا
درود...
تا به حال به معنی نام های عربی که ما ایرانی ها روی فرزندانمان میگذاریم اندیشیده اید؟
خوب است که پیش از انتخاب نام معنی آنرا بفهمید.
مطبق آمار ثبت احوال ایران، سالانه هزاران کودک غلامرضا- غلام عباس- غلامحسن -غلامعلی و غلامحسین نامیده میشوند. هرگز یک عرب را نمی بینید که او را غلام بنامند! اعراب معنی غلام را می دانند.غلام از ریشه غلم می آید که به معنای بهره وری جنسی است! و غلام به پسر بچه هایی می گفتند که اعراب از آنها استفاده جنسی می نموده اند!
به غلط به ما گفته بودند که غلام یعنی نوکر. در صورتیکه در زبان عربی نوکر را خادم می گویند. غلام و کنیز همترازند!! از کنیزان و غلام بچه ها بهره جنسی می برده اند.
نامهای دیگری چون کلبعلی، کلبحسین و غیره نیز رایج است.
کلب یعنی سگ و کلب علی یعنی سگ علی و سگ حسین و غیره
معنی برخی دیگر از نامهای عربی :
کلثوم: زن خیکی
خدیجه: سقط جنین شتر
بتول: زن دوشیزه که از مردان رغبت و حاجت خود بریده باشد
رقیه: بندگی کردن و غلامی نمودن
عذرا: زنی که همیشه باکره بماند
جعفر: جوی کوچک
ذبیح: چارپایی که گلویش را ببرند. گلو بریده
عثمان: بچه مار
صغری:حقیر
اصغر نیز از همین خانواده و از ریشه صغرا است، به معنای کوچکتر
حال مقایسه کنید با معنی اسمهای ایرانی :
منوچهر : کسی که چهره بهشتی دارد
دلارام : مایه آرامش دل
بهرام : پیروز
سهیلا: نورانی ترین ستاره
بهروز : خوشبخت
پروین :ستارگان درخشان
پوران : یادگار
روشن: نور
مهرداد: خورشید عدالت
مرجان : جان من - گلی دریایی
مینو : بهشت
سپهر: آفتاب یا جهان
پریسا : همچون پری
خلق را تقلیدشان بر باد داد ای دو صد لعنت بر این تقلید باد
انسان برای پیروزی آفریده شده است، او را میتوان نابود کرد ولی نمیتوان شکست داد. (ارنست همینگوی)
بنام خدا
بنام خدا
خارجی ها چه پرسشهایی درباره ایرانیان در ذهنشان است؟
ایرانی ها چرا می خواهند انقلاب کنند؟
ایرانی ها چرا عرب نیستند؟
.
.
.
.
.
.
.
.

همیشه با کسی دردُ دل کنید که دو چیز داشته باشد
یکی "درد" دیگری "دل"
بنام خدا
دوست دارید همیشه سالم و تندرست باشید؟ ما در این مقاله 15 خوراکی را که مصرف منظم آن سلامت و تناسب اندام تان را تضمین میکند، ذکر کرده ایم. حتی اگر بعضی از آنها را مصرف کنید، تأثیر فراوان شان بر سلامت تان را خواهید دید...
مواد غذایی سالمی که بو دارند
سیر
سیر به خاطر داشتن ترکیبات آلیسین، خاصیت آنتی بیوتیکی دارد؛ بوی خاص سیر هم به دلیل وجود همین ماده است. علاوه بر این، سیر اثر ضد انعقاد خون، جذب کننده و پایین آورندۀ فشار خون هم دارد. به خاطر وجود فلاونیدهای آنتی اکسیدانی موجود در سیر، این مادۀ غذایی ارزشمند نقش مهمی در پیشگیری از سرطان های گوارشی، بیماری های قلبی عروقی و کاهش میزان کلسترول خون دارد.
پیاز
پیاز نیز خواص آنتی بیوتیکی و البته ضد عفونی دارد. پیاز باکتری های عامل پوسیدگی دندان ها، ورم لثه، پارادونتیت (التهاب لثه) و برخی آنژین ها را میکشد. پیاز مانع ایجاد برخی واسطه های التهابی میشود، آنچه که این "سیرمانند" انجام میدهد این است که مانند یک نیروی کمکی در مقابل برخی بیماری ها مانند آسم و مشکلات ناشی از استعمال دخانیات عمل میکند.
گیاهان معطر دیگر
گیاهان معطر مانند رزماری، آویشن، پونه، ریحان و نعناع، سرشار از اسانس های خانوادۀ ترپن ها هستند (اسانسی که آنها را معطر میکند). ترپن ها میتوانند بر روی تومورها تأثیر بسیار زیادی داشته و تکثیر سلول های سرطانی را کاهش دهند یا باعث مرگ این سلول ها شوند.
