بنام ایزد توانا
در نخستین نوشتهها و مکتوبات عهد باستان، شاهراه آبی جنوب ایران همواره با نام شاخاب پارس ،خلیج فارس و دریای پارس خوانده شده است.
بیش از سیصد کتاب تاریخی مربوط به سیاحان و مورخان، ادبا و دانشمندان اروپایی و عرب و مسلمانان، تاییدی بر پارس بودن خلیج جنوبی ایران است.
در کتب مختلف جغرافیایی و تاریخی به زبانهای گوناگون، عنوان خلیجپارس ذکر شده است.
هخامنشى: درایه تیر هچا پارسه آئی تی ایرانى:خلیج پارس
فرانسه: Golfe persiue
انگلیسى: persian Gulf
آلمانى: persischer Golf
ایتالیایى: Golfo persico
یونانى: persicus sinus
عربى: بحر الفارسى، الخلیج فارسی
*چهار دریایی که یونانیان از دریای بزرگ کناری منشعب میدانستند عبارت بودند از:
1. دریای متوسط یا خلیج روم (مدیترانه امروز)
2. دریای خزر
3. خلیج عربى (دریای سرخ امروز)
4. خلیج پارس
این تقسیمبندى، مدتها اساس کار عملی دانشمندان جهان، بویژه یونانىها بوده است.
* خلیج فارس، نخستین دریایی است که انسان توانسته به دریانوردی در آن بپردازد و ایرانیان، نخستین مردمانی بودند که از این آبراه استفاده کرده و امنیت آن را حفظ نمودند.
* برای نخستینبار، هخامنشیان در تبدیل و حفظ خلیج پارس به یک پایگاه دریایی کوشیدهاند.
* کرانهها و جزایر دریای پارس و عمان از دهانه رود سند، توسط یکی از دریاسالاران داریوش شناسایی شده و راه ارتباطی آن مشخص گردید؛ بهطوریکه کشتیهای ایرانی از دریای پارس تا مصر و یونان در رفت و آمد بودند.
* یکی از اقدامات داریوش، اتمام ترعه بزرگی بود که رودخانه نیل را به دریای سرخ متصل میساخت. پنج ستون یاد بود بادوام که جملات نوشته شده با خط میخی بر روی آنها مسافران را با چگونگی ساخت ترعه آشنا میکرد در آن قسمت موجود بود: «من داریوش، ایرانی هستم، از پارس، مصر را به تصرف خود در آوردم، من فرمان کندن این ترعه را دادم، از رودخانهای بهنام نیل که در مصر جاری است و به دریا میریزد و به پارسه راه دارد. پس از آن ترعه کنده شد، چنانچه فرمان دادم و کشتیها از مصر از میان این ترعه به سوی پارس روانه شدند، چنانچه میل من بود».
* وجود نقشهای در سال 1724م. که به وسیله «ژ. دولیل»، مهندس ارشد انجمن علوم امپراتوری فرانسه به شیوه چاپ سنگی در پاریس طراحی شده، حدود و ثغور ایران را در دوره صفویه نشان میدهد و نام شاخاب پارس ،خلیج فارس را در آن درج کرده است.
* در بسیاری از کتابهای عربی قدیمی، از کلمه خلیجفارسی یا بحرالفارس استفاده شده است. از جمله آنها:
ابن فقیه در کتاب البلدان (تألیف 279هـ . ق) بحرالفارسى.
ابن رسته در کتاب الاعلام الیقسه (تألیف 290هـ . ق) خلیج الفارسى.
ابن خرداد در کتاب المسالک و الممالک (دوره سوم) بحر فارس.
سهراب در کتاب عجایب الاقالیم السبعه (دوره سوم) بحر فارس.
بزرگ بن شهریار در کتاب عجایب الهند (تألیف 342هـ . ق) بحر فارس.
اصطخری در کتاب الاقالیم (دوره چهار هجری) بحر فارس.
ابن مطهر در کتاب البدء و التاریخ (تألیف 355 قمری) خلیج الفارس.
ابن حوقل در کتاب صوره الارض (367هـ . ق) بحر فارس.
همچنین تاریخنگاران و اندیشمندان بزرگ دیگر نیز بر فارس بودن خلیج جنوبی ایران تأکید داشتهاند.
ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم، خلیج پارس و دریای پارس، در کتاب قانون مسعودى، دریای فارس و در کتاب تحدید نهایات الامانى، بحر فارس.
ابن بلخی در کتاب فارسنامه (تألیف 500 قمری) بحر فارس
نمونه ای که در تصویر بالا میبینیــم متعلـق است بــه اثــــر جغـــرافیــایــی ابـــــوعبـــدالله محمــــدبــــن احمدبن یوســف الکاتب الخوارزمی (ح 365 ـ381ق) که از نسخه مورّخ 686ق کتابخانه کوشـک سلطان احمد استانبول برداشت شده است. این نقشه مطابق با مکتب جغرافیایی گستردهای است که دریاهای جهان را منحصر به دو دریای پارس و روم میداند و میبینیم که کاملاً با موارد ذکر شده در متونی چون کیهانشناخت و مسالکالممالک مطابق است.
نمونه دیگر که در تصویر بالا میبینیم مربوط است به دستنـویس مشهـور ترجمــه پارســی مسـالک و ممالک به خط ابــنسـاوجـــی (نسخــه مـــوزه ملی ایران، مورخ 726ق) که دریای پارس را تا ناحیه سنـــد نمـــایش میدهد.
نمونــه دیگـر که در تصویــر سوم میبینیـم مربــوط است به نقشهای از کتاب سراجالدین ابـوحفض عمــر (ابنالوردی) نسخه کتابخانه ایالتی پروس (Kataloge Nr. 6032) چنانکه میبینیم در سمت چپ این تصویر نام «الخلیجالفارسی» آمده و در کناره هر کدام از سرزمینها، به صورت کوچکی نامهای بحرالسند، بحرالهند، بحرالتبت و بحرالصین نوشته شده است.
نظرات شما عزیزان: