به نام خدا
سخنان زرتشت
نیکی و سود خویش را در زیان دیگران مخواه.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
عاشق عاشقی باش و دوست داشتن را دوست بدار، از تنفر متنفر باش و به مهربانی مهر بورز، با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
فاش نکردن اسرار مردم دلیل کرامت و بلندی همت است.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
شریف ترین دلها دلی است که اندیشه ی آزار کسان درآن نباشد.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
خورشید باش که اگر خواستی برکسی نتابی نتوانی .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
عشق می ماند؛ انسان ها هستند که عوض می شوند .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
خوشبختی از آن کسانیست که خواهان خوشبختی دیگران باشند .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
اگر کسی را دوست داری، به او بگو . زیرا قلبها معمولاً با کلماتی که ناگفته میمانند، میشکنند .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
کسی که بر نفس خود غلبه نکرد بر هیچ چیز غالب نخواهد شد.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
بردباری ، هنگامی خوب است که مبدأ منزهی داشته باشد ، وگرنه در مقابل بیدادگری ، بردباری ناتوانی ، و ناتوانی مقدمه نابودی است.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
انسانهایی که تنها هستند،همیشه در معرض خطر عشق اند.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
همیشه اشتباهات مردم را ببخش نه به خاطر اینکه آنها سزاوار بخشش اند بلکه تو سزاوار آرامش هستی.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
آنچه را می شنوید به عقل سلیم و منش پاک و روشن بسنجید و آنگاه بپذیرید.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
در دوره ای که از آن اوباش است بهتر است که اعتماد و اندیشه تان را پنهان کنید.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
راه جهان یکی است و آن راستیست .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
من آینده را دوست دارم چون بقیه عمرم را باید در آن بگذرانم .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
دلیل شادی کسی باش نه قسمتی از آنو همیشه قسمتی از غم دیگران باش نه دلیل آن.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
هنگامی که همه یکسان فکر می کنند دیگر کسی بیشتر نمی اندیشد.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
فرمان خوب ده تا بهره خوب یابی.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
خداوند بی نهایت است و لامکان و بی زمان اما به قدر فهم تو کوچک .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
نیکی و سود خویش را در زیان دیگری مخواه.زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
شریف ترین دل ها دلی است که اندیشه آزار کسان در آن نباشد .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
بهترین زندگی دو جهان برای کسانی است که نیک بیاندیشند و پارسایی را سرلوحه زندگی خویش کنند . زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
همسری که برای دخترت برگزیدی به او معرفی کن ولی انتخاب نهایی را به دست خودش بسپار . زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
انسانی که گمراهی را ببیند و او را با دانش و خرد خویش راهنمایی نکند در ردیف گناهکاران است . زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
انسان به هر چه که اراده کند خواهد رسید . اندیشه آدمی سازنده زندگی اوست . زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
خداوند این جهان زیبا را برای شادی انسان در مسیر نیک آفریده است .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
کسانی در زندگی سرافراز و آسوده خواهند زیست که در زندگی به ندای وجدان درونی خویش گوش فرا دهند و آن را ارج نهند . زیرا وجدان درونی همه انسانها آنها را به سوی کردار نیک رهنمایی میکند . زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
وظیفه هر انسان در زندگی اش کار و کوشش و آبادی و پیشرفت جهان است . زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
هر کس باید بیاندیشد که کیست ؟ از کجا آمده است و برای چه در این جهان زندگی میکند ؟ زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
انسان در گزینش خوب و بد زندگی اش آزاد است . هر زن و مردی بایستی بهترین گفتار را بشنوند و مسیر خویش را در زندگی برگزیند .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
بهشت و دوزخ ما در این جهان در دستان خود ماست . نیکی پاسخ نیکی است و بدی سزای بدی . نتیجه زندگی ما حاصل اعمال ماست . زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
خوشبخت کسی است که خوشبختی دیگران را فراهم سازد .زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
هر یک از شما باید در کردار نیک به دیگری سبقت جوید و از این رو زندگی خود را خوش و خرم سازد. زرتشت
*********سخنان زرتشت**********
زندگی شما وقتی زیبا و شیرین خواهد شد، که پندارتان، کردارتان و گفتارتان نیک باشد.زرتشت
به نام خدا
اینجا شین آباد است، حال دو دختر دیگر که با هزار امید و آرزو به مدرسه فرستاده شده اند وخیم است و از صورت زیبا دیگر خبری نیست.
اینجا در شین آباد مدرسه ای سوخته است. خانواده ای داغدارند. وزیر اما می خندد.خبری از استعفا نیست.عذر خواهی هم مصلحتی است چرا که وزیر برای تمامی اشتباهاتش تا قیامت عذرخواهی می کند.
اینجا پیرانشهر است، مراسم خاکسپاری سیران یگانه .زجه های مادری داغدار در گوش شهر پیچیده.پشت درهای بیمارستان سینای تبریز هم صدای شیون و زاری خانواده های کودکان سوخته بلند است.
از دست نوازش رئیس جمهور اما خبری نیست که نیست.
رئیس جمهوری که صدای ناله های کودکان زیر آوار مانده ورزقان را هم نشنید اما مرگ مادر رئیس جمهور سیرالئون را تسلیت گفت.
حالا هم در پی حادثه تیر اندازی در آمریکا، محمود احمدی نژاد ، مرگ کودکان آمریکایی را در پیامی تسلیت گفته است.پیام تسلیتی که مانند تیری است در قلب خانواده های داغدار کودکان درگذشته کشور.
در بخش هایی از این پیام آمده است" اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، تسلیت و همدردی عمیق خویش را با مردم آمریکا و خانواده بازماندگان این حادثه تلخ، اعلام نموده و امیدوارم روزی شاهد آن باشیم که ملتها در جهانی سرشار از عشق و محبت و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند."
درست است ، مرگ کودکان دردناک است چه در ایران، چه در آمریکا چه در غزه ، چه در سوریه و چه در شین آباد.شنیدن ناله های کودکان دل سنگ را هم آب می کند اما مهم همان جهان سرشاز از عشق و محبت و دوستی است که همدردی می طلبد اما نه فقط برای غریبه ها و برای چنگ زدن به ریسمان دوستی سیاسی.
آقای رئیس جمهور اینجا در شین آباد هم یگانه دختری در گذشته است. در تبریز نیز گل های زندگی کودکانی پرپر شده است..
"صراط" – مصراعی ست که می گوید: «یار در خانه و ما گرد جهان می گردیم» یا ضرب المثلی ست که عنوان می کند: «چراغی که به خانه رواست به مسجد حرام است».
در شأن هر دو عبارت هم می توان چنین برداشت نمود که در ابتدای هر امر می بایست گره از مشکلات هم کیش و مسلکان باز نمود و سپس دیگران را دریافت!
به گزارش صراط؛ پیرو همین مطلب دیروز محمود احمدی نژاد در پیامی، ضمن تسلیت به خانواده کشته شدگان حادثه تیراندازی در مدرسه آمریکایی، با ایشان همدردی کرد.
متن کامل این پیام به شرح زیر است:
«بسم الله الرحمن الرحیم
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا خیر انصاره و اعوانه و المستشهدین بین یدیه
خبر حادثه ناگوار مدرسه ساندی هوک در ایالت کانتیکت که منجر به قتل 20 کودک و هفت آموزگار بیگناه آمریکایی شد را با تأثر فراوان دریافت نمودم.
هنوز خاطره تلخ کشتار در سینمای ایالت کلرادو و دیگر کشتارهای جنونآمیز در این کشور در اذهان عمومی تسکین نیافته که با وقوع مجدد حادثهای به مراتب وحشتناکتر، نگرانیها از ادامه این روند تشدید شده و افکار عمومی جهانیان را متوجه مسایل و مشکلات ریشهای چنین حوادث تلخی در جامعه آمریکا نموده است.
امروز همه ملتها و از جمله قاطبه ملت ارجمند آمریکا در سیر تکاملی خود به سمت حاکمیت اخلاق و معنویت و احترام به حقوق کرامت انسانها نیازمند فضایی آکنده از محبت و صمیمیتاند و بروز چنین حوادث دلخراشی نگرانیهای عمیقی را در همگان ایجاد میکند.
آیا وقت آن نرسیده است که با ریشهیابی دقیق و جدی این قبیل اقدامات خشونتبار اعجابآور، در سیاستها و برنامههایی که بر اساس منافع مادی و سودجویی عدهای خاص طراحی و اجرا میشود و آثار مخرب فروانی در روح آحاد جامعه و بویژه کودکان و نوجوانان معصوم میگذارد، تجدید نظر اساسی صورت گیرد؟
اینجانب به نمایندگی از ملت بزرگ ایران، تسلیت و همدردی عمیق خویش را با مردم آمریکا و خانواده بازماندگان این حادثه تلخ، اعلام نموده و امیدوارم روزی شاهد آن باشیم که ملتها در جهانی سرشار از عشق و محبت و دوستی در کنار یکدیگر زندگی کنند.
محمود احمدینژاد
رییسجمهوری اسلامی ایران
و رییس جنبش عدم تعهد»
در همین رابطه ضمن تقدیر از روحیه انسان دوستانه رئیس جمهور، می باید چند نکته را متذکر شد.
اوایل آذرماه امسال بود که وقوع سیل در شهرستان دشتستان، منجر به کشته شدن 5 نفر از هم میهنان شد.
هم چنین طی هفته های گذشته، مدرسه ای ابتدایی در پیرانشهر استان آذربایجان غربی، طعمه حریق شد که در این حادثه دردناک، یک دختر 10 ساله جان باخت و 30 نفر از دانش آموزان نیز دچار سوختگی شدند.
پرسشی که در این میان خودنمایی می کند اینست که آیا خون کشته شدگان مدرسه ای در آمریکا از خون سیران یگانه رنگین تر است؟!
آیا فوت 5 نفر از هم میهنان در حادثه ویرانگر سیل دشتستان از طوفان سندی و چه و چه کم اهمیت تر است؟!
حال با توجه به آنچه از نظر گذشت از رئیس جمهور مهرورز و بشردوست، انتظار آن می رفت که همدردی مختصری نیز با هموطنان و خانواده های آسیب دیده این قبیل حوادث را ابراز می داشتند و همانند پیام تسلیت به مردم آمریکا، پیامک کوچکی نیز در ارتباط با حوادثی چون، فاجعه پیرانشهر و سانحه دشتستان منتشر می کردند!
امید است که رئیس جنبش عدم تعهد از این پس، "پیامی تسلیتی که هم میهنان خودش رواست را به دیگران روا مدارند"!
به نام خدا
منطقه شكار ممنوع كویر میقان اراک با مناظر بكر طبیعی و دیدنی در روزهای نوروز میزبان گردشگران بومی و غیر بومی است.
دبیر ستاد تسهیلات سفر و سرپرست اداره کل میراث فرهنگی ، صنایع دستی و گردشگری استان مرکزی با اعلام این خبرگفت: قسمت مركزی كویر میقان اراک با 50 هزار هكتار وسعت در 150 كیلومتری شمال شرقی اراک و منطقه فراهان سفلی قرار داد كه در دل آن دریاچه ای فصلی قرار دارد كه لایه های نمكی تمامی سطح آن را پوشانده است.
مجتبی رضوانی افزود : كویر میقان از فاصله دور به رنگ سفید و برفی شكل است كه هنگام غروب و طلوع خورشید زیبایی آن دوچندان می شود و جلوه ها و سراب های آن چشم هر بیننده ای را خیره می كند.
وی بیان کرد : دریاچه كویر با حدود 1655 متر ارتفاع از سطح دریا، در 15 كیلومتری شمال شرق اراک واقع شده و در فصل پاییز و زمستان میزبان گونه های پرندگان نادر و ارزشمند مهاجر و بومی است كه اوج گیری آنها در فصل مهاجرت بسیار دیدنی است.محدوده دریاچه، سالانه پذیرای 12 هزار پرنده مهاجر است كه مشهورترین آنها گونه نادر و زیبای درنا است كه از نیمه دوم آبان تا یکم دی ماه به این منطقه می آیند.
رضوانی اظهار داشت : اطراف دریاچه و كویر را گیاه قره داغ در برگرفته كه بومی منطقه است و به صورت چتری بزرگ شاخه های خود را بر روی تپه های ماسه ای می گستراند.این گیاه به قهرمان كویر مشهور است و به صورت طبیعی موجب تثبیت شن های روان شده كه حدود 39 هزار هكتار از زمینهای اطراف كویر را پوشانده است.
وی گفت : كویر میقان دارای مهمترین معادن سولفات سدیم جهان است كه ذخایر آن بیش از 45 میلیون تن برآورد شده است.در حاشیه این كویر با انجام عملیات كاشت قره داغ و آتریپلكس محیطی سبز و خرم ایجاد شده كه موجب بازگشت انواع گونه های گیاهی و جانوری به این منطقه شده و از حركت شن های روان و خشكی و بی روحی این كویر هم جلوگیری كرده است.استقرار بزرگترین برج دیده بانی طبیعی در قلب كویر میقان یكی از جاذبه های زیبای این منطقه شكار ممنوع است كه با حضور در ارتفاع 15متری آن می توان بر تمامی منطقه و چشم اندازهای تسلط داشت.
مجتبی رضوانی تاکید کرد : شب های كویر میقان دیدنی و دلپذیر است و یكی از جاذبه های مهم رصد ستارگان و لذت بردن از خلقت كهكشان ها و اجرام آسمانی است.
به نام خدا
تاریخچـهای از شـب یلــــدا و گرامیـداشت آن
یلدا از نظر معنی معادل با کلمه نوئل از ریشه ناتالیس رومی به معنی تولد است و نوئل از ریشه یلدا است. واژه یلدا سریانی و به معنی ولادت است. ولادت خورشید (مهر و میترا) و رومیان آن را (ناتالیس انویکتوس) یعنی روز (تولد مهر شکست ناپذیر) می نامند.
شرق شناسان و مورخان متفق القولند که ایرانیان نزدیک به هزار سال است که شب یلدا آخرین شب پاییز و آذرماه را که درازترین و تاریک ترین شب در طول سال است تا سپیده دم بیدار می مانند، در کنار یکدیگر خود را سرگرم می کنند تا اندوه غیبت خورشید و تاریکی و سردی روحیه آنان را تضعیف نکند و با به روشنی گراییدن آسمان (حصول اطمینان از بازگشت خورشید در پی یک شب طولانی و سیاه که تولد تازه آن عنوان شده است) به رختخواب روند و لختی بیاسایند.
در این جستار از سخنرانی دکتر جنیدی و دکتر کزازی برداشت هایی شده که : جشن شب یلدا، همانند جشنهایی همچون نوروز و مهرگان، پس از تازش اسکندر، تازیان، و مغولها پابرجا مانده است و در تک تک خانه های ایرانیان راستین با گردآمدن خانواده ها به دور هم برگزار میشود.
فردوسی خردمند در شاهنامه میگوید:
نباشد بهار و زمستان پدید
نیارند هنگام رامش نوید
از این بیت میتوان پی برد که در سرزمینهای بجز ایران آغاز فصل ها را نمیدانستند اما ایرانیان در آن زمان به این دانش دست پیدا کرده بودند. در زمان تاختن تازیان به ایران گاهشماری ایرانیان که بر پایه ی خورشید بود، به گاهشماری بر پایه ی ماه دگرگون شد، اما پس از چندی خیام به روی کار آمد و این گاهشماری خورشیدی را دوباره بنیان نهاد تا باز جشنهای ما زنده باشند و ما آنها را برگزار کنیم. به جز این، ایرانیان همیشه آیین هایشان همراه با شادی بوده و احترام ویژه به نور و روشنایی داشته اند.
از این روست که ایرانیان درازترین شب را بیدار مینشینند تا بیرون آمدن خورشید را نظاره گر باشند. از این پس است که دوران کمبود نور و روشنایی پایان یافته و دوران فزونی خورشید و نور و روشناییست. در این میان ایرانیان با روشن کردن آتش و چراغ به یاری خورشید می آیند و تا صبح بیدار میمانند. یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زاد روز ایزد مهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانیها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمیگردد، که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذرای شده است.
همانطور که اشاره شد نخستین نشانه ها به مراسم شب یلدا مربوط به دوران پیش از زرتشت است یعنی شب زاده شدن ایزد مهر. ایزدی که خورشید گردونه اوست. هنگام رواج آیین مهر در اروپا، مراسم شب یلدا با شکوه هرچه تمامتر برگزار می شد. هنگامی که مسیحیت از کشتار بی رحمانه پیروان مهر، در اروپا رواج یافت، اولیای دین پی بردند که برانداختن برخی سنتها و آیین های مهر غیرممکن است. از این رو شب میلاد ایزدمهر را به میلاد مسیح در ۲۵ دسامبر بدل کردند. فاصله مختصری که میان این دو جشن وجود دارد، حاصل اشتباه در محاسبه تقویم است. در حقیقت میلاد مسیح همان شب یلدای پیروان مهر است که در ایران نیز گرامی داشتن آن با رواج دین زرتشت از میان نرفته، هنوز نیز مردم آن را بزرگ می دارند.
آداب شب یلدا در طول زمان تغییر نکرده و ایرانیان در این شب، باقیمانده میوه هایی را که انبار کرده اند و خشکبار و تنقلات می خورند و دور هم گرد هیزم افروخته و بخاری روشن می نشینند تا سپیده دم بشارت شکست تاریکی و ظلمت و آمدن روشنایی و گرمی (در ایران باستان، از میان نرفتن و زنده بودن خورشید که بدون آن زندگی نخواهد بود) را بدهد، زیرا که به زعم آنان در این شب، تاریکی و سیاهی در اوج خود است.
یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند. در برخی دیگر از جاهای ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدر بزرگ ها و مادر بزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه این ها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند. در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه و انار در شب یلدا جزو آداب و شیوه ی آن نباشد.
یلدا در افسانه ها و اسطوره های ایرانی حدیث میلاد عشق است که هر سال در "خرم روز" مکرر می شود. از آن زمان هر سال مهر و ماه تنها یک شب به دیدار یکدیگر می رسند و هر سال را فقط یک شب بلند و سیاه و طولانی است که همانا شب یلداست.
یلدا نام فرشته ای است، بالا بلند، با تن پوشی از شب و دامنی از ستاره
یلدا نرم نرمک با مهر آمده بود
با نخستین شب پاییز آمده بود
و هر شب ردای سیاهش را قدری بیشتر بر سر آسمان می کشید
تا آدمها زیر گنبد کبود آرامتر بخوابند
یلدا هر شب بر بام آسمان و در حیاط خلوت خدا راه می رفت
و لا به لای خواب های زمین لالایی اش را زمزمه می کرد
گیسوانش در باد می وزید و شب به بوی او آغشته می شد
یلدا شبی از خدا پاره ای آتش قرض گرفت
آتش که می دانی، همان عشق است
یلدا آتش را در دلش پنهان کرد تا شیطان آن را ندزدد
آتش در وجود یلدا بارور شد
فرشته ها به هم گفتند:
یلدا آبستن است. آبستن خورشید
و هر شب قطره قطره خونش را به خورشید می بخشد
و شبی که آخرین قطره را ببخشد
دیگر زنده نخواهد ماند
فرشته ها گفتند:
فردا که خورشید به دنیا بیاید یلدا خواهد مرد
جعفر سپهری : |
کهنترین سند دریانوردی ایرانیان، مهری است که در چغامیش خوزستان بدست آمده است. تاریخ تمدن ناحیه چغامیش به ششهزارسال پیش از میلاد میرسد. این مهر گلین، یک کشتی را با سرنشینانش نشان میدهد. در این کشتی یک سردار پیروز ایرانی، بازگشته از جنگ، نشسته، و اسیران زانوزده در جلوی او دیده میشوند. در این مهر یک گاو نر و یک پرچم هلالی شکل هم دیده میشوند. نقشهای برجسته پاسارگاد نمایانگر توانمندی دریایی ایرانیان و فرمانروایی ایشان بر هفتدریاست.
|
به نام خدا
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : |
||
تابوتی از یک کودک به همراه جمجمه و استخوانهای برجایماندهی این کودک در خوزستان پیدا شد. |
به نام خدا
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : |
||
بیلهای مکانیکی آمده بودند تا در بخش باختری(:غربی) تپهی ایلامی که از قضا یک تپهی باستانی بهشمار میآید، راه باریکی را پهنا ببخشند، بیتوجه به آن که، اینجا یک گسترهی باستانی است.
