به نام خداوند مهر آفرین
سال 14094 اهورایی، 7037 میترایی، 3753 زرتشتی، 2573 کوروشی (شاهنشاهی) و 1394 خورشیدی

بنام خدا

 

 عشق - موفقیت - ثروت

 زنی هنگام بیرون آمدن از  خانه , سه پیرمرد با ریش های بلند سفید را دید که جلوی در نشسته اند. زن گفت:هر چه فکر می کنم شما را نمی شناسم؛ اما باید گرسنه باشید. لطفا" بیاید تو و چیزی بخورید.
 
آنها پرسیدند: آیا همسرت در خانه است؟ زن گفت: نه . آنها گفتند: پس ما نمی توانیم بیاییم .
غروب، وقتی مرد به خانه آمد، زنش برای او تعریف کرد که چه اتفاقی افتاده است. مرد گفت: برو به آنها بگو من خانه هستم و دعوتشان کن .
زن بیرون رفت و آنها را به خانه دعوت کرد. اما آنها گفتند: ما نمی توانیم باهمدیگر وارد خانه بشویم. زن  پرسید: چرا؟ یکی از پیرمردها در حالی که به دوست دیگرش اشاره می کرد، گفت: نام این ثروت است و سپس به پیرمرد دیگر رو کرد و گفت: این یکی موفقیت و نام من هم عشق.
 
برو به همسرت بگو که فقط یکی از ما را برای حضور در خانه انتخاب کند.
 
زن رفت و آنچه اتفاق افتاده بود را تعریف کرد. شوهر خوشحال شد . گفت: چه خوب!! این یه موقعیت عالیست . ثروت را دعوت می کنیم. بگذار بیاید و خانه را لبریز کند!
زن که با انتخاب شوهرش مخالف بود، گفت: عزیزم! چرا موفقیت را  دعوت نکنیم؟

  دختر خانواده که از آن سوی خانه به حرفهای آنها گوش می داد، نزدیک آمد و پیشنهاد داد: بهتر نیست عشق را دعوت کنیم تا خانه را از وجود خود پر کند؟ شوهر به همسرش گفت: بگذار به حرف دخترمان گوش کنیم پس برو بیرون و عشق را دعوت کن.
`
این بار پیرمردها با هم پاسخ دادند: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت کرده بودید، دو تای دیگر بیرون می ماندند، اما شما عشق را دعوت کردید، هر کجا او برود، ما هم با او می رویم.

هر کجا عشق باشد، ثروت و موفقیت هم هست!





تاريخ : یک شنبه 18 دی 1390برچسب:عشق,موفقیت,ثروت,,
ارسال توسط سورنا


ادامه مطلب...

تاريخ : یک شنبه 18 دی 1390برچسب:تارت,,
ارسال توسط سورنا

 

آیا می دانستید از گوشه و کنار جهان




ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

یک روز صبح نقاش و طراح معروف انگلیسی، ویلیام والکوت می‌خواست مجموعه‌ای از نوشته‌ها و طراحی‌های خود را درباره آسمان‌خراش‌های نیویورک، بسته‌بندی کند.

برای خرید کاغذ از خانه بیرون رفت. اما هیچ مغازه‌ای باز نبود.

به ناچار به دفتر دوستش آقای کرام که یک معمار بود رفت و فکر کرد در آنجا می‌تواند کمی کاغذ پیدا کند...

وقتی به آنجا رسید پسربچه‌ای را دید که در حال مرتب کردن وسایل و سروسامان دادن به کاغذهای طراحی و کاغذهای بسته‌بندی بود.

آقای ویلیام از پسر پرسید: آن کاغذ چیست؟ پسرک پاسخ داد: چیز خاصی نیست. یک تکه کاغذ بسته‌بندی!

آقای والکوت به پسر گفت: هیچ چیز معمولی نیست به شرطی که بدانی چطور از آن استفاده کنی. حال کمی از آن کاغذها را به من بده تا به شما نشان دهم منظورم چیست.

آقای والکوت با سرانگشتان توانمندش در عرض چند دقیقه نقشه اولیه دو آسمان‌خراش بزرگی را روی کاغذها طراحی کرد که یکی از آنها بعدها به قیمت 1000دلار و دیگری به قیمت 5000 دلار به فروش رفت...!

 

 

سخن روز : قانون احتمالات یادت نره ، بلاخره یک نفر خواهد گفت بله .آنتونی رابینز





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 17 تا 23 دی

 



 گروه مردم :

 شنبه 17 دی:

  • شمار تلفات رومی ها تنها در دو جنگ با ایران (زمان شاپور دوم)، گزارش رسمی جنگهای روم وایران در سالهای 348 و 350 میلادی (دوران حکومت شاپور دوم معروف به ذوالاکتاف) که به تاریخ 20 اکتبر 351 از سوی ارتش روم تکمیل و به تاریخ هفتم ژوئیه سال 352 به امضای کنستانتینوس دوم امپراتور وقت رسیده و برای اطلاع سنای روم ارسال شده و سپس در آرشیو دولتی روم قرار گرفته و اینک در آرشیو واتیکان نگهداری می شود ارقام تلفات (کشتگان) ارتش روم را به این شرح نشان می دهد: جنگ سال 348 (جنگ یکم) : پنجاه هزار و 231 کشته. جنگ سال 351 (جنگ دوم) : 39 هزار و 12 تن کشته
  • روزی که پهلوان تختی ازدست رفت، پلیس تهران 17دی ماه 1346 هجری خورشیدی خبری را در اختیار خبرنگارانی که اخبار جنایی شهر را پوشش می دادند قرار داد که حاکی از آن بود که غلامرضا تختی پهلوان معروف کشتی که شهرت به پیروی از خط دکتر مصدق و مخالفت با روش حکومت کردن شاه را داشت در یک هتل شهر خودکشی کرده و طبق یادداشتی که بر جای گذارده انگیزه او مشکلات داخلی بوده است.

 یکشنبه 18 دی:

  • روزی که مظفرالدین شاه قاجار پدر 18 دختر درگذشت، مظفرالدین شاه قاجار هشتم ژانویه 1907 (هجدهم دیماه سال 1285 خورشیدی) و ده روز پس از امضای نظام نامه مشروطیت (قانون اساسی که عمدتا از قانون اساسی بلژیک ترجمه شده بود) در 54 سالگی، ظاهرا از بیماری سل درگذشت و ده روز بعد پسرش محمدعلی میرزا تاجگذاری کرد و شاه شد؛ بدون این که از نمایندگان مجلس شورای ملی برای شرکت در این مراسم دعوت بعمل آورد. مظفرالدین شاه که مانند پدرش و عمدتا با استقراض پول با بهره سنگین از بیگانه (روسیه و انگلستان) سه بار (در سالهای 1900، 1902 و 19005) به سفر اروپا رفته بود! دارای شش پسر و 18 دختر بود. وی پس از قتل پدرش ناصرالدین شاه به دست میرزارضای کرمانی در سال 1896 میلادی به شاهی رسیده بود.

 دوشنبه 19 دی:

  • پول ایران (سکه داریک) دو هزار و 515 ساله شد، طبق بررسی های مستشرقین اروپایی [برپایه نوشته های مورخان یونان باستان که کارهای داریوش بزرگ را دقیقا و وسیعا شرح داده اند] و تطبیق تقویم ها، پول رسمی ایران (سکه داریک) در ژانویه سال 504 پیش از میلاد ضرب و رایج شد و این، نخستین سکه متحد الشکل جهان که دارای وزن و عیار یکسان بود در ژانویه 2011 دوهزار و 515 ساله شده است. داریوش دستور ضرب این سکه را در دومین روز نخستین ماه زمستان سال 504 پیش از میلاد (دیماه و یک روز پس از شب چله ـ یلدا) داده بود. سکه های داریک (گرفته شده از نام داریوش) تا پایان عهد هخامنشیان [سلطه اسکندر مقدونی] رایج بودند. نقش تصویر رئیس کشور بر یکطرف سکه نیز از زمان داریوش مرسوم شده است.

 سه‌شنبه 20 دی:

  • جنگ حرّان و بزرگترین شکست نظامی امپراتوری روم از ایران، دهم ژانویه سال 62 پیش ازمیلاد پمپیPompey ژنرال رومی و یکی از اعضای شورای 3 نفری ریاست امپراتوری روم اعلام کرد که سوریه و مناطق اطراف آن ضمیمه قلمرو روم خواهد بود. در آن زمان سوریه به مراتب بزرگتر از امروز و پایتخت آن انتاکیه (Antioch) و شامل جنوب غربی ترکیه امروز، قسمتی از اردن امروز و لبنان بود. این تصمیم،چهل روز بعد توسط یک فرستاده ویژه به اطلاع امپراتوری ایران رسانده شد. پاسخ ایران این بود: دست رومیان از مناطق شرق مدیترانه کوتاه. این مناطق از جمله سوریه و ناحیه اورشلیم باید استقلال داشته باشند و یا تحت الحمایه ایران باشند.

 چهارشنبه 21 دی:

  • بپاخیزی پسران «آذرک» در سیستان بر ضد حکومت عرب برایران، کرونیکلر های اروپایی شکست سپاه اعزامی خلیفه عباسی از خراسان به سیستان [سیستان بزرگتر] برای سرکوب کردن بپاخیزی پسران آذرک را یازدهم ژانویه سال 798 میلادی نوشته اند. این بپاخیزی از نخستین قیامهای مسلحانه ایرانیان در جنوب خاوری میهن برای کوتاه کردن دست عرب و احیاء استقلال و حاکمیت ملی بود. حمزه پسر بزرگ آذرک پس از این که شنید علی بن عیسی بن ماهان ژنرال و فرماندار عباسیان پسر خود عیسی را مامور سرکوبی قیام سیستانیان کرده است، با چندصد تن انقلابی استقلال طلب در کوههای سر راه کمین کرد و لشکر اعزامی را پراکنده ساخت. علی بن عیسی بن ماهان، خود 14 سال بعد در دو نبرد در ری و همدان، از نیروهایی «انقلاب استقلال ایران» مرکب از داوطلبان مسلح شکست خورد و کشته شد.
  • انگلیسی ها 14 افسر ایرانی را که برای دفاع از میهن با آنان جنگیده بودند اعدام کردند! خانواده های افسرانی که توسط انگلیسی ها اعدام شده بودند برای شکایت از وثوق الدوله رئیس الوزراء وقت که به اعتراض آنان توجه نکرده بود 22 دیماه1297 (11 ژانویه 1919) مقابل کاخ گلستان اجتماع کردند ولی از دست دربار سلطان احمدشاه هم در این زمینه کاری برنیامد!. انگلیسی ها 22 تیرماه همان سال (ژوئیه 1918) درست چهارماه مانده به پایان جنگ جهانی اول، چهارده افسر نیروهای مسلح ایران را بدون کوچکترین دلیل اعدام کرده بودند ــ موضوعی که مورخان ما، آن طور که باید به آن توجه نکرده اند.

 پنجشنبه 22 دی:

  • روزی که امیر تیمور با عبور از تنگه خیبر وارد هند شد، 12ژانویه سال 1397 میلادی امیرتیمور گورکان با نیروهایش به منظور تصرف هندوستان از گذرگاه خیبر گذشت. 341 سال بعد در همین ماه نادرشاه افشار ارتش ایران را از این گذرگاه وارد شبه قاره هند کرد و هر دو موفق به تصرف دهلی شدند. تیموریان که بعدا با کمک صفویه ایران بر هند شمالی و غربی مسلط شدند مدتها براین سرزمین حکومت کردند که در تاریخ به امپراتوران مغولی هند معروفند و نادرشاه با تصرف دهلی با این که پادشاه تیموری وقت را ابقاء کرد باعث تضعیف این امپراتوری شد و راه برتصرف و استعمار و سپس تجزیه این شبه قاره توسط انگلیسی ها هموار گردید. 
  • روزی که انگلیسی ها قصر شیرین را تصرف کردند، 22 دیماه 1296 (12ژانویه 1918) باراتف ژنرال روس و افرادش [به تصمیم لنین] خاک ایران را ترک گفتند و در پی خروج آخرین نظامی روس از ایران، نیروهای انگلیسی که از طریق عراق هم وارد غرب وطن ما شده بودند قصر شیرین و نیمی از استان کرمانشاه را تصرف کردند. انگلیسی ها در جریان جنگ جهانی اول به بهانه درآویختن با عثمانی (متحد آلمان) که از قرنها پیش بین النهرین (عراق امروز) را در کنترل داشت وارد خاک این سرزمین شده بودند. انگلیسی ها حتی پیش از پیدایش نفت در منطقه، درصدد سلطه بر آسیای غربی ـ مهمترین منطقه استراتژیک جهان برآمده بودند که ورود عثمانی به جنگ جهانی اول فرصتی را که درانتظارش بودند به دست آنان داد.