زردچوبه و فلفل سیاه
زردچوبه که حاوی آنتی اکسیدان های قوی، ضد التهاب ها و ضد سرطان ها است، ادویۀ مناسبی برای قرار گرفتن در منوی غذای روزانۀ ماست. این ادویه در کنار فلفل سیاه، خاصیتش ده برابر میشود.
سویا
در سویا ایزوفلاون وجود دارد، ایزوفلاون آنتی اکسیدانی قوی است که خطر ابتلا به سرطان و بیماری های قلبی عروقی را کاهش میدهد، میزان کلسترول خون را پایین میآورد و برخی نشانه های یائسگی را تسکین میدهد.
سویا به شکل توفو، میسو، سس سویا، شیر سویا و یا ماست سویا عرضه میشود. توجه: دانه های سویا به هیچ وجه با سویای واقعی قابل مقایسه نیستند.
علاوه بر ایزوفلاون، سویا خواص دیگری هم دارد: حاوی پروتئین بالا، اسیدهای چرب، ویتامین، املاح معدنی و فیبرهای خوراکی نیز هست.
قارچ ها
بعضی از قارچ ها، مانند قارچ های ژاپنی شیتاکه، متاکه و ریشی سیستم دفاعی بدن را تحریک میکنند. این اثر به خاطر وجود پلی ساکاریدهایی مانند بتا گلوکن و لنتینان در این نوع از قارچ هاست.
این خاصیت ِ تحریک کنندگی ِ سیستم دفاعی فواید بسیاری دارد، خصوصاً در موارد سرطان؛ و در قارچ های پلورُتز و قارچ پاریسی یافت میشود.
میوه های قرمز
تمشک، توت فرنگی، توت سیاه، زغال اخته، انگور فرنگی سیاه، توت کانادایی، کران بری و انگور سیاه، میوه هایی سرشار از آنتی اکسیدان، پلی فنول و فلاونید هستند. برای مثال، تمشک 2 برابر بیشتر از گریپ فروت و حدوداً 9 برابرِ کیوی، ذخیرۀ آنتی اکسیدان دارد. به همین علت است که میوه های قرمز از بیماری های اختلال در بازسازی عصبی (مانند آلزایمر) پیشگیری میکنند، فشار خون را پایین میآورند، کلسترول خوب خون را افزایش میدهند، از بروز بیماری های قلبی عروقی نیز پیشگیری میکنند، سرعت رشد تومورها را کند میکنند و عوامل سرطان زا را از بین میبرند.
شکلات سیاه
شکلات تلخ در مبارزه با خستگی و نیز پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی سهیم است. مشکلات گردش خون را با افزایش حجم رگ ها، محدود کردن حمله های پلاکتی و سیال کردن خون برطرف میکند، ضمناً خاصیت ضد التهابی و ضد سرطانی هم دارد. شکلات سیاه با اثر سرخوشی اش، یک ضد افسردگی طبیعی است.
هر چه شکلات طبیعی تر باشد، خوردن منظم آن بیشتر توصیه میشود؛ البته به شرط رعایت تعادل و میانه روی زیرا کاکائو یک مادۀ کم کالری نیست.
ماهی
ماهی که سرشار از امگا 3 است، به خاطر فوایدش برای سیستم قلبی عروقی مشهور شده است. میزان کافی امگا 3 در پیشگیری از سرطان و مشکلات خلق و خو در افراد افسرده مؤثر است. به زنان باردار توصیه میشود که امگا 3 زیادی مصرف کنند زیرا امگا 3 حاوی اسیدهای چرب ضروری برای رشد مناسب مغز جنین است.
2 تا 3 با در هفته ماهی بخورید، البته خوردن ماهی های کوچک تر در الویت است (ماهی های کوچک حاوی جیوۀ کمتری هستند).
زنجبیل
زنجبیل حاوی آنتی اکسیدان های بسیار سودمند برای پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی، برخی سرطان ها و دیگر بیماری های مرتبط با افزایش سن است. این ریشه، خواص ضد التهابی بسیار خصوصاً در درمان بیماری های رماتیسم و ورم مفاصل دارد.
در نهایت، زنجبیل گوارش را تسهیل کرده و به مبارزه با تهوع و استفراغ کمک میکند.
جلبک
جلبک که در گذشته تنها در آسیا مصرف میشد، هم اکنون در تمام اروپا نیز خورده میشود.
جلبک کالری بسیار پایینی دارد و سرشار از پروتئین و فیبر است. این مادۀ غذایی ارزشمند حاوی ید، کلسیم، منیزیم، پتاسیم، فسفر، آهن، روی، مس، سلنیوم و... است.