گهستونی گفت با ناخشنودی از آشفتگی وضع این تپهی باستانی که بیگمان ناگفتههای بسیاری از تاریخ ایران و مردمانش با خود دارد، گفت: «تپهی باستانی کلگهزرین یکی از ارزشمندترین گسترههای تاریخی خوزستان است که باستانشناسانی همچون گریشمن و سرافراز از آن بازدید کرده و سرانجام علیاکبر سرفراز در سال ١٣٥٢ آن را کاوش کرده است.» به گفتهی گهستونی، این تپه، تعیین حریم نشده است. دستاندازیها به این گسترهی باستانی از سویی، و از سوی دیگر؛ بیتوجهیهای سازمان میراث فرهنگی و حریمدار نبودن تپه، دست به دست هم دادهاند تا تپه رو به ویرانی رود. گهستونی با توجه به ساختوسازهای بیشماری که در سالهای گذشته در جنوب مسجدسلیمان و بر روی گسترهی باستانی کلگهزرین شده، از سازمان میراث فرهنگی کشور خواست تا برای تعیین حریم این گستره، شتاب کنند. عکس از حسن سریعکار |
به نام خدا
یعقوب لیس (لیث) صفاری
سردار قدرتمندی که با اعراب مقابله کرد و زبان پارسی را به از جمله کارهای بزرگی که انجام داد این بود که گروهی از ادبای آن زمان را به حضورش خواست و به آنها دستور داد که برای "گ چ پ ژ " که در نوشتار پارسی هنوز وجود نداشت و فقط در گفتار به کار میرفت شکلی در نظر بگیرند و به جامعه ی پارسی معرفی کنند و آن را گسترش دهند که آنها نیز پس از مدتها کار که البته به این دلیل طولانی شد که یعقوب درگیر جنگها بود و نتوانست از آنها بازخواستی بکند ، در نهایت به خاطر اینکه زیاد فرم الفبا تغییر نکند و راحت این چهار حرف در زبان پارسی جا بیافتد به حرف "ج" دو نقطه اضافه کردند و شد "چ" و به حرف "ز" دو نقطه اضافه کردند و شد "ژ" و به حرف "ب" دو نقطه اضافه کردند شد "پ" و به حرف "ک" یک سرکش اضافه کردند و شد "گ" و اینگونه کلمات اصیل ایرانی جای خود را پیدا کرد و زبان پارسی هر چه بیشتر شکل گرفت و ماندگار شد
جالب است که بدانید عربها به این چهار حرف میگویند الجیم الفارسی و الکاف الفارسی و ...
به نام خدا
پیشینه ی شب یلدا و رسم های این شب
شب یلدا یا شب چله آخرین روز آذرماه، شب نخست زمستان و درازترین شب سال است. ایرانیان باستان با باور اینکه فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلند تر شده و تابش نور ایزدی افزونی می یابد، آخر پاییز و اول زمستان را شب زایش مهر یا زایش خورشید می خواندند و برای آن جشن بزرگی برپا می کردند.
این جشن در ماه پارسی «دی» قرار دارد که نام آفریننده در زمان پیش از زرتشتیان بوده است که بعدها او به نام آفریننده نور معروف شد.
نور، روز و روشنایی خورشید، نشانه هایی از آفریدگار بود در حالی که شب، تاریکی و سرما نشانه هایی از اهریمن. مشاهده تغییرات مداوم شب و روز مردم را به این باور رسانده بود که شب و روز یا روشنایی و تاریکی در یک جنگ همیشگی به سر می برند. روزهای بلندتر روزهای پیروزی روشنایی بود، در حالی که روزهای کوتاه تر نشانه یی از غلبه تاریکی.
● پیشینه جشن
یلدا و جشن هایی که در این شب برگزار می شود، یک سنت باستانی است. این جشن مراسمی آریایی است و پیروان میتراییسم آن را از هزاران سال پیش در ایران برگزار می کرده اند. یلدا روز تولد میترا یا مهر است. این جشن به اندازه زمانی که مردم فصول را تعیین کردند کهن است.
● مراسم و آداب جشن
برای در امان بودن از خطر اهریمن، در این شب همه دور هم جمع می شدند و با برافروختن آتش از خورشید طلب برکت می کردند.
آیین شب یلدا یا شب چله، خوردن آجیل مخصوص، هندوانه، انار و شیرینی و میوه های گوناگون است که همه جنبه نمادی دارند و نشانه برکت، تندرستی، فراوانی و شادکامی هستند. در این شب هم مثل جشن تیرگان، فال گرفتن از کتاب حافظ مرسوم است. حاضران با انتخاب و شکستن گردو از روی پوکی و یا پری آن، آینده گویی می کنند.
جشن شب یلدا جشنی است که از ۷ هزارسال پیش تاکنون در میان ایرانیان برگزار می شود. ۷ هزار سال پیش نیاکان ما به دانش گاه شماری دست پیدا کردند و دریافتند که نخستین شب زمستان بلندترین شب سال است.
یکی دیگر از دلایل برگزاری این جشن، شب زادروز ایزدمهر یا میترا است. مهر به معنای خورشید است و تاریخ پرستش آن در میان ایرانی ها و آریایی ها به پیش از دین زرتشت بازمی گردد که پس از ظهور زرتشت این پیامبر او را اهورامزدا تعریف کرد. یکی از ایزدان اهورایی مهر بود که هم اکنون بخشی از اوستا به نامش نامگذاری شده.
در «مهریشت» اوستا آمده است؛ «مهر از آسمان با هزاران چشم بر ایرانی می نگرد تا دروغی نگوید».
● آیین های جشن شب یلدا
یکی از آیین های شب یلدا در ایران، تفال با دیوان حافظ است. مردم دیوان اشعار لسان الغیب را با نیت بهروزی و شادکامی می گشایند و فال دل خویش را از او طلب می کنند.