 آدینه 23 دی:

  • درگذشت منذر بن نعمان آموزگار فنون جنگ صحرایی بهرام گور، منذر بن نعمان حکمران حیره (مناطقی در غرب فرات و شط العرب) که سالها میزبان و آموزگار فنون جنگهای صحرایی بهرام پنجم (بهرام گور) بود 13 ژانویه سال 473 میلادی درگذشت. وی یک عرب مسیحی بود. از زمان فتح بابل به دست کوروش بزرگ تا جنگ قادسیه، سران حیره خودرا تحت الحمایه ایران می دانستند.

  برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده  

 





ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

دو داستان و دو پند

کشاورزی الاغ پیری داشت که یه روز اتفاقی میفته توی یک چاه بدون آب . کشاورز هر چه تلاش کرد نتونست الاغ رو از تو چاه بیرون بیاره . برای اینکه حیون بیچاره زیاد زجر نکشه   کشاورز و  مردم روستا تصمیم گرفتن  چاه رو با خاک پر کنن تا الاغ زود تر بمیره و زیاد زجر نکشه . 

مردم با سطل  روی سر الاغ خاک می ریختند اما الاغ هر بار خاکهای  روی بدنش رو می تکوند و زیر پاش می ریخت و وقتی خاک زیر پاش بالا می آمد تلاش میکرد بره روی خاک ها .

 روستایی ها همینطور به زنده به گور کردن الاغ بیچاره ادامه دادند و الاغ هم همینطور به بالا اومدن ادامه داد تا اینکه به لبه ی چاه رسید و بیرون اومد .

مشکلات زندگی مثل تلی از خاک بر سر ما میریزند و ما مثل همیشه دو اتنخاب داریم . نخست اینکه اجازه بدیم مشکلات ما رو زنده به گور کنن و دوم اینکه از مشکلات سکویی بسازیم برای صعود.

 

دو مرد در کنار دریاچه ای مشغول ماهیگیری بودند . یکی از آنها ماهیگیر با تجربه و ماهری بود اما دیگری ماهیگیری نمی دانست .

هر بار که مرد با تجربه یک ماهی بزرگ می گرفت ، آنرا در ظرف یخی که در کنار دستش بود می انداخت تا ماهی ها تازه بمانند ، اما دیگری به محض گرفتن یک ماهی بزرگ آنرا به دریا پرتاب می کرد .

ماهیگیر با تجربه از اینکه می دید آن مرد چگونه ماهی را از دست می دهد بسیار شگفت زده بود . لذا پس از مدتی از او پرسید :

- چرا ماهی های به این بزرگی را به دریا پرت می کنی ؟

مرد پاسخ داد : آخر تابه من کوچک است !

 گاهی ما نیز همانند همان مرد ، شانس های بزرگ ، شغل های بزرگ ، رویاهای بزرگ و فرصت های بزرگی را که خداوند به ما ارزانی می دارد را نمی پذیریم . چون ایمانمان کم است .

ما به یک مرد که تنها نیازش تهیه یک تابه بزرگتر بود می خندیم ، اما نمی دانیم که تنها نیاز ما نیز ، آنست که ایمانمان را افزایش دهیم .

خداوند هیچگاه چیزی را که شایسته آن نباشی به تو نمی دهد .

این بدان معناست که با اعتماد به نفس کامل از آنچه خداوند بر سر راهت قرار می دهد استفاده کنی .

هیچ چیز برای خدا غیرممکن نیست .

 

به یاد داشته باش :

به خدایت نگو که چقدر مشکلاتت بزرگ است ،

به مشکلاتت بگو که چقدر خدایت بزرگ است .





تاريخ : یک شنبه 18 دی 1390برچسب:خدا,مشکل,چاه,خاک,,
ارسال توسط سورنا

امروز 18 دی ماه 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2011/2/27/16fb83091e01.jpg

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!



ادامه مطلب...

تاريخ : یک شنبه 18 دی 1390برچسب:فال روز 18 دی,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

 دوستان در روز سختی شناخته می شوند



  سورنا لطفی نیا :

 موشی به نام زیرک در جایی که لانه ساخته بود با کبوتری به نام «طوقی»  کلاغ، سنگ‌پشت و آهویی دوست شده‌بود و روز و شب را در کنار آنان به آرامش می‌گذراند. روزی زاغ و موش و سنگ‌پشت در کنار هم نشسته و چشم به راه آمدن آهو بودند. اما او نیامد. آن‌ها باری آهو نگران شدند. موش و سنگ‌پشت به زاغ گفتند تا از آن بالا پیرامون را بنگرد. زاغ به هوا پرید و هنگامی که نگاه کرد، آهو را در بند شکارچیان، گرفتار دید. بازگشت و دوستان را از آن آگاه کرد. زاغ و سنگ‌پشت به موش گفتند که در این کار تنها به تو امیدواریم زیرا چیزی از دست ما ساخته نیست، پس تا کار از دست تو نیز، بیرون نشده است، چاره‌ای بیندیش. موش با شتاب خود را به جایی که آهو بود رساند. از آهو پرسید، که ای برادر با این‌همه چالاکی، چگونه در دام افتاده‌ایی؟ آهو گفت: «در برابر تقدیر آسمانی که نه می‌توان آن را دید و نه هنگام آن را دریافت، باهوشی و زیرکی چه سود دارد؟» در این هنگام، سنگ‌پشت نیز از راه رسید. آهو گفت؛ «ای برادر، آمدن تو به این‌جا برای من دردآورتر از این دامی‌است که در آن گرفتارم، زیرا اگر شکارچی به اینجا بیاید و موش بندها را از پای من باز کرده باشد، من خواهم گریخت و زاغ به هوا خواهد پرید و موش به سوراخی می‌رود، اما تو ، نه توان پایداری داری و نه پای گریختن.» سنگ‌پشت گفت: «دوستان در روز سختی شناخته می‌شوند و زندگانی‌ای که در نبود دوستان سپری شود چه مزه‌ای دارد؟» سنگ‌پشت در این سخن بود که شکارچی سر رسید.

 آهو بجست و زاغ پرید و موش در سوراخی شد. پس سنگ‌پشت با بگرفت و در توبره انداخت و رفت. زاغ و آهو و موش چون آن بدیدند، در اندیشه‌ی چاره‌ای نشستند. موش به آهو گفت که، تنها چاره‌ آن است که تو خود را بر سر راه شکارچی، بر زمین بیندازی و آن‌گونه نشان دهی که زخمی هستی و زاغ در کنار تو نشیند تا شکارچی بپندارد که زاغ می‌خواهد تو را بخورد. بی‌گمان او توبره‌ای را که سنگ‌پشت در آن است رها کرده و به سوی تو می‌آید. در آن هنگام تو لنگ‌لنگان از پیش او فرار کن، اما شتاب مکن تا از تو ناامید نشود. در آن هنگام من به بریدن بندهای سنگ‌پشت می‌پردازم.

 آن‌ها این نیرنگ را به‌کار بستند و توانستند که سنگ‌پشت را آزاد کنند. شکارچی که آهو را به دست نیاورد، بازگشت و ناگهان بندهای توبره را بریده و سنگ‌پشت را نیافت. شگفت زده شد و پنداشت که این سرزمین پریان و جادوان است و باید هرچه زودتر از آن دور شود.

 





تاريخ : شنبه 17 دی 1390برچسب:کلیله,دمنه,کلیله و دمنه,سنگ پشت,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


  لودرها به‌ جان كلوت‌های شهداد افتادند

 


دكل‌های مخابراتی در دل تاريخ طبيعی كوير ايران!

  سورنا لطفی نيا :
 
 


 ساخت و سازها، بر «لوت» و «کلوت‌های شهداد»  که «تاریخ طبیعی» کویر ایران، نامیده می‌شود، سایه افکنده است، سایه‌ای که مرگش را چشم در راه است.
  به گزارش مهر؛ کویر لوت تا چندی پیش یکی از دست‌نخورده‌ترین جاهای روی زمین بود که از این نگاه می‌شد آن را در جهان از اندک جاهایی برشمرد که کمتر پای انسان به آن رسیده است. اما با آگاهی از زیبایی‌های گردشگری کویر لوت که کلوت‌های شهداد، برجسته‌ترین بخش آن است، رفته‌رفته نگاه‌ها به این گستره، دوخته شد و در پایان، راه کرمان به نهبندان که به تنها راه دسترسی استان کرمان به خراسان جنوبی است، در این گستره، ساخته شد.
گرم‌ترین جای کره‌ی زمین همین‌جاست و کارشناسان از این بیم دارند که با گسترش گردشگری در این گستره و به ویژه گردشگری بی‌بندوبار، زیبایی دست‌نخورده‌ی کلوت‌ها، نازیبا شود.

 مجتمع‌های رفاهی و دکل‌های مخابراتی، بلای جان کلوت

 در کنار همه‌ی آسیب‌هایی که از گردشگری بدون برنامه به کلوت‌ها می‌رسد، آغاز ساخت کمپ‌های گردشگری و مجتمع رفاهی نیز در ویرانی کلوت‌ها، دست‌ داشته است.
اما آن‌چه بر این نابودی دامن زده، نصب دکل‌های مخابراتی است. سال ١٣٨٩، مخابرات، دکلی را در کیلومتر 45 جاده شهداد – نهبندان، نصب کرد که شوند(:موجب) ویرانی بخشی از این منطقه و کلوت‌ها شد و اکنون بار دیگر در کیلومتر 100 این‌ راه، بخشی از کلوت‌ها، برای نصب دکلی دیگر در حال ویران شدن است.

  کلوت‌ها، غول‌های بزرگ شنی کویر شهداد
 کلوت‌ها، غول‌های بزرگ شنی در میانه‌ی کویر شهداد هستند که به درازای 180 کیلومتر و پهنای نزدیک‌ به 50 کیلومتر به مانند کمربندی در پیرامون کویر لوت جای گرفته‌اند و روبه‌روی آن‌ها نیز رودخانه‌ی شور و منطقه گندم بریان جای گرفته است که چشم‌انداز بسیار زیبا و بی‌مانندی را ساخته است.
  به شوند(:دلیل) نمناکی رودخانه‌ی شور و شن‌های کویر و وزش باد در درازای میلیون‌ها سال، سازه‌های زیبا از شن به درازای چندین متر در این گستره ساخته شده است که خاورشناسان، از آن به نام «شهر وهم و خیال» و شهر «دیوان» یاد می‌کنند.
  کلوت‌ها را که نگهبانان کویر نامیده‌اند، این روزها، خود نیاز به نگهبان دارند. نگهداری از این کلوت‌ها، از آن روی ‌که متولی خاصی ندارند بر زمین مانده است. کلوت‌ها ثبت ملی نشده‌اند و میراث فرهنگی نیز هیچ ابزار قانونی برای نگهداری از کلوت‌ها ندارد و هر گونه کار عمرانی بدون دریافت مجوز از میراث فرهنگی انجام می‌شود.

  زیرساخت‌ها نیاز است اما کلوت‌ها مهم‌ترند

   «محمد جهانشاهی»، هموند(:عضو) انجمن بین‌المللی اکوتوریسم  گفت: «در روزهای گذشته، کارهایی برای نصب دکل مخابراتی در دست انجام است ازاین‌رو، بخشی از این کلوت‌ها با لودر، ویران شده است.»
 وی افزود: «گسترش زیر‌ساخت‌ها در این گستره، بسیار نیاز است اما باید نگهداری کلوت‌ها در درجه نخست ارزش جای گیرد و نباید به بهانه‌های گوناگون، کلوت‌ها را ویران کرد.»
وی گفت: «می‌شد دکلی را با طول بیشتر در منطقه نصب کرد نه این‌که کلوت را برای نصب این دکل ویران ساخت.»
 جهانشاهی با خورده‌گیری به این‌که، نگاه به گستره‌‌های بیابانی جدی نیست و به کویر به عنوان جایی برای گردشگری نگاه نمی‌شود، گفت: «کویر شهداد از شرایط ویژه‌ای در جهان برخوردار است.»

 جهانشاهی با یادآوری افزایش رفت آمد به این منطقه پس از ساخت راه نهبندان گفت: «این راه درست از جایی گذشته که زیباترین چشم‌انداز کلوت‌ها را دارد و رفت و آمد ماشین‌ها روی کلوت‌ها، تاثیر گذاشته و به روشنی می‌توان ویرانی کلوت‌ها را دید.»

  کلوت‌ها را به عنوان ژئوپارک ثبت کنید
 وی افزود: «٥ سال پیش یک پوست شکلات هم در کویر شهداد بسیار به چشم می‌آمد اما شوربختانه این روزها، گردشگری غیرمسوولانه و بی‌توجهی برخی مسوولان به کویر آسیب زده است.»
 وی گفت: «جشنواره و برنامه‌های گوناگونی در این گستره اجرا می‌‌شود. می‌گویند برای شناساندن کلوت‌ها است، اما پس از پایان جشنواره‌ها بسیاری از زباله‌های به جای می‌ماند و در کویر رها می‌شود.»
 وی خواستار ثبت کلوت‌ها به عنوان ژئوپارک شد و گفت: «برخی سدها مانند هزینه‌ی بالای مطالعاتی تاکنون جلوی ثبت ملی کلوت‌ها را گرفته است اما این کار باید هر چه زودتر انجام شود تا میراث فرهنگی بتواند به گونه‌ی قانونی جلوی ویرانی‌ها را بگیرد.»

 





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

کسری انوشیروان بر بزرگمهر خشم گرفت و در خانه ای تاریک به زندانش فکند و فرمود او را به زنجیر بستند.

چون روزی چند بر این حال بود،کسری کسانی را فرستاد تا از حالش پرسند.

آنان بزرگمهر را دیدند با دلی قوی و شادمان.

بدو گفتند:در این تنگی و سختی تو را آسوده دل می بینم!

گفت:معجونی ساخته ام از شش جزئ و به کار می برم و چنین که می بینید مرا نیکو می دارد.

گفتند: آن معجون را شرح بازگوی که ما را نیز هنگام گرفتاری به کار آید

گفت : آری

جزئ نخست اعتماد بر خدای است ،عزوجل،

دوم آنچه مقدر است بودنی است،

سوم شکیبایی برای گرفتار بهترین چیزهاست.

چهارم اگر صبر نکنم چه کنم،پس نفس خویش را به جزع و زاری بیش نیازارم،

پنجم آنکه شاید حالی سخت تر از این رخ دهد.

ششم آنکه از این ساعت تا ساعت دیگر امید گشایش باشد

چون این سخنان به کسری رسید او را آزاد کرد و گرامی داشت...

 

سخن روز :  تنها آرامش و سکوت سرچشمه‌ی نیروی لایزال است.داستایوفسکی





ارسال توسط سورنا


ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 17 دی 1390برچسب:راز عشق,دونالد والترز,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


خـدا را شکـر کنیـم

 



I am thankful for the alarm that goes off in the early morning house,
because it means that I am alive

خدا را شکر که هر روز صبح باید با زنگ ساعت بیدار شوم، این یعنی من هنوز زنده ام


I am thankful for being sick once in a while,
because it reminds me that I am healthy most of the time

خدا را شکر که گاهی اوقات بیمار میشوم، این یعنی بیاد آورم که اغلب اوقات سالم هستم


I am thankful for the husband who snoser all night,
because that means he is healthy and alive at home asleep with me

خدا را شکر که تمام شب صدای خرخر شوهرم را می شنوم
این یعنی او زنده و سالم در کنار من خوابیده است



I am thankful for my teenage daughter who is complaining about doing dishes,
because that means she is at home not on the street

خدا را شکر که دختر نوجوانم همیشه از شستن ظرفها شاکی است
این یعنی او در خانه است و در خیابانها پرسه نمی زند



I am thankful for the taxes that I pay, because it means that I am employed

خدا را شکر که مالیات می پردازم، این یعنی شغل و درآمدی دارم و بیکار نیستم


I am thankful for the clothes that a fit a little too snag,
because it means I have enough to eat

خدا را شکر که لباسهایم کمی برایم تنگ شده اند، این یعنی غذای کافی برای خوردن دارم



I am thankful for weariness and aching muscles at the end of the day,
because it means I have been capable of working hard

خدا را شکر که در پایان روز از خستگی از پا می افتم، این یعنی توان سخت کار کردن را دارم



I am thankful for a floor that needs mopping and windows that need cleaning,
because it means I have a home

خدا را شکر که باید زمین را بشویم و پنجره ها را تمیز کنم، این یعنی من خانه ای دارم


I am thankful for the parking spot I find at the farend of the parking lot,
because it means I am capable of walking
and that I have been blessed with transportation

خدا را شکر که در جائی دور جای پارک پیدا کردم
این یعنی هم توان راه رفتن دارم
و هم اتومبیلی برای سوار شدن



I am thankful for the noise I have to bear from neighbors,
because it means that I can hear

خدا را شکر که سرو صدای همسایه ها را می شنوم، این یعنی من توانائی شنیدن دارم


I am thankful for the pile of laundry and ironing,
because it means I have clothes to wear

خدا را شکر که این همه شستنی و اتو کردنی دارم، این یعنی من لباس برای پوشیدن دارم



I am thankful for the becoming broke on shopping for new year,
because it means I have beloved ones to buy gifts for them

خدا را شکر که خرید هدایای سال نو جیبم را خالی می کند
این یعنی عزیزانی دارم که می توانم برایشان هدیه بخرم



Thanks God... Thanks God... Thanks God

خدا را شکر... خدا را شکر... خدا را شکر

 





تاريخ : شنبه 17 دی 1390برچسب:شکر خدا,خدا را شکر,,
ارسال توسط سورنا


   جزیره ای گمشده در خلیج فارس!

  جزیره ای گمشده در خلیج فارس!+عکس


  اینجا گویا دالانی دریایی است که سال هاست که کسی از آن عبور نکرده و حتی قدمی برای نفس کشیدن بر آن نگذاشته است.




ادامه مطلب...

ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 


ساعت 2 بعدازظهر، بیست کیلومتر مانده به کرج، ناگهان خوردیم به ترافیکی سنگین...

مردم از ماشین هایشان پیاده می شدند و در لاین مقابل به سمت کرج می دویدند!

شگفتی ام زیاد طول نکشید و با حرکت لاک پشتی رسیدیم به اصل ماجرا :

یک تریلی بزرگ با بار نوشابه خانواده، «گارد ریل» لاین ما را بریده بود و روی چند ماشین چپه شده بود. صحنه بسیار دلخراشی بود...

آمبولانسها و جسدی که رویش را با پتویی پوشانده بودند خبر از فاجعه ای می دادند.

پلیسها که انگار تازه از شوک خارج شده بودند، به ماشینها امر به حرکت می کردند.

جرثقیلی تلاش می کرد تا تریلی را بلند کند و من که هنوز زهر حادثه را کامل نچشیده بودم، با صحنه تلخ تری مواجه شدم :

بعضی از هم میهنان محترم و با فرهنگ ما، با حرصی وصف ناشدنی و بی خیال از تصادف، در حال جمع کردن نوشابه های افتاده روی کف جاده بودند!!!

آقایی میانسال با ولع و هنرمندی خاصی، شش عدد نوشابه خانواده را با خود حمل می کرد و کوشاتر از او، راننده وانتی بود که با خونسردی مشغول پر کردن پشت وانت با نوشابه های سیاه بود!!!

انگار نه انگار که یکی از هم میهنانمان در همین تصادف جان باخته!!؟

به این فکر بودم که آیا ما همان مردمی هستیم که سالها پیش، اگر جنازه ای روی زمین می دیدیم، با سکه ای مرگ را رقیق می کردیم و مرده را حرمت نگاه می داشتیم؟

آخر این نوشابه ها را چگونه می توان خورد و مزه مرگ را ناچشیده گرفت؟

آیا این نوشابه ها مزه مرگ نمی دهند؟

آیا از گلو پایین می روند؟

ما را چه می شود....؟؟؟!!

 

 

 

سخن روز : اگر انسان ها در طول زندگی خويش ميزان كاركرد مغزشان  يک ميليونيوم معده شان بود اكنون كره زمين تعريف ديگری داشت. انيشتين





تاريخ : شنبه 17 دی 1390برچسب:نوشابه,گاردریل,رقیق,مرگ,,
ارسال توسط سورنا


ادامه مطلب...

تاريخ : پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:ماهی گوپی,گوپی,گوپی نر,گوپی ماده,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

«جلفا»، محله‌ای که روزگاری تنها ارامنه در آن زندگی مي‌کردند، امروز از مناطق پر رفت و آمد اصفهان شده است و ديگر مخصوص اقليت خاصی نيست.

به گزارش ايسنا، خانه‌های خشت و گلی و معماري‌های کهن جلفا، از قدمت تاريخی کوچه‌ها و خيابان‌هايش خبر دارد که اين روزها با ريسه‌های رنگي چراغانی شده‌اند و خبر نو شدن سال ميلادی را نويد مي‌دهند.

از کوچه پس کوچه‌های جلفا که مي‌گذري، پشت شيشه خانه‌هاي ارامنه نمادی از حال و هواي عيد را مي‌بينی. به همين بهانه و همزمان با سال نو ميلادی، با يکی از ارامنه جلفاي اصفهان گفت‌وگويی كرديم تا با حال و هوای عيد اين همشهريان در اقليت، بيشتر آشنا شويم.

عکسهایی از جلفاي اصفهان در شب کریسمس

«کارين درمادرسيان» (27 ساله)، بانويي از جامعه ارامنه اصفهان، در گفت‌وگو با ايسنا، درباره آداب و رسوم عيد ارامنه در ايران، گفت: از بارزترين آداب عيد نزد مسيحيان ايراني، تزيين درخت کاج است که نماد سرسبزي و برکت در زندگي بوده و در چهارفصل سبز است و هم به‌دليل شکل مثلثي درخت، يادآور ثليث است و از قرن 17 ميلادي در اروپا و سپس همه دنيا مسيحيت مرسوم شده است.

وي با بيان اين كه اين رسم ريشه آلماني دارد؛ گفت: هرچند در اديان باستان ارامنه، پرستش درخت و گياه مرسوم بوده است.

عکسهایی از جلفاي اصفهان در شب کریسمس

درمادرسيان درباره شيوه تزئينات درخت كاج نيز اظهار كرد: بيشتر از شيريني‌جات و خوراکي‌هاي شيرين يا نمادهايي از آنها استفاده مي‌شود که در واقع هم شيريني را به خانه بياورد و هم هديه‌اي از درخت براي کودکان باشد. در راس درخت هم ستاره‌اي قرار مي‌گيرد که نماد تولد عيسي مسيح(ع) است. در عهد عتيق آمده، زماني که منجي متولد مي‌شود، ستاره‌اي در آسمان ظهور مي‌کند.

وي در مورد آداب و رسوم عيد ارامنه و آميختگي آن با آداب و رسوم ايراني نيز، تصريح كرد: عده‌اي از ارامنه 25 دسامبر را به عنوان سالروز تولد عيسي(ع) قبول دارند که همزمان است با تولد ميترا و شب يلداي ايراني. به اين علت که تولد ميترا روز شکوهمندي بوده و کليساي ارتودکس روز تولد مسيح را از 6 ژانويه به 25 دسامبر تغيير مي‌دهد و به عنوان تولد خورشيد حقيقت، اين روز را جشن مي‌گيرد.

عکسهایی از جلفاي اصفهان در شب کریسمس

درمادرسيان در خصوص شباهت اين عيد با اعياد ملي ايراني نيز گفت: رسم خانه تکاني و خريد شب عيد و نوکردن فضاي بيروني به اميد نو شدن فضاي دروني و ديد و بازديد سال نو و بجز اين رسم خوردن خوراک خاص در شب تولد مسيح است که الهام گرفته از نوروز باستاني است که از جمله غذاها ماهي و کوکوسبزي است که تنها در ميان ارامنه ايران مرسوم است.

