بنام خدا
|
||
|
||
|
||
|
||
خبريار امرداد- نگار پاكدل : | ||
«زمانیکه «حسن هیکل»٬(روزنامه نگار نامدار مصری) به ایران آمد٬ از وی پرسیدند چه شد که مصر با آنهمه دیرینگی و فرهنگ عرب شد اما ایرانیان عرب نشدند و ایرانی و پارسی سخن ماندند؟ میگویند؛ اشک در چشمانش حلقه و زد و گفت چون ایران فردوسی داشت و مصر نداشت.»
«حسین وحیدی»٬ پژوهشگر فرهنگ ایران باستان٬ در همایشی که به پاسداشت و بزرگداشت فردوسی به کوشش «کانون فردوسی بزرگ» و «کانون ایران بزرگ»٬ برپا شده بود، افزون بر سخن بالا گفت: « سخن دربارهی فردوسی است و شاهنامهی جاویدان او که به راستی دریایی بیکران است در همه ی زمینهها و برای شناخت و دریافت ژرفای شاهنامه و سخنان حکیمانهی فردوسی باید شاهنامه را واژه به واژه خواند و واژگانش را به کمک «اوستا»، ریشهیابی کرد تا بتوان درک درستی از آن به دست آورد و به ژرفای کار بزرگ فردوسی بزرگ پی برد. همینکه ما امروزه ایرانی هستیم و به زبان پارسی سخن میگوییم خود نشاندهندهی ارج کار بزرگ فردوسی است.» ایر که ایران از آن آمده نجیب و بزرگوار است
«وحیدی» از دست های پنهانی که در کارند تا ما ایرانیان، خود و فرهنگمان را نشناسیم سخن گفت و سپس با اشاره به ریشهی برخی واژگان شاهنامه، گفت: « آریا، واژهای خوشآهنگ و نامی برای ایرانیان است٬ ساختهی بیگانگان. واژهی درست «اییر» است که در اوستا آمده که به معنای نجیب و بزرگوار است.»
این پژوهشگر فرهنگ ایران باستان٬ سپس در دنباله ی سخنش افزود:« نام ایران برگرفته از ایرها است. بخشی از ایرها به ایرلند رفتند و گروهی به هندوستان به هر روی آریا باید ایر خوانده و گفته شود. در شاهنامه این ماندگاری به این گونه آمده که کیومرس(به معنی؛ زندهی میرا)٬ در کوه ماندگار شد٬ در یک جای سرد و تاریک. تا این که همانگونه که در اوستا آمده روزی «هوشنگ» برای شکار به بیرون رفت ماری را دید و سنگی به سویش پرتاب کرد اما سنگ به مار نخورد و به سنگی دیگر برخورد کرد و آتشی از برخورد دو سنگ با هم پدید آمد. این سرآغاز یک انقلاب است که فردوسی این رویداد را اینگونه بازگو میکند؛ بگفتا فروغیاست این ایزدی پرستید باید اگر بخردی.» این پژوهشگر سپس به معنای واژهی «پرستید» پرداخت و گفت واژهی پرستیدن در زبان اوستایی به معنای نگهداری کردن است نه عبادت کردن. پرستنده در معنای کسی است که چیزی را نگه می دارد نه کسی که چیزی را عبادت میکند. پس به راستی که معنای واژگان شاهنامه بی اندازه دقیق و حساس است و برای به بیراهه نرفتن، باید در شناخت معنای واژگان و ریشهشان بکوشیم. باید بدانیم و آگاه باشیم تا اگر گفتند ایرانیان آتش پرست بودند بتوانیم با گواه، ثابت کنیم که نبودهایم چراکه گفتههای نادرست دربارهی ایرانیان و شاهنامه بسیار است.» وی اینگونه سخنش را ادامه داد که:« از دیدگاه هازمان شناسی(جامعهشناسی)٬ اینجا فردوسی دارد از رویدادی شگرف سخن میراند که برای نخستین بار آتش پرستیده(نگهدار) شد و با پدید آمدن آتش رویدادی بزرگ در فرهنگ ایران و جهان بوجود آمد و ایرانیان در زمان هوشنگ با نگهداری آتش بر سرما و تاریکی چیره شدند و بدینسان توانستند از کوه به دشت بیایند و به یاری آتش خانه بسازند و شهروندی و تمدن در تاریخ ایران و جهان شکل بگیرد.» این پژوهشگر سپس گفت:« رویداد بزرگ دیگری که فردوسی به آن میپردازد این است که در زمان هوشنگ ایرانیان با نگهداری آتش توانستند آهن به دست آورند و با آتش آن را نرم کنند و ابزار آهنی بسازند و این رویداد بزرگ را فردوسی در یک بیت به خوبی به ما نشان میدهد.» هوشنگ؛ کسی که ایرانی را دارای خانه خوب کرد «حسین وحیدی»٬ درباره ی ریشهی واژهی هوشنگ گفت:« هوشنگ در زبان اوستایی هو(نیک٬ خوب) شی(خانه) که امروزه به معنای آشیانه و کاشانه به کار میرود٬ پس هوشنگ به معنای دارای آشیانهی خوب است٬ یعنی کسی که برای نخستین بار ایرانی را دارای خانهی خوب کرد. میبینید که فردوسی در گزینش واژگان شاهنامه شاهکار کرده است.»
وی به ریشه یابی واژهی بلبل نیز پرداخت و گفت: «در زمان کهن بلبل به کسی میگفتند که داستانهای دیرین و باستانی را از بر بوده و فردوسی اشاره میکند که در سراسر شاهنامه بلبلی در کنار داشته که داستانها را می دانسته و به فردوسی میگفته و فردوسی آنها را به نظم میکشیده است.» این پژوهشگر در ادامه بخشهایی از داستان «رستم و اسفندیار»٬ را خواند و گفت: « فردوسی در داستان رستم و اسفندیار فزونخواهی چنگالی را نکوهش میکند و از درایت و هوشمندی زنان سخن میگوید و از زبان کتایون به اسفندیار که تاج و تخت پدر را میخواهد میگوید تو تخت و فرمان و رای و سپاه را داری پس فزونتر نخواه.»
وحیدی در در پایان به زنان شاهنامه اشاره کرد و گفت: «در سراسر شاهنامه زنان از خود هوش و خرد و تدبیر نشان میدهند. ببینید زن در سرتاسر شاهنامه چه پایگاه بزرگی دارد و فردوسی چه ارجی بر زنان قایل است.» در ادامهی این همایش «افشین مارابی» به چکامهخوانی پرداخت و پس از وی گروه «سرایه» به اجرای موسیقی پرداختند. این همایش٬ با اجرای زندهی دو سروده از «ناصر نهجوی» از آلبوم « سرودههای ایران» که یکی چکامههاش از فردوسی و دیگری از بانو توران شهریاری بود به فرجام رسید. این همایش ۲۰ اردیبهشت ماه در فرهنگسرای پورسینا برپا شد. |
نظرات شما عزیزان:
ارسال توسط سورنا
آخرین مطالب