در برخی دیگر از جاهای ایران نیز شاهنامه خوانی رواج دارد. بازگویی خاطرات و قصه گویی پدربزرگ ها و مادربزرگ ها نیز یکی از مواردی است که یلدا را برای خانواده ایرانی دلپذیرتر می کند. اما همه اینها ترفندهایی است تا خانواده ها گرد یکدیگر آیند و بلندترین شب سال را با شادی و خرسندی به سپیده برسانند.
در سراسر ایران زمین، جایی را نمی یابید که خوردن هندوانه در شب یلدا جزء آداب و شیوه آن نباشد. در جاهای گوناگون ایران، گونه های تنقلات و خوراکی ها به تبع ژیرامون و شیوه زندگی مردم منطقه بهره برده می شود اما هندوانه میوه ای است که هیچ گاه از قلم نمی افتد، زیرا شمار زیادی به این باورند که اگر مقداری هندوانه در شب چله بخورند در سراسر چله بزرگ و کوچک یعنی زمستانی که در پیش دارند سرما و بیماری بر آنها غلبه نخواهد کرد.
مردم شیراز در شب یلدا به شب زنده داری می پردازند و برخی نیز بسیاری از دوستان و بستگان خود را دعوت می کنند. آنها در این شب سفره یی می گسترانند که بی شباهت به سفره هفت سین نوروز نیست و در آن آینه را جای می دهند. گونه های بی شمار آجیل و تنقلاتی چون نخودچی، کشمش، حلواشکری، رنگینک و خرما و میوه هایی چون انار و به ویژه هندوانه خوراکی های این شب را تشکیل می دهند.
در آذربایجان مردم هندوانه چله (چیله قارپوزی) می خوردند و باور دارند که با خوردن هندوانه لرز و سوز و سرما به تن آنها تاثیری ندارد.
در اردبیل رسم است که مردم، چله بزرگ را سوگند می دهند که زیاد سخت نگیرد و معمولاً گندم برشته (قورقا) و هندوانه و سبزه و مغزگردو و نخودچی و کشمش می خورند. در گیلان هندوانه را حتماً فراهم می کنند و باورمندند که هرکس در شب چله هندوانه بخورد در تابستان احساس تشنگی نمی کند و در زمستان سرما را حس نخواهد کرد. «آوکونوس» یکی دیگر از میوه هایی است که در این منطقه در شب یلدا رواج دارد و به روش خاصی تهیه می شود.
در فصل پاییز، ازگیل خام را در خمره می ریزند، خمره را پر از آب می کنند و کمی نمک هم به آن می افزایند و در خم را می بندند و در گوشه یی خارج از هوای گرم اتاق می گذارند، ازگیل سفت و خام، پس از مدتی پخته و آبدار و خوشمزه می شود. آوکونوس (ازگیل) در اغلب خانه های گیلان تا بهار آینده یافت می شود و هر زمان هوس کنند ازگیل و تازه و پخته را از خم بیرون می آورند و آن را با گلپر و نمک در سینه کش آفتاب می خورند.بنا به روایت مردم کرمان تا سحر انتظار می کشند تا از قارون افسانه یی استقبال کنند. قارون در پوشاک هیزم شکن برای خانواده های فقیر تکه های چوب می آورد. این چوب ها به زر دگرگون می شوند و برای آن خانواده، ثروت و روزی به همراه می آورند.
● جشن شب یلدا
جشن شب یلدا یک جشن کاملاً زنده است و همه مسیحیان جهان این جشن را با نام جشن تولد مسیح برگزار می کنند. یلدا و مراسمی که در نخستین شب بلند زمستان و بلندترین شب سال برپا می کنند سابقه یی بسیار دراز داشته و مربوط می شود به ایزد مهر.
این جشن که یکی از کهن ترین جشن های ایران باستان است در اصطلاح به آن شب چله هم می گویند. چله بزرگ از یکمین روز دی ماه جشن خرم روز تا دهم بهمن که جشن سده است به طول می انجامد و آن را چله بزرگ می نامند به آن دلیل که شدت سرما بیشتر است، آنگاه چله کوچک فرا می رسد که دهم از بهمن تا بیستم اسفند به طول می انجامد و سرما کم کم کاسته می شود.
چله اول که نخستین روز زمستان و یا نخستین شب آن است تولد مهر و خورشید شکست ناپذیر است، زیرا مردم دوره های گذشته که پایه زندگی شان برکشاورزی و چوپانی قرار داشت و در طول سال با سپری شدن فصل ها و تضادهای طبیعت خو داشتند و براثر تجربه و گذشت زمان با گردش خورشید و تغییر فصول و بلندی و کوتاهی روز و شب و جهت حرکت و قرار ستارگان آشنایی یافته و کارها و فعالیتشان را براساس آن تنظیم می کردند و به تدریج دریافتند که کوتاهترین روزها آخرین روز پاییز یعنی سی ام آذر و بلندترین شب ها شب اول زمستان است اما بلافاصله بعد از این با آغاز دی روزها بلندتر و شب ها کوتاه تر می شود.
اقوام قدیم آریایی جشن تولد آفتاب را آغاز زمستان می گرفتند خصوصاً ژرمن ها که این ماه را به خدای آفتاب نسبت می دهند و زیاد هم بی تناسب نیست چرا که آغاز زمستان مثل تولد خورشید است که از آن روز در نصف کره شمالی رو به افزایش و ارتفاع و درخشندگی می گذارد و هر روز قوی تر می شود. در این شب آتش برمی افروختند تا تاریکی و عاملان اهریمنی و شیاطین نابود شده و بگریزند و همچنان که خورشید به مناسبت فروغ و گرمای کارسازش تقدس پیدا کرده بود آتش نیز همان والایی را نزد مردمان دارا شد.
چون تاریکی فرا می رسید در پرتو روشنایی آتش تاریکی اهریمنی را از بین می بردند. در شب یلدا یا تولد خورشید افراد دور هم جمع می شدند و جهت رفع این نحوست آتش می افروختند و خوان ویژه مانند سفره یی که عید نوروز تهیه می کنند اما محتویات آن متفاوت است می گستراندند و هر آنچه میوه تازه فصل که نگهداری شده بود و میوه های خشک در سفره می نهادند.
این سفره جنبه دینی داشته و مقدس بود و از ایزد خورشید روشنایی و برکت می طلبیدند تا در زمستان به خوشی سر کنند و میوه های تازه و خشک و چیزهای دیگر در سفره تمثیلی از آن بود که بهار و تابستانی پربرکت داشته باشند و همه شب را در پرتو چراغ و نور و آتش می گذراندند تا اهریمن فرصت دژخویی و تباهی نیابد. سفره شب یلدا سفره میزد است و میزد عبارت است از میوه های تر و خشک و آجیل یا به اصطلاح زرتشتیان لرک که از لوازم این جشن بود که به افتخار و ویژگی مهر یا خورشید برگزار می شد.