وي افزود: ظاهرا کوکوسبزي همان نماد سرسبزي و برکت در خانواده و ماهي هم نماد مسيحيان است. همان‌طور که در نقاشي غارها هر کجا نقش ماهي وجود داشت، نشان از حضور عده‌اي مسيحي در آن مکان بوده است.

عکسهایی از جلفاي اصفهان در شب کریسمس

درمادرسيان درباره رسم و رسوم عيدي دادن نيز، گفت: عيدی دادن هم از رسوم مشترک همه اديان است با اين تفاوت که در فرهنگ مسيحيان عيدي از طرف شخصي که به «بابانوئل» مشهور است، آورده مي‌شود.

وي در خصوص «بابانوئل» نيز توضيح داد: بابانوئل نيز خاستگاه آلماني دارد و موجودي خيالي است که از سرزمين دوردست سردسيری مي‌آمده به نام «لاپلاندی» مشهور به «سانتاکلوس» که برمي‌گردد به شخصی به نام «سنت نيکلاس» در سده چهار كه آدم خيری بوده و شبانه و به‌صورت پنهانی در خانه فقرا سکه طلا مي‌انداخته است تا شبها به‌ويژه شبهای عيد نیازمندیهای خود را فراهم کنند. نوئل به معنی خير و نيکی و بابا هم که منشاء و منبع معني مي‌دهد و در کل بابانوئل سنبل «نيکي مخفيانه در جهان» است. ارامنه تصميم بر اين دارند که سنت «کاقان بابا» را که نمايي از همان بابانوئل، اما با باوری ارمنی و پوششی متفاوت دارد، احيا کنند.

عکسهایی از جلفاي اصفهان در شب کریسمس

درمادرسيان در زمينه سنت سال نو در جامعه ارامنه نيز اظهار كرد: در گذشته خانواده‌هاي بيشتري در کنار هم بودند و جشن سال نو باشکوهتر بود، امروزه به دليل مشکلات عمومي فرصتها محدودتر شده، اما رسم بر اين است که خانواده زمان تحويل سال کنار يکديگر در کنار درخت تزيين شده خود بنشينند و دعا کنند و پس از آن در مراسم کليسا شرکت مي‌کنند.

وي با بيان اين كه بچه‌ها در اين عيد سهم اصلي را دارند، ادامه داد: از اين جهت که باورهاي کودکانه آنها رنگ و بوي خاصي به عيد مي‌دهد، همان باور به هديه‌اي از سمت بابانوئل و تلاش بزرگترها براي واقعي‌تر جلوه دادن اين نماد حال و هواي خاصي در مدارس و خانه‌ها دارد.

درمادرسيان در مورد تهيه درخت کاج نيز گفت: سالها پیش هر کس خودش مسئول تهيه درخت بود، اما چند سالی است سازمان حفاظت از جنگل‌ها قطع درخت کاج را ويژه عيد مسيحيان محدود کرده و به ناچار مسيحيان ايرانی از درخت مصنوعی استفاده مي‌کنند و هديه‌های سال نو را زير درخت مي‌گذارند و جشن مي‌گيرند.






تاريخ : پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:ریسه,جلفا,جلفای اصفهان,نوئل,بابانوئل,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


سلسله پادشاهان در کتاب درسی تاریخ حذف می‌شود



خبريار امرداد- نگار پاكدل :

محی‌الدین بهرام محمدیان، فرنشين سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزشی آموزش و پرورش گفت: در دگرگوني محتوایی کتاب تاریخ، سلسله‌ي پادشاهان حذف می‌شود نه شاهان.»
به گزارش فارس، محی‌الدین بهرام محمدیان، گفت: «محتوای کتب درسی بر مبنای شکوفایی فطرت دانش‌آموزان دگرگوني پیدا می‌کند تا با اتکا به چهار محور تفکر، ایمان، علم و عمل بتوانیم عرصه را برای افزون شدن دانش دانش‌آموزان، آماده کنیم.»
وي در دنباله‌ي سخنانش گفت:«در کتاب جدید تاریخ، عصر تاریخ پيش از اسلام، دوره اسلامی، دوره معاصر به ویژه نهادهای حاکمیتی و شخصیت‌های حقوقی را مورد توجه قرار دادیم و از داوري‌‌های جانبدارانه درباره‌ي شخصیت حقیقی افراد پرهیز کرده‌ایم.»
محمدیان گفت: «تلاش شده است در این کتاب با پرهیز از مدیحه‌سرایی و محاکمه‌ي شاهان و عوامل تاریخی واقعیت‌ها را منعکس کنیم و از بیان شخصیت حقوقی افراد در قید حیات پرهیز کنیم.»
او گفت: «برخی شایعه‌ها از قول بنده واقعیت ندارد چرا که ما در کتاب تاریخ به دنبال حذف پادشاهان نیستیم بلکه تلاش می‌شود سلسله شاهان حذف شود.»
فرنشين سازمان پژوهش و برنامه‌ریزی آموزش و پرورش به حرف و حدیث‌های گوناگون درباره‌ي داوري‌های تاریخی درباره‌ی برخی شاه‌های محترم و نامحترم اشاره کرد و گفت: «چه لزومی دارد که فتحعلی‌‌شاه که بزرگ‌ترین خیانت را در عهدنامه‌ی ترکمنچای انجام داده در کتاب تاریخ تشویق شود اما از یک پادشاه دیگر به شکل نکوهیده یاد شود.»






تاريخ : پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:نکوهیده,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


اميدها به آينده‌ی يوز آسيايی افزايش يافت



سورنا لطفي‌نيا :
گونه‌ی نادر یوزپلنگ آسیایی هم اکنون در استان‌های سمنان، یزد، خراسان شمالی، کرمان و اصفهان ديده شده است که شمار آن‌ها به صد قلاده می‌رسد.
به گزارش مهر؛ با توجه به این‌که 20 قلاده از این یوزپلنگ‌ها در استان سمنان زندگی می‌کنند منطقه‌‌های حفاظت شده پارک ملی کویر گرمسار و توران شاهرود در این استان از ارزشمندترين زیستگاه‌های یوزپلنگ آسیایی هستند.
پروژه بین‌المللی حفاظت از یوزپلنگ آسیایی از سال 1380 با پشتيباني مالی سازمان‌ملل‌متحد و سازمان حفاظت محیط زیست آغاز شد.
«علیرضا جورابچیان»، فرنشين(:مدیر) پروژه بین‌المللی نگهداري از یوزپلنگ آسیایی، از افزایش 50 درصدی خوراك‌های یوزپلنگ خبر داد. وي گفت: «شمار یوزپلنگ‌های آسیایی در کشور چهار تا پنج درصد افزایش یافته است.» وی قوچ و میش، کل و بز، جبیر و آهو را از خوراك‌هاي اين گونه‌ي نادر و روبه انقراض، برشمرد.
 جورابچیان برآورد شمار گوشت‌خواران را سخت دانست و گفت: «با توجه به روند افزایشی شمار طعمه‌ها در زیستگاه‌ها بي‌گمان، شمار یوزها نیز افزایش یافته است.»
جورابچیان افزود: «پارک ملی کویر استان سمنان، پارک ملی پناهگاه حیات وحش و زیست‌گاه خارتوران شاهرود، پناهگاه حیات وحش نایبندان طبس شمال خاوري(:شرقی) استان یزد، گستره‌ي حفاظت شده بافق استان یزد و گستره‌ي شکار ممنوع دره انجیر استان یزد، برخی از زیستگاه‌های یوزپلنگ آسیایی هستند.»
«اصغرمحمدی فاضل» معاون محیط زیست طبیعی و تنوع زیستی سازمان محیط زیست کشور نيز، با ناخرسندي از نابودي گونه‌ي ببر مازندران، درباره‌ی دادن مجوز شکار در كشور، سخن گفت.
وی گفت: «شوربختانه به آسانی پروانه شکار داده می‌شود. هرکس که مجوز حمل اسلحه داشته باشد و سوپيشينه نیز نداشته باشد، می‌تواند پروانه‌ی شکار دریافت کند.»
«حمید ظهرابی»، مدیرکل حفاظت محیط زیست استان سمنان نیز از افزایش شمار یوزپلنگ آسیایی در استان سمنان خبر داد و گفت: «در هر هفته، دو تا چهار قلاده یوزپلنگ در منطقه توران استان سمنان ديده می‌شود.»
ظهرابي، گفت: «کمبود محیط‌بان با توجه به گستردگي مناطق حفاظت شده در استان سمنان يكي از كمبودها است.  هم اکنون‪۱۲۰محيط‌بان در گستره‌ي تحت حفاظت، فعالیت دارند که این شمار باید به ٢٥٠ تن برسد تا كمبود رفع شود






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


درآمدزايی شهرداری پلدختر با بريدن و فروش درختان

تنومندها را مي‌برند، نهال مي‌كارند

سورنا لطفي‌نيا :
شهرداری شهر پلدختر از استان لرستان، نزديک به‌يک سال است با بريدن درختان شهر و فروش آن‌ها، کسب و کار درخت فروشی را رونق داده است.
به گزارش فارس؛ در حالی فضای سبز شهرستان پلدختر هم اکنون در وضعيت خوبی نيست که به تازگی، شهروندان پلدختر بريده شدن بي‌رويه‌ی درختان را در شهر مي‌بينند.
اين در حالی است که رييس‌جمهوری، قانونی را ابلاغ کرده که بر پايه‌ی آن بريدن هر گونه درخت و يا نابود کردن آن به هر راهی در حريم شهرها، بدون اجازه‌ی شهرداری  و رعايت ضوابط  ممنوع شده است.
بر پايه‌ي اين قانون، هر کس درختان پيرامون شهرها را آگاهانه و وارون(:برخلاف) قانون ببرد يا زمينه‌ي نابودي آن‌ها را فراهم آورد، افزون‌بر جبران آسيب، به جزاي نقدي از يک ميليون ريال تا 10 ميليون ريال براي هر درخت و در صورتي که شمار درختان بريده شده بيش از 30 اصله باشد، به حبس تعزيري از شش ماه تا سه سال محکوم مي‌شود.
يک شهروند پلدختر در اين‌باره گفت: «در يک كار شگفت‌انگيز و با وجود هشدار دلسوزان و دوستداران محيط‌زيست در شهرستان پلدختر ما هنوز هم بايد بريده شدن درختان شهر به دست نيروهاي شهرداري را ببينيم.»
«‌شرفي نصيري»، شهردار پلدختر، با پذيرفتن بريده شدن و فروش درختان شهر گفت: «اين کار بر پايه‌ي مجوز شوراي شهر انجام مي‌گيرد.»
شرفی نصيری افزود: «شهرداری پلدختر امسال دست به كار کاشت نهال در سطح شهر شده است.»
با اين همه و با توجه به شرايط اقليمي و گرمسيري بودن شهرستان پلدختر که در فصل گرما دمای هوای آن به بيش از 50 درجه مي‌رسد و همچنين ارجمندي درختان در زندگی انسان‌ها، ايکاش شهرداری پلدختر تا تبديل شدن اين نهال‌ها به درخت از بريدن درختان تنومند که عمر آن‌ها به بيش از 20 سال هم مي‌رسد، دست بردارد.