جلبک ها تنها گیاهانی حاوی B12 (B12 برای بافت های عصبی ضروری است) هستند، و این موضوع در چارچوب رژیم های غذایی گیاهخواری اهمیت ویژه ای دارد.
جلبک های قهوه ای سرشار از ویتامین های C و E ، جلبک های قرمز سرشار از پروویتامین و جلبک های سبز غنی از ویتامین C هستند. بعضی هایشان هم حاوی امگا 3 اند !
تأثیر جلبک ها بر سلامتی چیست؟ آنها به پیشگیری از پرفشاری خون، یبوست، کم کاری تیروئید و تومورها کمک میکنند در ضمن آنتی باکتری و ضد کرم هم هستند.
چای سبز
چای سبز یک ضد سرطان بسیار عالی است و با کاهش تشکیل پلاک های آتروم از بیماری های قلبی عروقی پیشگیری میکند، پلاک های آتروم عامل انسداد عروق هستند. این چای مانند یک سم زدا برای بدن عمل میکند و پیری را به تأخیر میاندازد. ضمناً، تصور میشود که چای سبز به مبارزه با بیماری های اختلال در بازسازی سلول های عصبی مانند بیماری آلزایمر کمک میکند.
غلات کامل
غلات کامل سرشار از فیبر اند و باید در لیست غذایی ما از الویت بالایی برخوردار بوده و جایگزین علات تصفیه شده بشوند، غلات تصفیه شده طی مراحل صنعتی بخش عمده ای از خواصشان، خصوصاً فوایدی را که برای گوارش و سیستم قلبی عروقی دارند، از دست میدهند.
نان کامل، غلات کامل صبحانه و دیگر غلات کامل (برنج، نان ...) باید هر روز مصرف شوند.
روغن زیتون
مادۀ غذایی اصلی رژیم های مدیترانه ای، روغن زیتون است که مزیت اصلی اش ایجاد تعادل بین امگا 3 و امگا 6 است. این روغن آثار غیر قابل بحثی در پیشگیری از بیماری های قلبی عروقی دارد. توصیه میشود که این روغن را جایگزین روغن های دیگر کرده و حتی با روغن کلزا که سرشار از امگا 3 است، مخلوط کنید.
بروکلی و سبزیجات دیگر
بروکلی، گل کلم، کلم بروکسل و البته گوجه فرنگی و فلفل و بعد از آنها چغندر و کدوتنبل، سبزیجات فوق العاده ای برای سلامتی هستند. سبزیجات کالری بسیار کم، مقدار زیادی فیبر، ویتامین و مواد معدنی دارند. این گروه از موادغذایی، باید 2 بار در روز، در وعده های غذایی نهار و شام، مورد استفاده قرار گیرند.
بنام خدا
حتما چند وقت پیش تو جریان جنایت و تجاوز گروهی به زنان یک خانواده رو تو خمینی شهر شنیدید، عکس پایین همون جنایتکاران
اما من خواستم یه جور دیگه به این مسئله نگاه کنم و اون اینکه همونجور که تو این عکس می بینید نام تمامی این جنایتکارها یا نام امامه و یا اینکه نام عربی ِ
تازه بین اونا سید هم هست
مورد توجه سریال سازهای تلویزیون ایران که تمام قاچاقچی ها و جنایتکارها یا آرش، یا اشکان، یا پژمان، یا 1000 تا نام اصیل ایرانی دیگه هستن
بنام خدا
روایتی از یک فاجعه
مدل جدیدی از تجاوزپ
خانمی پس از ساعتها کار، دفتر کارش را ترک میکند؛ او کودکی را میبیند که کنار جاده ایستاده و در حال گریه کردن است. این خانم دلش به حال کودک میسوزد، بنابراین از او دلیل گریهاش را میپرسد. کودک توضیح میدهد که گم شده و از خانم میخواهد که او را به خانهاش برساند و کاغذی را به او میدهد که نشانی خانهاش روی آن نوشته شده بود زن که فرد مهربانی بوده، تصمیم میگیرد کودک را به خانهاش برساند؛ بدون اینکه به چیزی مشکوک شود.* *وقتی به خانه میرسند، زن زنگ در را میفشارد اما دچار برقگرفتگی شده و بیهوش میشود.* *فردا صبح وقتی به هوش میآید، میبیند که در خانهای خالی روی زمین افتاده است، او حتی متجاوزان را ندیده بود....
به همین خاطر است که این روزها، جنایتکاران افراد مهربان را نشانه گرفتهاند. توصیه میشود هیچوقت کودکی را به مکانی که میگوید، نرسانید و در صورت اصرار و التماس او، او را به ایستگاه پلیس تحویل دهید.* *بهترین کار در حق بچههای گمشده، تحویل به ایستگاه پلیس است.