امروز هم ایرانیان در سراسر جهان این جشن زیبا را در کنار یکدیگر برگزار می کنند و به خواندن شاهنامه و گرفتن فال حافظ می پردازند.
به نام خدا
نخل نراق هم دیدنی است.نخل گهواره ای چوبین و استعاره ای از تابوت امام حسین است که بر شانه های عاشقان او کوچه به کوچه حمل میشود.حمل نخل میراث داری میخواهد و افتخارش به هرکسی داده نمیشود.بیمارها از زیر آن به امید شفا میگذرند و آرزومندان دستی به شالهای زربفت و ترمه های رنگینش میسایند و چشمهایی گریان اندوه خود را در گذر کوچه ها از دل میکنند.همه رسمها زیباست.باید احترام گذشتگان را دانست و رسومشان را پاس داشت اینگونه میشود اسطوره های سرزمینمان را سینه به سینه منتقل کرد.
به نام خدا
در پارک جنگلی سیاهداران تالش با کمک کشور آلمان به تازگی پروژه جالبی به بهره برداری رسیده است که به جذب گردشگران تالش کمک زیادی میکند.این پروژه سورتمه سواری که ساخت آن حدود 2 سال به طول انجامید شامل 40 کیلومتر ریل سورتمه در دل جنگلهای تالش است.هر نفر سوار یک سورتمه شده و به راحتی سر میخورد و از کوه پایین میاید و دوباره به جای اول خود برمیگردد.این وسیله بی خطر برای همه سنین قابل استفاده است و تنها با یک ترمز میتوان سرعت خود را کنترل کرد.مسیر مناسبی برای این پروژه انتخاب شده و سرعت هر سورتمه 40 کیلومتر در ساعت است که با خم و قوسها، سربالایی و سرپایینیهای فوقالعاده هیجانانگیز است .در این مسیر با توجه به وجود درختان بسیار، نقشه مسیر ریلگذاری سورتمه طوری طراحی شده که درختی برای اجرای پروژه قطع نشود.(خدا را شکر)
به نام خدا
|
||
|
||
|
||
میترا دهموبد : | ||
دوباره جمله را خواندم: «من بزرگی ایران را در موزهی لوور دیدم نه در تختجمشید. همان بهتر که آثارمان آنجا باشند و خاکشان را بگیرند.» |
به نام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : | ||
معاون میراثفرهنگی کشور ساخت و ساز در حریم گسترهی باستانی سیلک را البته با رعایت ضوابط، شدنی دانست. این در حالی است كه به باور یک باستانشناس پیشكسوت، هرگونه دستاندازی در حریم گسترههای باستانی بهویژه سیلک، خلاف قانونهای تعیینشدهی میراثفرهنگی است. كاوشهای باستانشناسی بارها از بودن یادمانهای تاریخی حتا در حریم سیلک خبر دادهاست. |
(عکس: باغ تخت ۱۲۷۴)
به نام خدا
یلداست بگذاریم هر چه تاریکی هست هرچه سرما و خستگی هست
تا سحر از وجودمان رخت بربندد امشب
بیداری را پاس داریم تا فردایی روشن راهی دراز باقیست
.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)
شب ولادت میترا ،الهه ی مهر بر آن شویم همانند پیشینیان
اهریمن وجودمان را مغلوب ساخته تا روشنایی مهر و محبت در دلمان جوانه زند
و بذر عشق و دوستی طولانی ترین شب سال را منور کند . . .
یلدا مبارک
.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)
باور به نور و روشنایی است
که شام تیره ،از دل شب یلدا
جشن مهر و روشنایی به ما هدیه میدهد
یلدا یتان مبارک
.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)
امشب را به نور قرنها قدمت جاری نگه داریم
شب یلدا ، این شب زایش مهر و میترا ، شب زایش نور و روشنائی
بر تو ایرانی مبارک
.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)
شب یلدا شب بزم و سرور است
شبی طولانی و غمها بدور است
شباهنگام تا وقت سحرگاه
بساط خنده و شادی چه جوراست
یلدا مبارک
.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)
سهم من از شب یلدا شاید…
قصه ای از غصه و انار سرخی که پر از دلتنگی ست
غم هایم بلند همانند شب یلداست
.
.
.
اس ام اس به مناسبت شب یلدا (شب چله)
امسال چه زیباست شب یلدای من طولانی ترین شبی که به تو
فکر مکینم و از یادآوری نگاه پر مهرت شب سیاهم
لبریز از نور عشق میشود معبودم
یلدا مبارک
به نام خدا
حتما برای خیلی ها این پرسش پیش می آید که نام کورائیم از چه چیزی گرفته شده است و این نام ریشه در چه چیزی دارد بنده در تحقیقاتی که انجام دادم از جمله با مشورتی که با دکتر محمد رضا اقبال کورائیم که در رشته جغرافیای شهری مشغول به تحصیل هستند انجام دادم ایشان به صورت علمی ثابت کردند که قلعه(تپه) کورائیم از زمان هخامنشیان یعنی از زمان کوروش بزرگ به جا مانده و مقاله ای نیز در این مورد به چاپ رسونده است و سپس در دانشگاه نیز یکی از دوستان بسیار ارزشمند جناب آقای دارا نجفی خیاط(هفته نامه ی بین المللی آذربایران) نیز در تحلیلی چنان فرمودند که به واقعیت معنی کلمه کورائیم ما را نزدیکتر کردند ایشان گفتند که کورا, کورائیم, رود کورا و...
کورا نام مخفف شده ی کوروش بزرگ میباشد برای پسوند ویا پیشوند شهرها یا مالکیت اماکن و رودخانه ها در آن زمان نام گذاری می کرده اند . و (ئیم) و یا( ئیل) پسوند مکانها و جایها یا محلهای مورد نظر بوده است. مانند کورائیم به معنای شهر یا جایگاه کوروش بزرگ میباشد. یا آرتا ویل که به معنای شهر مقدس میباشد. ویا رود کورا که به معنای رودخانه کوروش بزرگ است .این نامگذاری از زمانهای بسیار دور تا به حال مرسوم بوده است . مانند شهر رضائیه به ارومیه در زمان پهلوی و یا خمینی شهر در زمان فعلی و... اطلاق می شده است.
مثال: رود کورا.