تاريخ : پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:پلدختر,شهرداری,شهردار,شهرداری پلدختر,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


قصر شيرين، قصری برای شيرينِ خسرو
«چهارقاپی»، آتشكده‌ای با چهار دروازه



خبرنگار امرداد - آفتاب یزدانی :

برجاي‌مانده‌هاي آتشكده‌‌ي چهارقاپيقصر شيرين، اين روزها از شهرهای مرزی ايران به‌شمار مي‌آيد. در اين شهر، يادمان‌های تاريخی و باستانی بسياری مي‌توان يافت. آتشكده‌‌‌ای كه به آتشكده‌ی چهارقاپو يا چهار قاپی نامور است، يكی از همين يادگارها است، يادگارها و يادمان‌هايی كه گذر تاريخ و آمد و شد روزگار، هنوز نتوانسته آن‌‌ را از پاي درآورد.
اين آتشكده‌ كه البته نام آن، به درستی روشن نيست، اين روزها به «چهارقاپی» نامور است و مردم بومی، ‌آن را به همين نام مي‌شناسند. قاپی يا قاپو به معنای در و دروازه است. اين آتشكده كه به گمان بسيار و بنابر مصالح به كار رفته در ساختش، به روزگار ساسانيان بازمي‌گردد، از آن روی كه ٤ ورودی و درگاه بزرگ داشته، به چهارقاپی، آوازه يافته است.
 هرچند گذر زمان و توپ و تركش‌های زمان جنگ، زخم‌های بسياری بر تنش گذاشته اما هنوز هم در تو در توی راهروهای آتشكده، راهروهايی با سقف‌های فروريخته، مي‌توان راه رفت و آسمان را ديد. در اين سازه‌ي هزار و اندي‌ساله، مي‌توان هماهنگي ايراني را با طبيعت بيشتر و بيشتر ديد. اينجا با لاشه‌سنگ و ملات گچ ساخته شده، چيزي كه در طبيعت پيرامونش بوده و هست، چيزي كه از طبيعت است و به طبيعت بازمي‌گردد.
اين آتشكده، يك اتاق مربع شكل در اندازه‌هاي 25 در25 متر است با يك سقف گنبدي كه همچون سقف راهروها، چيزي از آن برجاي نمانده است. از همه‌جاي اين آتشكده، آسمان آبي است و شب‌ها، پرستاره. تنها چيزي كه از اين آتشكده برجاي مانده، گوشواره‌هايي در چهار گوشه است.
بنابر آن‌چه به دست آمده، گنبد اين بنا از آجر ساخته شده  كه قطر دايره‌ي گنبد آن، نسبت به ديگر گنبدهاي هم‌زمان يا نزديك به اين زمان، بزرگ‌تر است.
آتشكده‌ي چهارقاپي در مجموعه‌اي قرار گرفته كه در آن، افزون‌بر آتشكده، كاخي به نام كاخ خسرو و كاخي ديگر به نام كاخ شيرين هم وجود دارد. شماری از رخدادنويسان، چنين نوشته‌اند كه اين مجموعه را خسروپرويز برای همسرش، شيرين، در اين منطقه‌ی خوش آب و هوا بنا كرده است.
اين روزها از كاخ خسرو تنها تلی از خاک مي‌توان ديد و بس. آن گونه كه برخی رخدادنگاران نوشته‌اند، پيشترها، به گمان بسيار، در زمان ساخت، اين مجموعه در ميانه‌ی باغی بزرگ بوده‌است، ‌دو كاخ به همراه يک آتشكده.
شهر باستانی قصر شيرين در مرز كشور ايران و عراق، كه ساختش را به  خسرو پرویز نسبت داده‌اند چنان كه نوشته‌اند پس از تازش تازیان به ایران به همراه كاخ‌های خسرو پرویز ویران شد.
ژنرال سرپرسی سایکس در کتاب تاریخ ایران، درباره‌ي مجموعه‌ي كاخ‌های خسرو، چنين نوشته: کاخ خسرو در قصرشیرین در سمت باختری(:غربی) دامنه‌های زاگرس واقع و تاریخش از آغاز سده‌ی هفتم میلادی است. کاخ نامبرده در پارکی که محیط آن شش هزار متر است، ساخته شده است. در برخی جاها ایوانش هنوز نمودار است و آن، شش متر و نیم بلندا دارد. در این نزهتگاه بزرگ، امروزه به جز ریشه‌های درختان خرما و انار چیز دیگر دیده نمی‌شود. ولیکن نویسندگان تازی (عرب) گزارش زیبایی‌های این باغ و شماره‌ی جانوران نادر و کمیابی را که در آن آزاد می‌گشتند را نوشته‌اند.






ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


٩٧ درصد شهر باستانی بیشاپور در زیرخاک است



سورنا لطفي‌نيا :

 گستردگی شهر باستانی بیشاپور تا 15برابر ارگ بم و 20 برابر کاخ‌های تخت جمشید برآورد شده است، اما هنوز سه درصد این شهر کاوش شده و 97 درصد گستره‌ي بیشاپور همچنان در زیر خاک است.
به گزارش مهر؛ بیشاپور یکی از شهرهای باستانی ایران در 25 کیلومتری باختر(:غرب) کازرون است که در روزگار ساسانیان ساخته شده است. بیشاپور با 200 هکتار گستردگي، از شهرهای بزرگ آن روزگار بوده و ارزش ارتباطی داشته، این شهر از كهن‌ترین شهرها است.
این شهر دارای طراحی و مهندسی ویژه‌ي آن روزگار بوده و در کتاب‌های تاریخی، نام این شهر با عنوان‌های «بیشاپور»، «بیشابور»، «به‌شاپور»، «بیشاور» و «به اندیوشاپور» نوشته شده است. بیشاپور بیست و چهارمین اثری است که در سياهه‌ي آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
شهر بیشاپور مرکز ایالت  «اردشیر‌خوره» بوده و تا سده‌ي هفتم هجری، آباد بوده اما پس از آن ویران شده که البته گنجینه‌ای از يادمان‌‌هاي ارزشمند ساسانی مانند «معبد آناهیتا» به شمار می‌رود.
«محسن عباسپور»، هموند شورای مرکزی انجمن هم‌اندیشان جوان گفت: «در چند سال گذشته، بيشترين بودجه‌ای که از سوي پایگاه پژوهشی بیشاپور و سازمان میراث فرهنگی، برای بهسازي(:مرمت) و بازسازي این گستره‌ي بزرگ باستانی جذب شده، تنها براي ساخت برخی امکانات نخستين نگهداري، مانند سایه‌بان و ديوار و نرده‌های نگهدارنده به‌كار رفته است.»
به گفته‌ي وي برای 97درصد دیگر بیشاپور که هنوز کاوش نشده‌است و گستره‌اي نزديك به  190هکتار را در بر مي‌گيرد، به‌جز فنس‌کشی، کوچک‌ترین كار دیگری برای نگهداري انجام نگرفته است.
عباسپور گفت: «به روشني می‌توان نشانه‌ي ويراني‌ها، که بيشتر به شوندهاي(:دلايل) فرسایشی هستند را در آثار بیرون آمده از دل خاک بیشاپور ديد که شوربختانه، این ويراني‌ها برای آثاری که در 97درصد گستره، جای دارند  بسيار بیشتر است.»
وی تماس مستقیم گردشگران با برخی آثاری که در شرایط حساسی جاي دارند مانند گچبری‌ها و به ویژه ایجاد ترک و پوسته شدن آثار سنگی در همه‌ی گستره‌ی 200هکتاری بیشاپور به شوند نبود سایه‌بان و یا گردآوری آن دسته از آثار که ويژگي جابه‌جايي به خزانه بیشاپور را دارند، از دیگر كاستي‌هاي حفاظتی برشمرد که این روزها گریبان بیشاپور را گرفته، بدون آن‌که متولی این گستره تلاش و كوشش ریشه‌ای و اساسی را برای كم كردن این آسیب‌ها انجام دهد.






تاريخ : پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:بیشابور,بیشاپور,معبد آناهیتا,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


خوشبخت ترين فرد كسی است كه بيش از همه تلاش كند ديگران را خوشبخت سازد..

اشو زرتشت

 





تاريخ : پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:اشو,اشا,زرتشت,زرتشت پیامبر,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

پیرمردی 92 ساله كه سر و وضع مرتبی داشت در حال انتقال به خانه سالمندان بود. همسر 70 ساله اش به تازگی درگذشته بود و او مجبور بود خانه اش را ترک كند.
پس از چند ساعت انتظار در سرسرای خانه سالمندان ، به او گفته شد كه اتاقش حاضر است . پیرمرد لبخندی بر لب آورد. همین طور كه عصا زنان به طرف آسانسور می رفت ، به او توضیح دادم كه اتاقش خیلی كوچک است و به جای پرده ، روی پنجره هایش كاغذ چسبانده شده است .
پیرمرد درست مثل بچه ای كه اسباب بازی تازه ای به او داده باشند با شوق و اشتیاق فراوان گفت :
«خیلی دوستش دارم.»
به او گفتم : ولی شما هنوز اتاقتان را ندیده اید! چند لحظه صبر كنید هم اکنون می رسیم.
او گفت : به دیدن و ندیدن ربطی ندارد! شادی چیزی است كه من از پیش انتخاب كرده ام. این كه من اتاق را دوست داشته باشم یا نداشته باشم به مبلمان و دكور و... بستگی ندارد ، بلكه به این بستگی دارد كه تصمیم بگیرم چگونه به آن نگاه كنم.
من پیش خودم تصمیم گرفته ام كه اتاق را دوست داشته باشم. این تصمیمی است كه هر روز صبح كه از خواب بیدار می شوم می گیرم.
من دو كار می توانم بكنم . یكی این كه تمام روز را در رختخواب بمانم و مشكلات قسمت های مختلف بدنم كه دیگر خوب كار نمی كنند را بشمارم، یا آن كه از جا برخیزم و به خاطر آن قسمت هایی كه هنوز درست كار می كنند شكرگزار باشم.
هر روز ، هدیه ای است كه به من داده می شود و من تا وقتی كه بتوانم چشمانم را باز كنم ، بر روی روز جدید و تمام خاطرات خوشی كه در طول زندگی داشته ام تمركز خواهم كرد.
سن زیاد مثل یک حساب بانكی است . آنچه را كه در طول زندگی ذخیره كرده باشید می توانید بعدها برداشت كنید. بدین خاطر ، راهنمایی من به تو این است كه هر چه می توانی شادی های زندگی را در حساب بانكی حافظه ات ذخیره كنی.
از مشاركت تو بر پر كردن حسابم با خاطره های شاد و شیرین تشكر می كنم.هیچ می دانی كه من هنوز هم در حال ذخیره كردن در این حساب هستم؟!

 
 

سخن روز : برگ در انتهای زوال می افتد و میوه در انتهای کمال ، بنگر که تو چگونه می افتی ...





تاريخ : پنج شنبه 15 دی 1390برچسب:سرسرا,دکور,حساب بانکی,زوال,کمال,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


یک دانشمند ایرانی در حال ساخت نوعی فناوری نجات است که در آن از حشرات برای بازیابی افراد زندانی در آوارها و مناطق خطرناک استفاده می‌شود.
پروفسور خلیل نجفی از دانشگاه میشیگان قصد دارد تا بر روی حشرات، دوربین‌های کوچکی نصب کرده و از آنها در صحنه جست‌وجوها برای بازماندگان زلزله در عملیات نجات استفاده کند. این دستگاه‌های ریز، انرژی مورد نیاز خود را از حرکت بال حشرات به دست می‌آورند.
دوربین با انتقال انرژی جنبشی به الکتریسیته می‌تواند از یک منبع نامنتاهی انرژی برخوردار باشد. همچنین از دیگر منابع انرژی این دستگاه‌ها می‌توان به حرارت تولید شده با صفحات خورشیدی اشاره کرد.
محققان قصد دارند این حشرات را پس از نصب دوربین و میکروفون در ساختمانهای تخریب شده و ویران رها کنند.
از این حشرات همچنین می‌توان در صحنه‌های نظامی یا اماکنی که حضور انسان در آن خطرناک است، استفاده کرد.
وقتی اختراع دانشمند ایرانی در جهان غوغا کرد !! +عکس  - www.taknaz.ir
استاد نجفی به همراه یک دانشجوی مهندسی دانشگاه میشیگان در حال ساخت این فناوری برای جمع‌آوری الکتریسیته از بدن هستند.
مدیر ایرانی گروه مهندسی برق و کامپیوتر دانشکده مهندسی دانشگاه میشیگان اظهار کرد: ما می‌توانیم از طریق جمع‌آوری انرژی از ضایعات، نیروی مورد نیاز دوربین‌ها، میکروفونها و دیگر حسگرها و تجهیزات ارتباطی موجود بر روی یک حشره را تامین کرده و سپس آنها را در مکانهای بسته یا خطرناک که انسان قادر به ورود نیست، بفرستیم.
این تیم تاکنون توانسته‌اند نیروی جنبشی حرکت بالهای سوسک سبز ژوئن را که کمتر از دو سانتی‌متر بوده، جمع‌آوری کنند. این پروژه که از سوی سازمان پروژه‌های تحقیقات پیشرفته دفاعی (دارپا) حمایت می‌شود، قرار است نخستین پرواز آزمایشی این حشرات را در سال آینده انجام دهند.