*خانمها مواظب خودتان باشید.
بنام خدا
فقط یک خواننده زن ایرانی، این نبوغ رو داره که با لباس شب بتونه تو کوه و کمر آواز بخونه
فقط یک پسر ایرانیه که پس از ازدواجش تازه بیاد دوران شیرخوارگیش میوفته و به مادرش وابسته میشه
فقط یک فروشنده ایرانیه که اگه وارد فروشگاه بشی و مثلا یک پیراهن را ازش بخوای بیاره تا پرو کنی میگه "اگه میخری بیارمش"
فقط در ایرانه که پس از یک تصادف ساده ممکنه قتل اتفاق بیوفته
فقط خانمهای ایرانی هستند که دچار عارضه پوستی هستند و رنگ پوست صورت با گردنشون 6 درجه فرق میکنه
فقط در ایرانه که داشتن زن با 7،8 تا دوست دختر امری اجتناب ناپذیره
فقط در عروسی ایرانیه که تعداد بچه ها از تمام میهمان ها و خدمه بیشتره
فقط یک مرد ایرانیه که مامانش رو بیشتر از زنش دوست داره
فقط در رستوران ایرانیه که تو بجای معاشرت با کسایی که باهاشون اومدی، بر و بر میز روبروت رو نگاه میکنی
فقط یک خانم ایرانیه که توی /س/و/پ/ر/ مارکت، سلمونی، مهمونی، صف مرغ و تخم مرغ، کفش پاشنه 25 سانتی میپوشه
فقط در ایرانه که توی مهمونی، آدمها بجای معاشرت کردن و شاد بودن فقط به دنبال ایراد گرفتن و سوژه کردن هستند!
فقط در ایرانه که تا یه مهمون خارجی میاد زود دور و برش جمع می شن و می پرسن اجاره خونه اون ور آب چقدره؟
فقط یک پدر بیچاره ایرانیه که مجبوره خرج بچه هاشو تا زنده است بده بعد هم بگن بیچاره سنی نداشت سکته کرد!
فقط در ایرانه که ابروی دختراش 6 خط بالاتره
فقط در ایران پس از طلاق، زنه فاسد بوده و مرده دیوانه!
فقط یک ایرانیه که توی رستوران پس از خوردن غذاش درخواست ظرف یکبار مصرف میده تا 2 لقمه باقیمونده غذاشو ببره خونه چون فکر میکنه پولداده
فقط یک ایرانیه که تو رستوران سالاد را شخم میزنه و پیش از اینکه غذا رو براش بیارن سیر میشه
فقط یک پدر و مادر ایرانی هستند که چه بچشون 4 سال داشته باشه چه 40 بازم این اجازه را دارن که حتی به آب خوردن بچشون نظارت کامل داشته باشن
فقط ایرانی ها هستند که معتقدن که هنر، فقط و فقط نزد خودشونه
فقط ایرانی ها هستند که در فرودگاه ها یه 40/50 کیلو اضافه بار دارن
فقط یک خانم ایرانی میتونه که در یک استخر هتل 5 ستاره با گن و لباس زیر بیاد تو آب چون فکر میکنه هر گردی گردوست
فقط ایرانیها هستند که باز هم در رستوران همون هتل دوربین بدست از غذا و همه توریستهای دیگه در حال خوردن غذا بدون اجازه فیلم میگیره تا به همه بگه من کجا بودم
فقط در اداره های دولتی ایرانه که هیچ وقت حق با مشتری نیست و هر یک از کارکنان خود مدیر کل آن اداره هستند و در ضمن به نشانه خاکی بودن کفشهاشونو زیر میز پارک میکنند و با دمپایی در اداره ميچرخه.
فقط در اداره های دولتی ایرانه که امکان داره پرونده های شما گم بشه.
فقط در ایرانه که پسر به پسر تیکه میندازه تا پیش دوست دخترش کلاس بزاره!
فقط یک ایرانی هست که پیش از یاد گرفتن کامپیوتر، می تونه فیلتر رو دور بزنه!
بنام خدا
شخصیت شناسی دختران و پسران در خانواده
شکل گیری شخصیت در خانواده های دو فرزندی
دو پسر در خانواده مرفه
تربیت و شخصیت دو پسر بستگی به فرهنگ حاکم بر خانواده داردکه به کدام سوگرایش دارند . اگر فرهنگ خانواده کاملاً مادی باشد ، آن دو پسر هم به سوی مادیات گرایش می یابند . در عین حال چون پسر بزرگ بیشتر مورد توجه است و روی او اعتبار بیشتری باز شده است حالت اقتدار بیشتری دارد ، مسئولیت پذیر و کاری است و در انجام کارها ساعی است و از خود تنبلی نشان نمی دهد .
در حالی که دومی تا حدودی تنبل است و از اقتدار کمتری برخوردار است . از سوی دیگر به دلیل وجود امکانات ، این بچه ها با هم درگیر نشده و کاری به کار هم ندارند .
دو پسر در خانواده فقیر و معمولی
پسر اول مدام نظارت پدر را بر خود احساس می کند . او دائم از سوی پدر و مادر تحت کنترل است . از این رو کوچکترین عمل او زیر ذره بین برده شده و مورد نقد و بررسی است . و با شدت با آن برخورد می شود . پسر اول معمولاً احساس دوگانه ای در خود دارد . از یک سو مدام به او تذکر می دهند که بزرگتر است ، باید گذشت کند ، رفتار بزرگترها را داشته باشد حتّی رفتارهای بچه گانه را انجام ندهد ، از سوی دیگر مدام در حال امر و نهی شدن است . در حالی که در مقایسه با پسر دوم راحت تر و آزادتر است . معمولاً پسر بزرگتر رفتارهای پدر را تقلید کرده و همان روش را برسر برادر کوچک انتقال می دهد .
یک نکته هم در مورد فرزند بزرگ پسر آن است که پس از ازدواج علاقه دارد ، در رابطه با همسر خود در برخی موارد حالت کودکانه یافته و همسر ش نقش مادری را هم ایفاء کند.
معمولاً پسر دوم بیشتر سرکوفت می شود در نتیجه اراده ای ضعیف تر دارد ، پسر اول حالت حاکمیت و آمریت دارد . به این جهت روحیه رهبری در او قوی است ، به عکس در پسر دوم که حالت رهبری کمتر و آرام تر است .
اگر پدر و مادر به بچه اول بیشتر از بچه دوم توجه کنند ، دومی آرام و خمود می شود ، حتی ممکن است احساس افسردگی داشته باشد. زیرا تصور می کند وجود او اهمیت چندانی در خانه ندارد و کسی به او اعتنا و توجهی ندارد ،لذا تمایل به گوشه نشینی و انزوا می یابد .
حال به عکس اگر در خانواده توجه کمتر به پسر بزرگتر باشد . پسر دوم شرور ، تهاجمی و بی تربیت می شود ، زیرا پدر و مادر به دلیل توجه بیش از حد به او ، او را لوس و بی مسئولیت بار می آورند . این فرد در زندگی عملی خود هم فاقد پشتکار و انضباط است و پس از ازدواج این موضوع را به خانواده خود نیز تسری خواهد داد .
دختر – پسر
اگر فرزند اول دختر و فرزند دوم پسر باشد . حالت حاکم بر روابط خواهر و برادر بر محور لجبازی است ، چون معمولاً پسرها مورد توجه زیاد والدین هستند ( در مقایسه با دخترها) از سوی دیگر دختر بزرگ ناچار است کارهای خانه را هم انجام دهد ، اما توجه و پاداش ها به طرف پسر کوچک تر منتقل می شود . این مسأله هم سبب برخورد رقابت آمیز برادر و خواهر و توسعه لج بازی میان آنها می شود . این رابطه به صورت مداوم تکرار شده و ادامه می یابد . در این وضع هر دو در صدد اعمال سلطه هستند ، لچ بازی سبب می شود ، آنها حالت یکدندگی یافته و در همه خواستهای خویش بدون توجه به دیگری پافشاری کنند .
پسر – دختر
در صورتیکه در میان خانواده دو فرزندی ، فرزند اول پسر و دومی دختر باشد . پسر حالت تحکم و رهبری دارد. دنبال اعمال سلطه و حاکمیت است . اما دختر حالت مادرانه می یابد. از سویی تصور می کند که هم طراز برادر بزرگش است . احساس کوچک بودن ندارد . اما از آنجا که مادر هم از او توقعاتی دارد ، لذا احساس مادر بودن دارد.
دختر – دختر
اگر در خانواده دو فرزند. هر دو دختر باشند ، در نتیجه نوعی رقابت میان دو فرزند آغاز و توسعه می یابد . زیرا هر دو آنها می کوشند حالت مادرانه داشته باشند . اما به هر حال معمولاً در خانواده ایرانی بچه اول بیشتر حالت مادرانه می یابد .
بنام خدا
10 راه برای کنار آمدن با استرس اقتصادی
بحران اقتصادی کنونی برای خیلیها به یک نگرانی دائم تبدیل شده است. بعضی میتوانند این بلاتکلیفی جو اقتصادی را بدون استرس زیاد تحمل کنند و برای بعضی این مشکل به طرق مختلف بر کیفیت زندگی آنها اثر میگذارد، ازجمله روابط اجتماعی و عملکرد کاری آنها و فعالیتهایی که روزمره از آن لذت میبرند. در زیر به 10 راه موثر برای کنار آمدن با استرس ناشی از بحران اقتصادی اشاره میکنیم.
1. استرستان را بررسی کنید – سطح کلی استرستان را بررسی کنید و به هر علامت هشداردهنده مثل پایین آمدن انرژی، مشکل خواب، فشارعضلانی و سردرد، افزایش زمان نگران بودن، آسیبپذیری، مریض شدن و سایر نوسانات روحی خود دقت کنید.
2. روشهای مقابله ناسالم را محدود کنید – مراقب روشهای ناسالمی که برای کنار آمدن با این استرسها پیش میگیرید مثل مصرف بیشتر الکل یا کافئین باشید و آنها را محدود کنید.
3. رفتارهای بررسیکننده را محدود کنید – افزایش اضطراب ناشی از استرس مالی میتواند موجب شود که مدام حساب بانکیتان را چک کنید، اخبار اقتصادی را دنبال کنید، با مشاور مالیتان تماس بگیرید یا از دوستان و خانواده تایید بگیرید. خیلی مهم است که این رفتارها را محدودتر کنید زیرا اضطرابتان را رفتهرفته بیشتر میکند.
4. رویکردی متعادل داشته باشید – بخاطر نوسانات روزانه استرس پیدا نکنید درعوض رویکردی آیندهنگرانهتر داشته باشید.
5. از افکار منفی دوری کنید – افکار "مصیبتبار" که شامل فکرهایی مثل "هیچوقت نمیتوانم بازنشست شوم" یا "بچههام نخواهند توانست به دانشگاه بروند" و از این قبیل را تشخیص داده و با آنها مقابله کنید تا افکار واقعگرایانه متعادلتری پیدا کنید.
6. خودتان را دستکم نگیرید – بدانید که ما همیشه تواناییهای خودمان را برای مقابله با عوامل استرسزا دستکم میگیریم. این فرصت خوبی است که تواناییهای خودتان را برای کنار آمدن با استرس بیشتر بشناسید.
7. مثبت بمانید – وضعیت اقتصادی کنونی واقعاً بلاتکلیف است. با بالا رفتن اضطراب سختی تحمل این مشکلات بیشتر خواهد شد و باعث میشود که همیشه بدترینها و منفیترینها را ببینیم و نتایج محتمل مثبت را نادیده بگیریم.
8. به دنبال حامی و پشتیبان باشید – اضطراب موجب تنهایی و جدایی اجتماعی میشود. در زمانهای استرس و اضطراب باید به دنبال حامی باشید. میتوانید از دوستان و خانوادهتان کمک بگیرید یا برای مشاوره پیش روانشناس و مشاور بروید.
9. حل مشکل – اگر برای بودجه و خرج و مخارجتان مشکل دارید، میتوانید با مشاوره با بانک، یک برنامهریزی یا مشاور مالی مشکلتان را تاحدی رفع و رجو کنید.
10. خودتان را قبل از هر چیز قرار دهید – در زمان استرس خیلی مهم است که برای خودتان اولویتبندی کنید. این یعنی خودتان را در بالاتری حد اولویت قرار دهید، از خودتان بیشترین مراقبت را انجام دهید، یعنی یک رژیمغذایی سالم داشته باشید، ورزش کنید، منفیگرایی را دور کنید و تلاش کنید خوب بخوابید.
بنام خدا
رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 13 تا 19 اسفند |
گروه مردم :
شنبه 13 اسفند:
- روزغم انگیزی که کوروش بزرگ بنیادگذار ایران از این دنیا رفت، کوروش بزرگ بنیادگذار کشور ایران، مردی که عموم تاریخ نگاران او را «اندیشمند، انساندوست، دادگستر و مهربان» توصیف کرده اند در مارس سال 530 پیش از میلاد ــ 9 سال پس اعلام امپراتوری ایران فوت شد. وی یازده سال پس از ایجاد دولت واحدی از سه طایفه مهاجر قوم آرین - پارس، ماد و پارت - شهر بابل (در جنوب غربی بغداد امروز و پایتخت یک امپراتوری به همان نام) را تصرف و در آنجا در اکتبر سال 539 پیش از میلاد ایجاد امپراتوری مشترک المنافع ایران را اعلام کرده بود.