کورا یا کُر نام رودی است که از شرق ترکیه سرچشمه میگیرد و از کشورهای گرجستان و جمهوری آذربایجان از میان رشته کوههای قفقاز گذشته و به رود ارس پیوسته و در منطقه تالش گشتاسبی به دریای خزر میریزد. طول رود کورا ۱۳۶۴ کیلومتر است. پیشتر تا تفلیس قابل کشتیرانی بوده ولی اکنون به سبب سدها و نیروگاههایی که بر روی این رود ساخته شدهاست قابل کشتیرانی نیست. نام این رود از نام کوروش بزرگ هخامنشی گرفته شدهاست.
به نام خدا
|
|
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : |
|
اردشیر جوانمردزاده، باستانشناس گفت: «در پی اجرای پروژهی کانالکشی در شهرستان مهران استان ایلام، بخشهایی از یک گسترهی باستانی نزدیک به ٧٠٠٠ سال دیرینگی دارد، ویران شد.» به گزارش ایسنا، اردشیر جوانمردزاده دراین باره گفت: «ادارهی جهاد کشاورزی شهرستان مهران میخواهد کانالهای سنتی را دگرگون کرده و گسترش دهد؛ اما اجرای این کار برپایهی گفتهی برخی کارشناسان اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری استان ایلام، بدون گرفتن استعلام آغاز شده است.»
او گفت: «ارزشمندترین گسترهای که آسیب دیده، «چغا آهوان» است که استقرارهایی از نیمهی هزارهی ششم پیش از میلاد تا اوایل هزارهی سوم پیش از میلاد در آن یافت شده و یکی از نخستین شهرهای ایران بهشمار میرود.» او گفت: «افزونبر آسیبهایی که به این گستره وارد شده، یک گسترهی دیگر که یادمانهایی از اوایل هزارهی هفتم پیش از میلاد تا اوایل هزارهی سوم پیش از میلاد دارد و تنها گسترهی دوران نوسنگی بیسفال دشت مهران است، ویران شده است. همچنین بلدوزر برای اجرای کانالکشی از روی یک گسترهی دیگر هم گذر کرده است که آیادمانهای فرهنگی اوایل نیمهی هزارهی پنجم پیش از میلاد تا هزارهی چهارم پیش از میلاد را دارد.»
<!--[if gte mso 9]> <w:LsdException Locked="false" Priority="72" SemiHidden="false" UnhideWhenUsed=" |
به نام خدا
زرتشت (بردیه) و کورش در اساطیر آذربایجان شمال رود ارس (اران سابق) و همسایهً غربی آن یعنی ارمنستان بسیار معروف بوده و هستند. لذا این پرسش پیش می آید این امر در نزد گرجیها یعنی همسایگان شمال غربی همان آذریها – یعنی آنجا که رود کورا نام کورش را قرنها است با خود حمل می کند – صادق است یا نه؟ برای پاسخ ابتدا سری به اساطیر آذری و ارمنی میزنیم: در نزد ترکان اران (آذریها) که اساطیر کهن آنان در کتاب اسطوره ای ده ده قورقود آنان محفوظ مانده است این دو قهرمانان اصلی اساطیرآن هستند: زرتشت (یعنی دارندهً تن زرین) تحت نام بامسی بئیرک (دارندهً تن درخشان) پسر بای بوره (خان زرین عهد طوفان، جمشید) و کورش تحت نام بایندرخان (خان آبادگر) پسر گام خان (کمبوجیهً دوم). در نزد ارامنه که موسی خورنی مورخ عهد قباد و انوشیروان آنهارا جمع آوری کرده از کورش تحت سه نام کورش (فوچ)، آرا(نجیب) و آرتاشس (شاه نیک و عادل) و از زرتشت نیز تحت هفت نام زرتشت، آرای آرایان،کرناک (زرین) و آرتاباز ( دارای دانش نیک) پاوس ، هایکاک دوم و یرواند قصیرالعمر اسم برده شده و از کمبوجیه تنها زیر عنوان ارتا وازد (دانای دانش نیک یا عاری ازنیکی و عدالت) یاد گردیده است. درمورد نامهای آخری آنان باید افزود که موسی خورنی کورش را در مقام مقهور سازندهً کرسوس (کرزوس پادشاه لیدیه) تحت همین نام آرتاشس (آرتاخشیاس) معرفی می نماید و اسطوره ای را راجع به او و فرزندش/ یا فرزند خوانده اش آرتاوازد /آرتاباز ذکر مینماید که بسیار جالب است. وی می آورد:”پس از آرتاشس پسر او آرتاوازد به تخت شاهی نشست. آرتاوازد (همان کمبوجیهً سوم پسر کورش سوم) برادران خود را از آیرارات به ولایات آقیاویت و آربران کوچ داد تا در آیرارات در ملک پادشاه زندگی نکنند و چون پسر نداشت لذا فقط تیران را به عنوان جانشین نزد خود نگاهداشت.چند روز بعد از به پادشاهی رسیدنش هنگامیکه به قصد شکارگورخر و گراز در حوالی سرچشمه های رودخانهً گینا از روی پل آرتاشات می گذشت
به نام خدا
|
||
|
||
سورنا لطفینیا : |
||
گرندکانیون، نام کوهستانی است در کشور آمریکا. این کوهستان با داشتن چشماندازهای کممانند و درههای بزرگ و دیوارههای سنگی زیبا، آوازهای جهانی دارد. «zoroaster temple» یا (نیایشگاه زرتشت) یکی از چکادهای زیبای این کوهستان است. |
به نام خدا
|
||
|
||
|
||
فرانک تيمساری : | ||
«کوروش بزرگ، بنیانگذار شاهنشاهی هخامنشی، ٧ دسامبر سال ٥٣٩ پیش از میلاد(١٦ آذر) با دیدار از نیایشگاه شهر بابل، از همراهانش خواست که در هرجای جهان که بمیرد، باید کالبد او را به پاسارگاد ببرند و در آن جا به خاک بسپارند. این گفتهی کورش در تاریخ به نام «سفارش کوروش» نگهداری شده است. کورش با این که زرتشتی بود به دینها و باورهای دیگر احترام میگذاشت. در همین روز (١٦ آذر) «زروبابل» را به سرنشینی بیش از ٤٠ هزار یهودی، که آنان را از گروگانی بابلیها آزاد کرده بود، برگماشت تا به اورشلیم بازگردند و نیایشگاههای ویران شدهی آن جا را بازسازی کنند.» (برگرفته از: تارنمای انوشیروان کیهانیزاده)
در هر جای جهان که بمیرم تن بیجان مرا در پاسارگاد به خاک بسپارید
|
به نام خدا
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : |
بخشی از دیوارهی زیرین نگاربرجستهی تاریخی «پریشو» در شهرستان کازرون استان فارس با چیزی همچون پتک ویران شد. این نگاركند از انگشتشمار نقشبرجستههایی است که نگارهی یک زن در آن دیده میشود.