ارسال توسط سورنا

بنام خدا


 

  دانلود رایگان بازی همسایه جهنمی ۵ برای رایانه Neighbours From Hell 5

 

 پس از سالها انتظار سرانجام نسخه ۵ بازی پرطرفدار و خنده دار همسایه جهنمی رسید.در نسخه ۵ جدید تغییرات زیادی ایجاد شده است.گرافیک بازی در حد قابل توجهی بهتر شده است . صداگذاری ها حرفه ای تر انجام شده و در طول بازی صداها بهتر به گوش می رسد . همسایه و خانم همسایه هم دچار تغییرات بسیاری شده اند.در مراحل مختلف بازی شخصیت های جدید مانند آقای رئیس و خانم منشی اضافه شده اند.حیوانات درون بازی هم از لحاظ ظاهری دچار تغییرات شده اند .

hell 5 بازی همسایه جهنمی 5 برای کامپیوتر

معماهای نسخه ۵ بسیار پیچیده و مشکل طراحی شده اند و این باعث میشود تا زمان بیشتری از اوقات فراقت شما را به خود اختصاص دهد . بازی به هیچ وجه مخصوص گروه سنی خاصی نبوده و در زمان کنونی کسی نیست که با نام بازی همسایه جهنمی آشنا نباشد. - داستان بازی طبق روال همیشگی اذیت کردن همسایه توسط شماست . - در طول بازی باید هر گونه بلایی که میتوانید سر همسایه خو بیاورید! - باید تمام تلاش خودتان را کنید که تا همسایه را به گریه آورید ! - حتی یک لحظه اجازه ندهید تا همسایه بیچاره در آرامش به سر ببرد . - و ...

دانلود (Download) | با حجم : ۲۰۰ مگابایت

رمز فایل : www.kar20.ir





ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

FunFunky.Com



ادامه مطلب...

تاريخ : یک شنبه 11 دی 1390برچسب:2012,سال 2012,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


روانشناسی تغذیه شما

 

 

"DeleAria Group www.delearia.com"

 


شما چه نوع غذاهایی را بیشتر دوست دارید؟ غذاهای گوشتی؟ غذاهای نشاسته‌ای؟ سبزیجات یا میوه‌ها؟ ..

 

 

تو را از غذا خوردنت می شناسم!

آیا می‌دانید دوست‌داشتن هر یک از گروه‌های غذایی می‌تواند به نوعی نشان‌دهنده روحیه و خلق‌وخوی شما باشد؟ اگر دوست دارید تا بیشتر با روحیه دوستداران محصولات غذایی مختلف آشنا شوید بد نیست نگاهی به این مقاله جالب بیندازید...

 


دوستداران سبزی‌ها؛ ماجراجو و ورزشکار


خلق‌وخو: کسانی که تمایل زیادی به مصرف سبزیجات دارند یا به‌طور کلی گیاه‌خوار هستند، معمولا افراد پرخوری نیستند و خیلی خودشان را در قید و بند تهیه غذا قرار نمی‌دهند. این افراد بسیار ماجراجو‌ا هستند و بیشتر از اینکه در تکاپوی درست‌کردن غذا باشند، دوست دارند طعم‌های جدید را تجربه کنند. آنها افرادی ورزشکار و سالم هستند که همیشه در حال پیداکردن گیاهان جدید خوراکی در عطاری‌ها یا حتی در طبیعت هستند.

عادت‌ها: گیاه‌خواران از خوردن جوشانده‌های گیاهی پس از غذا یا چکاندن آبلیمو و آبغوره روی غذایشان لذت می‌برند که این عادت خوب می‌تواند در حفظ سلامت و نشاط آنها بسیار موثر باشد.

 


پیشنهاد: این افراد می‌توانند از قارچ، حبوبات، سویا، تخم‌مرغ و لبنیات برای دریافت پروتئین بیشتر و بهتر در رژیم غذایی‌شان کمک بگیرند. مصرف هفته‌ای یک یا دو بار از غذاهای دریایی هم می‌تواند از کمبود ویتامین B12 در آنها پیشگیری کند. خوردن گردو هم باعث جذب امگا3 خواهد شد.


دوستداران میوه‌ها؛ تنوع‌طلب و سالم


خلق‌وخو: معمولا کسانی که بیش از هر گروه غذایی به میوه‌ها علاقه دارند، ذائقه‌شان شیرین است، مهربان هستند به سلامت خود اهمیت زیادی می‌دهند و مدام در فکر ایجاد تنوع در برنامه‌های غذایی و حتی برنامه‌های کاری روزانه‌شان هستند. طرفداران میوه دوست دارند با ایجاد طعم‌های جدید، متنوع و فوق‌العاده جذاب، نظر و تحسین اطرافیان را نسبت به خود جلب کنند و البته در این راه، موفق هم هستند.

 


عادت‌ها: این افراد معمولا در خوردن میوه افراط می‌کنند و به گمان آنها، میوه جزو خوراکی‌های پرخاصیتی است که هرچه بیشتر بخورند، برای سلامتشان مفیدتر است اما محققان دانشگاه هاروارد در حالی مصرف 5 تا 9 وعده از میوه‌ها و سبزی‌ها را در طول روز مجاز دانسته‌اند که مصرف‌کنندگان آنها حواسشان به کالری این گروه از مواد غذایی باشد. به هر حال، میوه هم قند و کالری دارد و مصرف زیاد آن می‌تواند باعث ابتلا به چاقی و اضافه وزن شود. راستی یکی دیگر از عادت‌های افرادی که عاشق میوه هستند، این است که از میوه‌ها به عنوان میان‌وعده یا دسر استفاده می‌کنند که البته این یک عادت خوب است.

 

 
پیشنهاد: اگر خیلی به خوردن میوه‌ها علاقه دارید، می‌توانید آنها را پوست بکنید و در سالاد یا ماستتان، خردشان کنید و ارزش تغذیه‌ای ماست و سالادی که همراه غذا می‌خورید را بالا ببرید. خردکردن میوه‌های فصل و پوشاندن آنها با کمی عسل هم می‌تواند یک صبحانه فوری و مغذی برای شما و فرزندانتان را فراهم کند.

 

 
دوستداران گوشت‌ها؛ جاه‌طلب و کوشا

خلق‌وخو: معمولا بیشتر افرادی که علاقه فراوانی به مصرف انواع گوشت‌ها دارند، جاه‌طلب و در پی کسب بهترین‌ها در زندگی‌شان هستند. غذاهای گوشتی جزو غذاهای گران‌قیمت هستند و کسانی که ذائقه خود را با آنها وفق می‌دهند، دوست دارند که همیشه در حال تلاش برای کسب بالاترین مقام و موقعیت‌ها در زندگی‌شان باشند. طرفداران گوشت، انسان‌‌های کوشایی هستند که تن به خوردن هر غذایی نمی‌دهند و معمولا طعم سبزی‌ها به خصوص سبزی‌های آبپز یا بخارپز را دوست ندارند.

 

 
عادت‌ها: دوستداران غذاهای گوشتی‌ به انواع خوراکی‌های سرخ‌شده و فرآورده‌های گوشتی مانند سوسیس، کالباس یا همبرگر هم علاقه دارند. آنها ترجیح می‌دهند که غذای خود را همراه با سس یا چاشنی‌های چرب بخورند. این افراد علاقه چندانی به خوردن نان یا برنج زیاد با غذاهایشان از خود نشان نمی‌دهند، چون دوست دارند که مزه گوشت را بیشتر از مواد نشاسته‌ای حس کنند. معمولا کسانی که خوردن گوشت را به سایر خوراکی‌ها ترجیح می‌دهند، کمتر به مصرف گوشت‌هایی که بیش از اندازه طعم‌دار شده‌اند، تمایل دارند.

 


پیشنهاد: خیلی از افرادی که بیش از اندازه گوشت (به?خصوص گوشت قرمز) می‌خورند به بیماری‌هایی مانند نقرس به دلیل بالارفتن اسیداوریک خونشان مبتلا می‌شوند. بنابراین بهتر است این افراد، مصرف گوشت‌ها را به 4 بار در هفته محدود کنند. بهتر است آنها، گوشت‌های سفید و خوراک‌های دریایی را بیشتر از گوشت‌های قرمز در برنامه‌ غذایی‌شان بگنجانند. مصرف سبزی‌‌خوردن و سالاد سبزیجاتی که با آبلیمو،‌ آبغوره و آب نارنج، طعم‌دار شده‌اند هم به طرفداران غذاهای گوشتی توصیه می‌شود. بد نیست دوستداران گوشت قرمز برای پیشگیری از بالارفتن اسیداوریک خونشان از پودر سماق تازه برای طعم‌دارکردن غذایشان کمک بگیرند. مخلوط‌کردن سویا با گوشت قرمز چرخ‌کرده هم می‌تواند کمی پروتئین گیاهی به رژیم روزانه‌تان اضافه کند و ارزش تغذیه‌ای آن را بالاتر ببرد.
 

 

 
طرفداران غذاهای نشاسته‌ای؛ تنبل و پرخور


خلق‌وخو: افرادی که به غذاهای نشاسته‌ای مانند نان، سیب‌زمینی، برنج و ماکارونی علاقه زیادی دارند، معمولا افرادی خوش‌خوراک، تنبل، پرخور و خوش‌اخلاق هستند. آنها هرچقدر هم که سیر باشند، دست رد به سینه بشقاب پر از پلو و خورش شما یا ظرف سیب‌زمینی سرخ‌کرده‌تان نمی‌زنند. آنها همیشه دقیقه نودی کار می‌کنند و مصداق بارز ضرب‌المثل «تنبل نرو به سایه» هستند! بیشتر طرفداران غذاهای نشاسته‌ای، اضافه وزن و چاقی شکمی دارند و همیشه هم اضافه وزن و چاقی خود را انکار می‌کنند.

 


عادت‌ها: دوستداران غذاهای نشاسته‌ای، خوردن یک بشقاب سالاد ماکارونی یا سالادالویه را به عنوان پیش‌غذا و یک ظرف سیب‌زمینی سرخ‌کرده را به عنوان دسر به جای سوپ یا میوه ترجیح می‌دهند. آنها برنج و ماکارونی را با نان می‌خورند و به مصرف غذا و ته‌دیگ‌های چرب هم علاقه زیادی دارند. سیب‌زمینی سرخ‌شده با سس فراوان جزو محبوب‌ترین میان‌وعده‌های آنهاست. تمایل این افراد به مصرف پنیر پیتزا هم زیاد است.

 

پیشنهاد: متاسفانه کسانی که خوراکی‌های نشاسته‌ای را به خوراکی‌های دیگر ترجیح می‌دهند، توجه چندانی به سلامتشان ندارند و ابتلا به چاقی، ناراحتی‌های قلبی، دیابت و بالارفتن چربی‌خون در آنها دور از انتظار نخواهد بود. بنابراین به این افراد توصیه می‌شود که مصرف غذاهای نشاسته‌ای را به یک یا دو بار در طول روز و آن هم به میزان مشخص، کاهش دهند. از چرب‌کردن برنج‌شان خودداری کنند. برنج و ماکارونی را همراه نان نخورند. دور ته‌دیگ‌های چرب را خط بکشند. سالاد، سبزی‌ها، میوه‌ها و آب‌میوه‌ها را به رژیم روزانه‌شان بیفزایند. در حد امكان، شیر و لبنیات را جایگزین سیب‌زمینی سرخ‌شده در میان‌وعده‌هایشان بکنند و در نهایت هم از دوغ یا آب به جای نوشیدنی‌های شیرین و گازدار به عنوان نوشیدنی همراه غذای‌شان کمک بگیرند.