یکشنبه 14 اسفند:
- سالروز درگذشت دکتر مصدق احیاء گر ناسیونالیسم ایرانی و از مردان بزرگ تاریخ ایران، دکتر محمد مصدق استاد دانشگاه، سیاستمدار، دولتمرد و ایراندوست نامدار، دشمن سرسخت استعمار ملل و سلطه گران، رهبر جنبش ملی کردن صنعت نفت ایران و رئیس دولت در سالهای 1330، 1331 و پنج ماه اول سال 1332 چهاردهم اسفند 1345 در بیمارستان نجمیه تهران (خیابان حافظ ـ نه چندان دور از چهار راه جمهوری اسلامی) فوت شد. در سالهای حکومت او، ایران که پرچم مبارزه با استعمار و سلطه را به دوش گرفته بود تحت فشار و تحریم اقتصادی و تهدید نظامی انگلستان بود که یکی از سه قدرت آن زمان بشمار می رفت. دکتر مصدق در تمامی طول عمر سیاسی خود به دمکراسی، حقوق بشر و آزادیهای مرتبط با آن عمیقا وفادار بود. وی هنگام فوت 87 ساله بود.
دوشنبه 15 اسفند:
- نامه بسیار جالب امپراتور چین به قباد ساسانی، «شیائو یان» امپراتور چین (از سال 502 تا 550 میلادی) در مارس 521 پیامی برای قباد ساسانی، شاه وقت ایران نوشت که متن آن تا به امروز باقی مانده، به بیشتر زبانها ترجمه شده و یک سند تاریخی بسیار جالب است. با تطبیق تقویم ها، این نامه در ششم مارس آن سال در نانژینگ (نام آن زمان آن: ژیان کانگ) پایتخت وقت چین امضا و مهر شده بود.
- «ناصرخسرو» و گردشگری هفت ساله او، پنجم مارس سال 1046 میلادی (در آن سال 14 اسفند)، ناصرخسرو قبادیانی نویسنده، شاعر، فیلسوف و گردشگر ایرانی سفر 19000 هزار کیلومتری تقریبا 7 ساله خود درجهان اسلام را آغاز کرد که محصول آن کتاب ارزشمند «سفرنامه» بوده است. وی این سفر تاریخی خود را از شهر مرو (خراسان بزرگتر) آغاز کرد که 23 اکتبر 1052 میلادی پایان یافت. به حساب مورخان تاجیک، سفر ناصرخسرو ششم مارس آغاز شده بود.
سهشنبه 16 اسفند:
- زمانی که «خیام» تنظیم تقویم خورشیدی را تکمیل کرد، تقویم هجری خورشیدی که مورد استفاده ما ایرانیان است، ششم مارس 1079 میلادی (برابر با پانزدهم اسفندماه در آن سال، و امسال 16 اسفند) توسط حکیم عمر خیام نیشابوری تکمیل شد که به تقویم جلالی معروف گردیده است، زیرا که در زمان حکومت جلال الدین ملکشاه سلجوقی تنظیم شده بود.
پنجشنبه 18 اسفند:
- گشتاسپ به آیین زرتشت گروید، در نیمه مارس (یک هفته به آغاز بهار) گشتاسپ، شاه کیانی، به آیین زرتشت گروید. در آن زمان، هنوز ایران به صورت یک دولت واحد در نیامده بود و قلمرو گشتاسب عبارت بود از: سیستان (ایران و افغانستان)، آریا، و مناطقی که امروز کرمان و قسمت هایی از فارس، یزد و اصفهان را تشکیل می دهند و پایتختش زابل بود که رستم و یعقوب لیث هم از همین خطه برخاسته اند.
- روزی که کار ساختن طاق کسرا (ایوان مدائن) پایان یافت، نهم مارچ سال 551 میلادی کار ساختن تالار تازه در کاخ سلطنتی تیسفون (پایتخت ایران به مدت 9 قرن ـ 36 کیلومتری جنوب بغداد) که بقایای آن هنوز باقیست و به طاق کسرا (ایوان مدائن) شهرت یافته با شتاب به پایان رسانده شد تا برای آیین های نوروزی آن سال آماده باشد. طاق کسری تنها ساختمان مسقّف باستانی جهان است که به صورت آزاد و بدون تکیه داشتن به عاملی دیگر، برسر پا باقی مانده است. کار ساختن این بناء که از دجله فاصله زیاد ندارد و با فرش معروف بهارستان مفروش شده بود از سال 549 میلادی، به تصمیم خسروانوشیروان، شاه ساسانی وقت، آغاز شده بود.
بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد : | ||
![]() چک از دستاوردهای بانکداری است و کهنترین گواهی که از چک و بانکداری در دست است، به روزگار هخامنشیان میرسد.
واژه «چک» در نوشتههای پهلوی زمان ساسانیان کهنترین شکل بانکداری را در میانرودان در زمان هخامنشیان سراغ داریم که بزرگترین مرکز سکونت یهودیان بود و در آنجا یهودیان کارهای بانکداری را بر دوش داشتند. مدارکی هم از این بخش به دست آمده که کاملا حکم چک دارد. اما برات چیست و از چه زمانی در ایران کاربری یافت؟ دکتر شیرین بیانی که تخصص وی بیشتر تاریخ زمان مغول است، گفت که برات، همان حواله است. کاربری برات از زمان مغولها در زمان مغول، از مرکز یا از مراکز ایالات، «برات» مینوشتند و آن را به دست مامورانی میدادند. این مامورها با در دست داشتن حواله میبایست باج یا عوارض یا وجه نقد یا جنسی از کسی یا سازمانی یا جایی میگرفتند. به این حواله، برات میگفتند. اصلاحات خواجه رشیدالدین برای بهرهگیری از برات به باور دکتر بیانی این اصلاحات را باید اصلاحات خواجه نامید. خواجه رشیدالدین فضلالله که از زمان گیخاتو، ارج و ارزشی فراوان نزد شاه یافته بود، در زمان سلطنت غازانخان به مقام وزارت رسید. وی که در علم و ادب و ملکداری سرآمد بود، در زمان خود اصلاحاتی را انجام داد که بسیار ارزشمند بود اما به نام سلطان زمانش یعنی به اصلاحات غازانی نامور شد. به گفته دکتر بیانی، همهی اینها در «جامع التواریخ» اثر بسیار ارزشمند خواجه رشیدالدین فضلالله همدانی در تاریخ مغول، ضبط است.
|
بنام خدا
بغض هایم را به آسمان سپرده ام ، خدا به خیر کند باران امشب را
تمام قندهای توی دلم را آب کردم برای تو تویی که چایت را همیشه تلخ می خوری
غمگینم ، مثل پیرزنی که آخرین سرباز برگشته از جنگ ، پسرش نیست .
نفسم ، تو در شمالی و من در جنوب ! کاش دستی نقشه را از میانه تا کند .
اگر احساس به خاموشی مطلق برسد / باز هم عاطفه ای هست میان من و تو .
درد دارد ، وقتی چیزی را کسر می کنی که با تمام وجودت جمع زده ای .
تفاهم به معنای درک کردن نیست ، بلکه به معنای توانایی تحمل تفاوتهاست .
دل ، این واژه ی بی نقطه گاهی به وسعت یک دریا برایت دلتنگی میکند !
عزیزتر از جانم ، آسمان باش تا عمری برای دیدنت سر به هوا باشم .
بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است ، همچو شهری که به روی گسل زلزله هاست .
نیمکت با هم بودنمان تنهاست ، من دل نشستن ندارم ، تو دلیل نشستن باش !
زلال که باشی سنگهای کف رودخانه ات را می بینند ، بر می دارند و نشانه می روند درست به سوی خودت .
من صبورم اما ... ، بی دلیل از قفس کهنه ی شب میترسم ، بی دلیل از همه ی تیرگی تلخ غروب و چراغی که تو را از شب متروک دلم دور کند ، میترسم .
شاديهايم هديه به تو ، كم بودنش را بر من خرده مگير ، اين تمام سهم من از دنياست
تو که یک گوشه چشمت غم عالم ببرد حیف باشد که تو باشی و مرا غم ببرد.
دم به دم ساعت به ساعت یادتم ، گر خوشم یا ناخوشم در هر دو حالت به یادتم.
اي صميمانه ترين آيت مهر! باصميمانه ترين ياد به يادت هستم.
اشتیاقی که به دیدار تو دارد دل من، دل من می داند و من دانم و دل داند و من.
اگه انگور سیاه بودی ازت شرابی میساختم که تا آخر عمر مست تو باشم.
تو را به رخ تمام شقايق ها ميکشم و ميگويم ، تا گل من هست ، زندگي بايد کرد.....
تنها يک سقوط است که جاذبه زمين مسئول آن نيست: فرو افتادن در عشق
هان ای عقاب عشق از اوج قله های مه آلود دور دست پرواز کن به دشت غم انگیز عمر من آنجا ببر مرا که شرابم نمی برد
ای چشم تو از هرچه غزل گیراتر / لبخند تو از خنده ی گل زیباتر در برکه ی آرام تو حتی مهتاب / صد بار ز خورشید شده والاتر خوبان جهان آنچه تو داری دارند / در عشق تو از یک یکشان بالاتر .
دل و جان را به ره دوست فدا بايد كرد ، به هوای دل او ترک هوا بايد كرد ، يا نبايد زجهان لاف زد از دلبر عشق ، يا كه خود را به ره دوست فدا بايد كرد.
آسمان وقف نگاهت گل من / مانده ام چشم براهت گل من / هرکجا هستی و باشی گویم / که خدا پشت و پناهت گل من