نقشبرجستهی ساسانی که بخش زیرینش را ویران کردهاند به گزارش مهر و بنا به گفتهی محسن عباسپور، هموند شورای مرکزی انجمن هماندیشان جوان شهرستان کازرون، این نگارکند که بیهیچ محافظتی به حال خود رها شده بود اکنون بخشهای زیرینش به زور وسیلهای همچون پتک ویران شده است و سنگ بزرگ جدا شده از این نقشبرجسته در زیر نقش پریشو افتاده است. |
به نام خدا
|
||
|
||
|
||
خبرنگار امرداد - میترا دهموبد : | ||
نخستین اعلامیه حقوق بشر در نخستین سفرش به آمریکا در ٥ شهر از شهرهای این کشور به نمایش درخواهد آمد. |
به نام خدا
) | |
همراه با مبلغان مسلط به زبان انگليسی در جمع گردشگران | |
|
«دارالعباده» میزبان گردشگران 12 کشور جهان در روزهای محرم بود |
مدیرکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان یزد گفت: گردشگرانی از کشورهای ژاپن، هلند، فرانسه، سوئیس، آلمان، کره جنوبی، چین، ترکیه ، استرالیا، لبنان، سوئد و ایتالیا در مراسم ویژه محرم استان یزد شرکت کردند. |
به گزارش میراثآریا (chtn) به نقل از روابط عمومی ادارهکل میراثفرهنگی، صنایعدستی و گردشگری استان یزد ، دارالعباده یزد با برگزاری مراسم و آیینهای عزاداری در روزهای محرم میزبان گردشگران خارجی از 12 کشور جهان بود. |
به نام خدا
|
||
|
||
|
||
حسين منتظری : | ||
استان قم، میان دو فلات بزرگ ایران به نام های زاگرس در جنوب قم و البرز در شمال قم قرار دارد و دارای هوای گرم و خشک تابستان و هوای ملایم زمستانی می باشد و در ارتفاع 939 متر بالاتر از سطح دریا قرار دارد. |
به نام خدا
|
||
|
||
|
||
مريم كيوانشكوهی : | ||
آیا تاکنون تندیس آزادی را دیدهاید؟ این پیکره، یک زن با تنپوش رومی است که تندیسساز فرانسوی "فردریک اگوستوبارتولدی" طراحی کرده و ژوزف پولیتزر آن را ساخته است. |
به نام خدا
|
||
|
||
مينا عرشی : | ||
بانوگشسب نامه از گروه حماسههایی است که دربارهی خاندان رستم سروده شده است و آن گوشهای از زندگی بانوگشسب دختر رستم و نبردهای پهلوانی او است که تصویری از زن آرمانی ایرانی است. زنی زیبارو، رزمآور، هنرمند و یاور مردان، چنانکه رستم فرامرز را بدو میسپارد تا رزم و شکار را به وی بیاموزد. این داستان تنها داستان حماسی ایرانی است که بانویی قهرمان آن است. درونمایهی آن دلاوریهای زن پهلوانی است که نمودهای فرهنگ کهن ایرانی را به همراه دارد و شاید بازماندهی استورهای از دوران بسیار دوری باشد که زنان نقشی فروتر از مردان نداشتند. در حماسههای ایران و جهان، هیچگاه وجود زن جدا از مرد نمیآید. زن در حماسهها یا مادر پهلوان است یا همسر و یا دختر او و هیچگاه جداگانه از وی یاد نشده است. در شاهنامه سه بار از بانوگشسب نام برده شده است: سرایندهی «بانوگشسپنامه» کیست؟ |
به نام خدا
|
||
|
||
|
||
ناهيد سعادتيان : | ||
لافنبازی با نامهای بندبازی، رسن بازی، داربازی، ریسمانبازی نیز نامیده میشود و از نمایشهایی است که در سراسر استان گیلان مورد استقبال مردم قرار میگیرد. |
نقش پل ورسک در تغییر نقشه جهان
پل ورسک در زمان جنگجهانی دوم بهخاطر نقشی که در كمکرسانی به اتحاد جماهیر شوروی محاصره شده توسط آلمان هیتلری ایفا کرد معروف شد و لقب پل پیروزی گرفت. به قول فرماندهان متفقین اگر راه آهن ایران وجود نداشت، نقشه جهان به شكل دیگری بود.
به نام خدا
|
|||||||||||||||
|
|||||||||||||||
خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی : |
|||||||||||||||
یک سنگنگارهی ٤ هزار ساله در تیمره پیدا شده است که نقش روی آن دو شکارچی سوار بر فیل را نشان میدهد که به دنبال یک شکار هستند. زیستگاه اصلی فیلهای آفریقایی در بخش میانی و استوایی قارهی آفریقا است و فیلهای آسیایی نیز در کشورهای هندوستان، تایلند، مالزی و دیگر کشورهای خاور(:شرق) آسیا دیده میشوند. از سویی اگر چه در کتاب «شاهنامه» که حکیم ابوالقاسم فردوسی هزار سال پیش آن را سروده است بارها از پیل (فیل) یاد شده اما جز این نه از نگاه تاریخی و نه نگاه زیستشناسی، گواهی بر اینکه ایران زیستگاه فیل بوده، در دست نیست. با همهی اینها در زمانهای گوناگون تاریخی پادشاهان ایران که مهر بسیاری به این جانور داشتند، شماری فیل را از کشور هندوستان به ایران وارد کردند. واپسین نمونهاش ناصرالدین شاه قاجار است كه در زمان خود چند فیل را از هندوستان به ایران آورد.
محمد ناصریفرد، نویسندهی کتاب سنگنگارههای ایران و کاشف این سنگنگاره در این باره گفت: «زیستگاه فیل، آفریقا و هندوستان است. بودن این حیوان دستكم در هزارهی دوم پیش از میلاد در مرکز ایران و اهلی کردن این حیوان بزرگپیکر و کاربست آن در شکار حیوانات، شگفتانگیز است. پرسش این است که آیا زیستگاه این حیوان مرکز ایران بوده و شرایط اقلیمی ایران متفاوت از امروز بوده یا ایرانیان باستان از آفریقا و هندوستان این حیوان را به این دیار آوردهاند؟
تاريخ : سه شنبه 23 آبان 1391برچسب:chtn,روز ابرکوه,ابر,ابرکوه,ابرقو,روز ابرقو,مسجد بیرون,قدمگاه,کاروان امام رضا,امام رضا,رضا,17 آبان,حمید اکرمی,شبه,شبه کاروان,کاروان,کاروان رضا,,
ارسال توسط سورنا
از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!! ارسال توسط سورنا
به نام خدا
|