ارسال توسط سورنا

بنام خدا



رخدادهای تاریخی و آیینی ایران از 10 تا 16 دی

 



 گروه مردم :

 شنبه 10 دی:

  • بازداشت خسروپرویز و آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان،31 دسامبر سال 627 میلادی خسروپرویز (خسرو دوم) شاه وقت ایرانیان از دودمان ساسانی که به خاطر اطفاء حس جاه طلبی خود و رسانیدن مرزهای ایران به روزگار داریوش بزرگ دست به جنگهای غیر ضروری ازجمله تصرف مصر و محاصره قسطنطنیه و تصرف همه آسیای غربی زده بود و صلیبی را که مسیح به آن مصلوب شده بود به تیسفون آورده بود و ارتش را فرسوده و مردم را زیر بار مالیاتهای سنگین قرار داده بود در کاخ تیسفون بازداشت شد و این اقدام که به خواست ژنرالهای ایران و تصویب شیرویه (قباد دوم) پسر او صورت گرفت آغاز پایان امپراتوری توانمند ایرانیان در عهد باستان بشمار می رود. ایرانیان بعدا در قرون وسطا و جدید چند امپراتوری دیگر تشکیل دادند.

 یکشنبه 11 دی:

  • زمانی که فعالیت های دیپلماتیک شاه عباس شدت گرفت، زمستان سال 1002 خورشیدی (ژانویه1624 میلادی) را زمانی نوشته اند که برای نخستین بار پس از ساسانیان، یک دولت ایرانی برای رسیدن به هدفهای خود راه دیپلماتیک به مفهوم امروز آن در جهان را در پیش گرفت. شاه عباس اول در غرب ایران با مشکل عثمانی و در جنوب با دست اندازی اروپائیان به خلیج فارس رو به رو بود که عنصر تازه ای در دنیای مشرق زمینی ها بودند.

 دوشنبه 12 دی:

  • سالگشت درگذشت «سیبویه» ایرانی که برای زبان عربی «صرف و نحو» نوشت، طبق نوشته روزنگارهای بین المللی، «سیبویهSibbuyeh» زبان شناس معروف ایرانی در نخستین هفته ژانویه سال 793 میلادی در شیراز درگذشت. وی در زمانی که هنوز دقیقا به دست نیامده است در شهر بیضاء در استان فارس به دنیا آمده بود. اهمیت تاریخی سیبویه از آن جهت است که نخستین فردی بود که برای زبان عربی صرف و نحو (گرامر) نوشت و صداها را در این زبان مشخص ساخت. بنابراین، علامات ضمه، فتحه، کسره و تنوین ها اختراع و کار سیبویه ایرانی است. وی با این عمل عنوان «سیبویه نحوی» را به خود اختصاص داد. بدون کاری که سیبویه کرد و در آن زمان یک شاهکار بود، پیشرفت زبان عربی میسر نبود و استحکام این زبان به این صورت باقی نمی ماند. به این ترتیب، این ایرانیان بودند که برای اعراب دستور زبان (صرف و نحو) نوشتند.

 سه‌شنبه 13 دی:

  • اخراج هندیان از قندهار در زمان شاه عباس دوم، شاه عباس دوم سوم ژانویه سال 1649 هندیان را از قندهار بیرون راند. این نخستین اخراج نظامیان هندی از قندهار در دوران شاه عباس دوم بود که شخصا اقدام کرد. دومین اخراج هندیان از قندهار در دسامبر 1650 صورت گرفت. در سالهای 1652 و 1653 نیز ارتش ایران دو بار دیگر به تجاوز هندیان به آن شهر پایان داد.

 چهارشنبه 14 دی:

  • روزی که خلیفه عباسی بابک خرمدین را بکُشت، بابک خرمدین چهارم ژانویه سال 838 میلادی به دستور معتصم خلیفه عباسی با قطع تدریجی دست و پا و اعضای بدن کشته شد و سپس بقیه بدنش را در بیرون شهر سامرا (سامره) بدار آویختند که مدتها به همان صورت باقی بود. در آن قرن و از نیمه قرن پیش از آن درهر گوشه ایران یک استقلال طلب و احیاگر هویت ملی بپاخاسته بود. در شمال ایران همزمان سه مبارز ــ بابک، مازیار و افشین ــ بنای مبارزه با حکومت بغداد را گذارده بودند که بابک در عین حال فرضیه اجتماعی ــ اقتصادی مزدک را هم دنبال می کرد و خواهان برابری کامل مردم و مشترک بودن مالکیت ها [دولتی و ملی بودن منابع و ابزار تولید و خدمات عمومی] بود. پدر بابک یک تیسفونی بود که در پی ویران شدن پایتخت امپراتوری ایرانیان (واقع در 36 کیلومتری جنوب بغداد) از این شهر به آذربایجان رفته بود. 

 آدینه 16 دی:

  • روزی که 2 زن حکمران کرمان و فارس شدند، آباقا خان (آباقاآن) ایلخان مغول ایران [پسر هلاکوخان] ششم ژانویه 1270 میلادی ضمن انتصابات خود، دو زن را حکمران دو ایالت بزرگ ایران کرد؛ آبش خاتون حکمران فارس و ترکان خاتون حکمران کرمان شد. ترکان خانون از قراختایی ها و آبش خاتون از خاندان اتابکان فارس بود. در انتصابات این روز، مقام صاحبدیوانی (معادل بزرگ وزیر، بدون اختیارات نظامی) به شمس الدین محمد جوینی و حکومت اصفهان و اراک به پسر او بهاءالدین داده شده و عطاملک جوینی مولف معروف، در سمت خود ـ حکومت بغداد که از زمان هلاکوخان آن را بر عهده داشت تثبیت گردیده بود.

   برگرفته از تارنمای دکتر انوشیروان کیهانی زاده  

 





ارسال توسط سورنا

 

 

امروز 11 دی ماه 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2011/2/27/16fb83091e01.jpg

از کودک فال فروشی پرسیدم چه میکنی!؟ گفت به آنان که در دیروز خود مانده اند فردا را میفروشم..!!



ادامه مطلب...

تاريخ : یک شنبه 11 دی 1390برچسب:فال روز 11 دی,سیگنال,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

اندکی فکر کن ...

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

به آنهایی فکر کن که هیچگاه فرصت آخرین نگاه و خداحافظی را نیافتند.

به آنهایی فکر کن که در حال خروج از خانه گفتند :
"روز خوبی داشته باشی"، و هرگز روزشان شب نشد.

به بچه هایی فکر کن که گفتند :
"مامان زود برگرد"، و اکنون نشسته اند و هنوز انتظار می کشند.

به دوستانی فکر کن که دیگر فرصتی برای در آغوش کشیدن یکدیگر ندارند
و ای کاش زودتر این موضوع را می دانستند.

به افرادی فکر کن که بر سر موضوعات پوچ و احمقانه رو به روی هم می ایستند
و سپس "غرور" شان مانع از "عذر خواهی" می شود،
و حالا دیگر حتی روزنه ای هم برای بازگشت وجود ندارد.

من برای تمام رفتگانی که بدون داشتن اثر و نشانه ای از مرگ،
ناغافل و ناگهانی چشم از جهان فرو بستند،
سوگواری می کنم.

من برای تمام بازماندگانی که غمگین نشسته اند و هرگز نمی دانستند که :
آن آخرین لبخند گرمی است که به روی هم می زنند،
و اکنون دلتنگ رفتگان خود نشسته اند،
گریه می کنم.

به افراد دور و بر خود فکر کنید ...

کسانی که بیش از همه دوستشان دارید،
فرصت را برای طلب "بخشش" مغتنم شمارید،
در مورد هر کسی که در حقش مرتکب اشتباهی شده اید.

قدر لحظات خود را بدانید.

حتی یک ثانیه را با فرض بر این که آنها خودشان از دل شما خبر دارند از دست ندهید؛
زیرا اگر دیگر آنها نباشند،
برای اظهار ندامت خیلی دیر خواهد بود !

"دیروز"
گذشته است؛

و

"آینده"
ممکن است هرگز وجود نداشته باشد.

لحظه
"حال" را دریاب
چون تنها فرصتی است که برای رسیدگی و مراقبت از عزیزانت داری.


اندکی فکر کن ...





تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:اندک,اندکی,اندکی فکر,سوگوار,سوگواری,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

خانمی طوطی ای خرید اما روز بعد آن را به مغازه برگرداند.

او به صاحب مغازه گفت این پرنده صحبت نمی کند .

صاحب مغازه گفت : آیا در قفسش آینه ای هست ؟ طوطی ها عاشق آینه هستند ، آن ها تصویرشان را در آینه می بینند و شروع به صحبت می کنند . آن خانم یک آینه خرید و رفت .

روز بعد باز آن خانم برگشت  طوطی هنوز صحبت نمی کرد .

صاحب مغازه پرسید : نردبان چه ؟ آیا در قفسش نردبانی هست ؟ طوطی ها عاشق نردبان هستند. آن خانم یک نردبان خرید و رفت .

اما روز بعد باز هم آن خانم آمد .

صاحب مغازه گفت : آیا طوطی شما در قفسش تاب دارد ؟ نه ؟ خب مشکل همین است . به محض این که شروع به تاب خوردن کند ، حرف زدنش تحسین همه را بر می انگیزد . آن خانم با بی میلی یک تاب خرید و رفت .

وقتی که آن خانم روز بعد وارد مغازه شد ، چهره اش کاملأ تغییر کرده بود . او گفت : طوطی مرد !!!

صاحب مغازه شوکه شد و پرسید : آیا او حتی یک کلمه هم حرف نزد ؟!!

آن خانم پاسخ داد : چرا ، درست پیش از مردنش با صدای ضعیفی گفت آیا در آن مغازه غذایی برای طوطی ها نمی فروختند ؟!!

سخن روز : هیچگاه دانش را با خرد اشتباه نگیرید. دانش به شما کمک می‌کند زندگی را بگذرانید، خرد کمکتان می‌کند زندگیتان را بسازید. ساندرا کری (Sandra Carey)





تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:ساندرا کری,داستان طوطی,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا


استجابت جالب دعای یک زوج جوان

زن و شوهری پس از سالیانی که از ازدواجشون می گذشت در حسرت داشتن فرزند به سر می بردند. با هرکسی که تونسته بودند مشورت کرده بودند اما نتیجه ای نداشت، تا این که به نزد کشیش شهرشون رفتند.

پس از این که مشکلشون رو به کشیش گفتند، او در پاسخ اون زوج گفت: ناراحت نباشید من مطمئنم که خداوند دعاهای شما رو شنیده و به زودی به شما فرزندی عطا خواهد نمود. با این وجود من قصد دارم به شهر رم برم و مدتی در اون جا اقامت داشته باشم، قول می دهم وقتی به واتیکان رفتم حتما برای استجابت دعای شما شمعی روشن کنم.

زوج جوان با خوشحالی فراوان از کشیش تشکر کردند. قبل از این که کشیش اون جا رو ترک کنه، بازگشت و گفت: من مطمئنم که همه چیز با خوبی و خوشی حل می شه و شما حتما صاحب فرزند خواهید شد. اقامت من در شهر رم حدود 15 سال به طول خواهد انجامید، ولی قول می دم وقتی برگشتم حتما به دیدن شما بیام.

15 سال گذشت و کشیش دوباره به شهرش بازگشت. یه نیمروز تابستان که توی اتاقش در کلیسا استراحت می کرد، یاد قولی افتاد که 15 سال پیش به اون زوج جوان داده بود و تصمیم گرفت یه سری به اونا بزنه پس به طرف خونه اونا به راه افتاد. وقتی به محل اقامت اون زوجی که سال ها پیش با اون مشورت کرده بودند رسید زنگ در را به صدا در آورد.

صدای جیغ و فریاد و گریه چند تا بچه تمام فضا رو پر کرده بود. خوشحال شد و فهمید که بالاخره دعاهای این زوج استجابت شده و اونا صاحب فرزند شده اند.

وقتی وارد خونه شد بیشتر از یه دوجین بچه رو دید که دارن از سر و کول همدیگه بالا میرن وهمه جا رو گذاشتن رو سرشون و وسط اون شلوغی و هرج و مرج هم مامانشون ایستاده بود.

کشیش گفت: فرزندم! می بینم که دعاهاتون مستجاب شده... حالا به من بگو شوهرت کجاست تا به اون هم به خاطر این معجزه تبریک بگم.

زن مایوسانه جواب داد: اون نیست... همین الان خونه رو به مقصد رم ترک کرد.

کشیش پرسید: شهر رم؟ برای چی رفته رم؟

زن پاسخ داد: رفته تا اون شمعی رو که شما واسه استجابت دعای ما روشن کردین خاموش کنه!





تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:حسرت,کشیش,استجابت,دعا,سرو کول,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

دلشوره عجیبی داشت و کمی هم تار می دید ولی مجبور بود...

نگاهی به جمعیت انداخت.

گوی را که بلند کرد ، سنگین تر از همیشه به نظر رسید .

وقتی آن را بلند کرد تا با شانه اش پرتاب کند ، دو گوی در هوا دید و جا خالی داد.

صدای خنده جمعیت بلند شد...

آبی به سر و رویش زد. مرشد معرکه با صدای بلند گفت : اگر خسته جانی بگو یا علی ، اگر ناتوانی بگو یا علی .

مردم دوباره سکوت کردند. زنجیر دومتری را دور بازو هایش پیچید. چندین بار با فریاد زور نمایشی زد.

دویست تومنش کمه . یه جوون مرد دویست  تومن بذاره تو سینی . صد تومنش خرج زن و بچه ، صد تومنش خرج کبوتر حرم .

آخرین سکه ها و اسکناس ها روی سینی ولو شدند ، دیگر موقع پاره کردن زنجیر بود.

پهلوان با فریادی بلند تلاش کرد زنجیر را پاره کند،  ولی زنجیر پاره نشد...

دوباره تلاش کرد. رگ های گردنش متورم شده بودند. بدنش میلرزید . عرق سردی روی پیشانی اش نشسته بود ولی حلقه های زنجیر  ظاهراٌ دست به یکی کرده بودند تا این بار آنها درمقابل پهلوان قدرت نمایی کنند.

احساس کرده بود که دارد تمام می شود ، ولی فکر نمی کرد به این زودی ، آنهم جلوی مردم.

نگاهی به آسمان کرد. زیر لب چیزی زمزمه کرد . با فریاد یا علی خم شد و تمام قدرتش را در بازوانش جمع کرد و دیگر چیزی نفهمید.

چشم هایش را که باز کرد ، روی تخت بیمارستان بود. دکتر داشت با دامادش صحبت می کرد: سه تا از رگهای قلبش پاره شدن . من نمی دونم چطور پس از سکته تونست زنجیر رو پاره کنه . به هر حال به خیر گذشت. ولی دیگه نمی تونه معرکه بگیره .

لبخندی زد و آهسته زیر لب گفت : یا علی ...

داستانکی زیبا از آقای وحید حاج سعیدی

 

 

سخن روز : در زمین عشقی نیست که زمینت نزند ، آسمان را دریاب ...





تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:دلشوره,زنجیر,مرشد,معرکه,,
ارسال توسط سورنا


ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:پیاده,نامه,زهرمار,زهر مار,,
ارسال توسط سورنا


ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:لبخند,معجزه لبخند,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

چه كسی باید شرمنده باشد ؟

گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


به سختی خودش را از تاكسی بیرون می‌كشد، دو نفر پیاده می‌شوند تا به او كمك كنند، زیرچشمی نگاهشان می‌كند: "ببخشید، شرمنده‌ام، باعث زحمت شدم...".

با گفتن این جمله‌ها روی ویلچیرش می‌نشیند و با قدرت چرخ‌ها را می‌گرداند، می‌خواهد به پیاده‌رو برود اما از پل خبری نیست! چرخ را می‌چرخاند، در عرض خیابان به جلو می‌راند، سربالایی خیابان به بازوهایش فشار می‌آورد، به پل می‌رسد، عرض پل بسیار باریك است، ویلچر عبور نمی‌كند، طول خیابان را بالا می‌راند تا به پل بعدی برسد، بخشی از پل آهنی نیاز به تعمیر دارد، یكی از چرخ‌های ویلچیر داخل میله‌های شكسته پل گیر می‌كند، چند نفر می‌بینند به كمكش می‌آیند "ببخشید، شرمنده‌ام، باعث زحمت شدم..."

حالا به پیاده‌رو رسیده، مقابل در ورودی ساختمان، پنج پله انتظارش را می‌كشند، تقلا می‌كند تا از پله‌ها بالا می‌رود، اما چرخ‌های بزرگ ویلچیر طاقت فشار را ندارد، نزدیك است واژگون شود، دو عابر سر می‌رسند و دو سمت ویلچرش را می‌گیرند او را بالا می‌برند "شرمنده‌ام، ببخشید باعث زحمت شدم..." و داخل ساختمان باید به طبقه دوم برود و...

تردد معلولان در سطح شهر قصه پرغصه‌ای است كه در لابه‌لای وعده‌های مدیران شهری گم شده است. روز معلولان كه سر می‌رسد خیلی‌ها كف می‌زنند و هورا می‌كشند و از اجرای حمایت‌های مالی و معنوی می‌گویند، اما همیشه پای حمایت از معلولان می‌لنگد.

هر سال از مناسب سازی فضای شهری برای معلولان از نابینایان گرفته تا ناشنوایان و معلولان جسمی ـ حركتی خبرهایی می‌رسد، اما شهرها وسیع‌تر از آن هستند كه اصلاح چند كوچه و خیابان دردی از معلولان دوا كند.

پیاده‌روهای ناامن و سنگلاخی، نبود پل‌های ایمن، وجود مانع و نیز نبود وسایل حمل‌ونقل ویژه معلولان بسیاری از آنها را با وجود داشتن استعداد تعامل اجتماعی منزوی كرده است.


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


در بسیاری از كشورها برای عبور و مرور راحت معلولان، چراغ‌های راهنمایی مخصوص تعبیه شده و كلید این چراغ‌ها در ارتفاعی نصب شده كه معلول بتواند براحتی آن را از روی صندلی چرخدار كنترل كرده و با امنیت از عرض خیابان بگذرد، همچنین وجود علائم برجسته در ابتدای خط‌كشی خیابان‌ها، ایستگاه اتوبوس، پارك‌ها و اماكن عمومی می‌تواند تا حدود زیادی نابینایان را راهنمایی و كمك كند، اما در ایران گویا فقط حقوق معلولان در همایش‌ها و مراسم نمادین در روزی مثل 12 آذر امسال كه روز معلول نامگذاری شده است خلاصه می‌شود، تا فردا كه حقوق معلولان و وعده‌های مسوولان از سهمیه استخدام در مراكز دولتی تا رفاه و امنیت تردد در شهرها فراموش شود ...


كتایون مصری ‌- ‌جام جم آنلاین





تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:معلول,معلولین,ویلچر,صندلی چرخدار,,
ارسال توسط سورنا
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

لقمان در آغاز، برده خواجه ای توانگر و خوش قلب بود.

ارباب او در عین جاه و جلال و ثروت و مکنت دچار شخصیتی ضعیف و در برابر ناملایمات زندگی بسیار رنجور بود و با اندک سختی زبان به ناله و گلایه می گشود، این امر لقمان را می آزرد اما راه چاره ای به نظر او نمی رسید، زیرا بیم آن داشت که با اظهار این معنی، غرور خواجه جریحه دار شود و با او راه دشمنی پیش گیرد.

روزگاری دراز وضع بدین منوال گذشت تا روزی یکی از دوستان خواجه خربزه ای به رسم هدیه و نوبر برای او فرستاد.

خواجه تحت تأثیر خصائل ویژه لقمان، خربزه را قطعه قطعه نمود به لقمان تعارف کرد و لقمان با روی گشاده و اظهار تشکر آنها را تناول کرد تا به قطعه آخر رسید، در این هنگام ....

خواجه قطعه آخر را خود به دهان برد و متوجه شد که خربزه به شدت تلخ است.

سپس با شگفتی زیاد رو به لقمان کرد و گفت: چگونه چنین خربزه تلخی را خوردی و لب به اعتراض نگشودی؟!!

لقمان که دریافت زمان تهذیب و تأدیب خواجه فرا رسیده است، به آرامی و با احتیاط گفت: واضح است که من تلخی و ناگواری این میوه را به خوبی احساس کردم اما سالهای متمادی من از دست پر برکت شما، لقمه های شیرین و گوارا را گرفته ام، سزاوار نبود که با دریافت نخستین لقمه ناگوار، شکوه و شکایت آغاز کنم.

خواجه از این برخورد، درس عبرت گرفت و به ضعف و زبونی خود در برابر ناملایمات پی برد و در اصلاح نفس و تهذیب و تقویت روح خود همت گماشت و خود را به صبر و شکیبایی بیاراست...

 

 

سخن روز : از زندگي هر آنچه لياقتش را داريم به ما ميرسد نه آنچه آرزويش را داريم...





ارسال توسط سورنا

 


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org

 



ادامه مطلب...

تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:پرندگان,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

آورده اند که بهلول بیشتر وقت ها در گورستان می نشست 

روزی که برای عبادت به گورستان رفته بود و هارون به قصد شکار از آن محل عبور می نمود چون به بهلول رسید گفت : بهلول چه می کنی ؟

بهلول پاسخ داد : به دیدن اشخاصی آمده ام که نه غیبت مردم را می نمایند و نه از من توقعی دارند و نه من را اذیت و آزار می دهند .

هارون گفت :آیا می توانی از قیامت و صراط و پرسش و پاسخ آن دنیا مرا آگاهی دهی ؟

بهلول پاسخ داد به خادمین خود بگو تا در همین محل آتش نمایند و تابه بر آن نهند تا سرخ و خوب داغ شود!

هارون امر نمود تا آتشی افروختند و تابه بر آن آتش گذاردند تا داغ شد .

آنگاه بهلول گفت : ای هارون من با پای برهنه بر این تابه می ایستم و خود را معرفی می نمایم و آنچه خورده ام و هرچه پوشیده ام ذکر می نمایم و سپس تو هم باید پای خود را مانند من برهنه نمایی و خود را معرفی کنی و آنچه خورده ای و پوشیده ای ذکر نمایی . هارون پذیرفت .
آنگاه بهلول روی تابه داغ ایستاد و فوری گفت : بهلول و خرقه و نان جو و سرکه و فوری پایین آمد که هرگز پایش نسوخت و چون نوبت به هارون رسید به محض اینکه خواست خود را معرفی نماید نتوانست و پایش بسوخت و به پایین افتاد .

سپس بهلول گفت : ای هارون پرسش و پاسخ قیامت نیز به همین صورت است . آنها که درویش بوده اند و از تجملات دنیایی بهره ندارند آسوده بگذرند و آنها که پایبند تجملات دنیا باشند به مشکلات گرفتار آیند ...

 

 

سخن روز : برای آنکه به طراه خود ایمان داشته باشیم ، لازم نیست ثابت کنیم که راه دیگران نادرست است . کسی که چنین می پندارد ، به گامهای خود نیز ایمان ندارد . پائولو کوئلیو





تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:خرقه,نان جو,پائولو کوئلیو,,
ارسال توسط سورنا

بنام خدا

 

پدر و پسری داشتند در کوه قدم میزدند که ناگهان پای پسر به سنگی گیر کرد.

به زمین افتاد و داد کشید: آآی ی ی ی!

صدایی از دور دست آمد: آآی ی ی ی!

پسرک با کنجکاوی فریاد زد: کی هستی؟

پاسخ شنید: کی هستی؟

پسرک خشمگین شد و فریاد زد: ترسو!

باز پاسخ شنید: ترسو!

پسرک با تعجب از پدرش پرسید: چه خبر است؟

پدر لبخندی زد و گفت: پسرم خوب توجه کن....

و سپس با صدای بلند فریاد زد: تو یک قهرمان هستی!

صدا پاسخ داد: تو یک قهرمان هستی!

پسرک باز بیشتر تعجب کرد.پدرش توضیح داد: مردم میگویند که این انعکاس کوه است ولی این در حقیقت انعکاس زندگی است.

هر چیزی که بگویی یا انجام دهی،زندگی عینا" به تو پاسخ میدهد؛ اگر عشق را بخواهی، عشق بیشتری در دلت بوجود می آید و اگر به دنبال موفقیت باشی، آن را حتما بدست خواهی آورد.

هر چیزی را که بخواهی، زندگی همان را به تو خواهد داد!

سخن روز : زندگی مثل دوچرخه سواری می مونه ، واسه حفظ تعادلت هميشه بايد در حركت باشی ...آلبرت انيشتين 





تاريخ : شنبه 10 دی 1390برچسب:دوچرخه,داستانک,,
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب

آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی